شرح زيارت آل يس
صفحه 1 از 4 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 38

موضوع: شرح زيارت آل يس

  1. #1
    کاربر کانون ریحانة النبی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    63
    می پسندم
    47
    مورد پسند : 15 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    29

    Exclamation
    شرح زيارت آل يس

    ..باسمه تعالي..


    معني حقيقي زيارت يا ملاقاتِ حضرت صاحب‌الامر (عليه السلام) به آن صورتي است كه خود حضرت (عليه السلام) به ما آموخته‌اند.آن‌گاه كه قبل از آموزش زيارت آل ياسين فرمودند:

    هرگاه خواستيد توجه كنيدبه وسيله ما به سوي خدا و به سوي ما،پس بگوييد چنان‌كه خداي‌تعالي فرمود:«سَلامٌ عَلَى آلِ يس السَّلامُ عَلَيْكَ يَادَاعِيَ اللَّهِ وَرَبَّانِيَّ آيَاتِهِ....»

    پس چنانچه ملاحظه مي‌فرماييد خود حضرت صاحب الامر (عليه لسلام) از طريق زيارت آل ياسين، راه ملاقات با وجود مقدس خود را به ما نشان داده‌اند،
    عمده درست برخوردكردن با آن راه و رسم است.


    در شرح زيارت آل ياسين سعي شده است از طريق آن زيارت به حقيقت معنوي امام (عليه السلام)نظر كنيم و آن حضرت را با صفات مخصوص به خودشان مورد خطاب قرار دهيم و سپس از امامِ حيّ و حاضر، جوابي مناسب آن صفات بشنويم.
    در اين شرح همه تلاش براي تحقق چنين ملاقاتي است. به طوري‌كه بتوانيم حقيقت امام را با تمام صفات ملاقات كنيم و آن حضرت نيز با تمام انوارِ مخصوص به خود جواب ملاقات ما را بدهند.
    و معني ملاقات واقعي كه به ما آموزش داده‌اند اين نوع ملاقات است كه بهره فراواني نيز به همراه دارد.

    اين شرح برگرفته از كتاب "زيارت آل يس/نظر به مقصد جان هر انسان" به قلم استاد فرزانه "اصغر طاهرزاده" است.

    ياعلي.

  2. #2
    کاربر کانون ریحانة النبی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    63
    می پسندم
    47
    مورد پسند : 15 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    29

    RE: شرح زيارت آل يس

    ...رؤيت در منظر زيارت آل‌ياسين...


    با هم زيارت امام زمان (عليه السلام) را كه هنگام تشرف به سرداب امام‌زمان (عليه السلام) مي‌خوانند و مشهور به «آل‌يس» است، بخوانيم و به كمك اين كلمات با قلب خود به مقام آن حضرت نگاه كنيم.

    اين زيارت با افق‌هاي بسيار دقيقي به حقيقت وجود مقدس حضرت مي‌نگرد، لذا بايد از طريق اين‌گونه زيارات، به واقع آن مقام را زيارت كرد و به ملاقات آن حضرت نشست كه خيلي قيمتي است.
    ما در كم‌ترين حدّ هم امام ‌زمان‌شناس نيستيم، چرا كه حقيقت زيارت از ما گرفته شده و فقط الفاظش براي ما مانده است، همان‌طور كه چون اسلام را نمي‌شناسيم، اسلام از ما گرفته شده است.

    از امام‌زمان (عليه السلام) مي‌پرسند: چگونه شما را زيارت كنيم؟
    خود امام مي‌فرمايند: «وقتي خواستيد توجه كنيد به‌وسيله ما به سوي خداوند - يعني مقصد خدا است- پس اين دعا را بخوانيد».
    آن‌وقت با توجه به اين نكته باز وَهّابي‌ها ما را متهم مي‌كنند كه شما امام را مي‌پرستيد.
    ببينيد امام چگونه با ما صحبت مي‌كنند و چگونه ما را به سوي خدا مي‌خوانند، مي‌فرمايند: «وقتي خواستيد توجه كنيد به وسيلة ما به سوي خدا»، همان‌طور كه خدا فرمود: «سَلامٌ عَلَي آلِ يس» شما هم همان را بگوييد.

    و سپس زيارت خودشان را با اين مضامين به ما آموختند....

    ياعلي.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: شرح زيارت آل يس

    با سلام

    ﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ﴾
    سلام بر تو اي كسي كه به خدا دعوت مي‌كني و پرورش يافته آيات الهي هستي!

    حالا ببينيم شيعه، امام خود را چگونه مي‌شناسد، آيا اين شناخت، يك شناخت واقعي و منطقي است يا احساسي و خيالاتي؟!

    مي‌گوييم: سلام بر تو كه ما را به خدا دعوت مي‌كني و پرورش يافته آيات خدا هستي.
    ﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللَّهِ وَ دَيَّانَ دِينِهِ﴾

    سلام بر تو اي امامي كه دريچه ارتباط با خدايي، و دين‌شناس واقعيِ دين خدا هستي!
    همين حالا امامِ حيّ و زنده‌اي كه بشود با او اين‌گونه حرف زد، رو در روي ما است و اعتقادمان را در محضر آن حضرت جمع‌بندي مي‌كنيم تا در عين سرزنده نگهداشتن اين اعتقاد بزرگ، بتوانيم از بركات توجه به چنين حقيقت بزرگي، بهره‌مند شويم. شيعه با دقت بسيار متوجه اين گوهر متعالي شده است و مواظب است اين شعور در او فرو ننشيند. ابتدا بايد با انديشه و تدبّر به چنين معرفتي دست يافت و سپس از بركات آن استفاده كرد و درواقع ما از طريق اين زيارات داريم مي‌گوييم:

    دير آمدي اي نگار سر مست

    زودت ندهيم دامن از دست

    یا حق !

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: شرح زيارت آل يس

    امام زمان(عج) مظهر اسم «الله»

    ﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ﴾

    سلام بر تو اي خليفه خدا و ياري‌دهنده حقّ حضرت پروردگار!

    پس از معرفت به وجود آن حضرت، با چشم قلب به مقام منوّر آن حضرت مي‌نگري و با رؤيتِ همة اسماء الهي در آن مقام، مي‌گويي: سلام بر تو كه خليفه خدايي! خليفه خدا يعني آن كسي كه همه صفات خدا را يك‌جا در وجود جامع خود دارد، ولي از خود ندارد بلكه خدا به او داده است. قرآن در وصف خليفه خدا فرمود: «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا» يعني؛ خداوند به آدم - به‌‌عنوان خليفه خدا- همه اسماء را تعليم فرمود، پس تمام اسماءِ خدا ابتدا در ظرف مقام آدميت پذيرفته شده و سپس در حركات و سكنات خليفة واقعي او جلوه كرده و مي‌كند.

    امروز انسانِ حيِّ كامل در صحنة هستي، امام زمان(عج) مي‌باشد. حتماً مطلعيد كه حضرت «الله» اسم جامع حضرت احديت است، حال اگر «الله» به عنوان اسم جامع بخواهد تجلي كند، آن تجلي نمي‌تواند در ظرف وجود ملائكه باشد، چون هر ملكي مظهر اسمي از اسماء الهي است، يكي مظهر اسم عليم اوست به نام حضرت جبرئيل (ع) و يكي مظهر اسم مُميت اوست به نام حضرت عزرائيل(ع) ، ملائكه هر كدام در مقام خاص و مظهر اسم خاص هستند، همان‌طور كه خودشان در وصف خود مي‌گويند: «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ» يعني؛ و ما فرشتگان فقط هر كدام مقام مخصوص به خود را داريم، و لذا هر كدام مظهر اسم خاصي هستند، و هيچ كدام خليفه «الله» كه مقام جامع اسماء الهي است، نيستند.

    از طرفي همان‌طور كه هر اسمي مظهري دارد، اسم «الله» نيز مظهري مي‌طلبد و مظهري را به صحنه آورده است كه آن مظهر بايد اوّلاً؛ انسان باشد. ثانياً؛ انساني باشد كه ظرفيت پذيرش همه اسماء را داشته باشد، پس محال است خليفه «الله»، لحظه‌اي موجود نباشد - چه ظاهر و چه غايب- چون اسم «الله»، بي‌مظهر نمي‌شود و هنر شيعه در دو چيز است؛ يكي در اين كه: متوجه شده است حتماً خليفةالله موجود است، و ديگر اين‌كه متوجه شده مصداق شخصي و فردي آن چه كسي مي‌تواند باشد. مسلّم اگر قسمت اوّل پذيرفته شد، هيچ‌كس جز وجود مقدس اهل‌البيت ادعاي خليفة‌الله‌بودن به معني واقعي آن -كه ظرف پذيرش و ظهور جميع اسماء الهي باشد- ندارد و نمي‌تواند چنين ادعايي داشته باشد.

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: شرح زيارت آل يس

    خداوند براي ارتباط انسان‌ها با خودش خليفه انتخاب كرده است، و آن خليفه همان كسي است كه بشريت را به خدا مي‌خواند و «داعِيَ ‌الله» است. ارتباط با خدا فقط وفقط از طريق خليفه او امكان‌پذير است و لذا خليفه او «باب الله» و دريچه ارتباط با خدا است و اين‌جاست كه نبايد غفلت كرد كه خليفه خدا يك مقام است به نام مقام واسطة فيض، مقامي بالاتر از جبرئيل و عزرائيل، آن وقت يك چنين حقيقتي كه احاطه كلي بر هستي دارد، كجا پنهان است؟ اصلاً چرا تصورمان از آن حضرت اين‌قدر محدود باشد كه او را در حدّ يك انسان معمولي به حساب آوريم كه در جايي پنهان شده است؟ چرا متوجه نباشيم كه او واسطة فيض است و لذا تمام ارض و سماء در قبضة وجود اوست؟ وقتي تمام زمين و آسمان به فيض وجود او موجود مي‌شوند، چرا محدود به جسمي خاص باشد؟ البته كه هرگاه هر طور اراده بفرمايد، جسم، بلكه جسم‌ها براي خود ايجاد مي‌كند ولي حضور آن حضرت «باب‌الله» است و اين مقام مقامي نيست كه وجود يا عدم وجود مادّي آن حضرت در تجلي انوارش نقش داشته باشد.

    از پيامبر اكرم(ص) دربارة حضرت ‌مهدي(عج) پرسيدند؛ مي‌فرمايند: «او غيبتي طولاني دارد، جابر سؤال مي‌كند: «هَلْ يَنْتَفِعُ الشّيِعَةُ بِالْقائِمِ(عج) فِي غَيْبَتِهِ؟» آيا شيعه در غيبت حضرت قائم(عج) از او بهره‌مند مي‌شوند؟ پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند: آري! به خدايي كه مرا به نبوت برگزيد، در زمان غيبت، نور و رحمتش از مردم بريده نمي‌شود مثل بهره‌مندي مردم از خورشيد در پشت ابر».

    درست است كه مشخصاً ممكن است نتوانيم به آن حضرت اشاره كنيم، ولي تمام نور امام به جان ما سرازير است، بايد جان را از طريق همين سلام‌ها به سوي او متمايل كرد و انوار جامع اسماء الهي را از وجود متعالي او گرفت و استفاده كرد.

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: شرح زيارت آل يس

    خودش، خودش را مي‌شناساند

    پس از آن كه عقل متوجه وجود مقدس آن حضرت در هستي شد و قلب هم وقتي در خود جستجو كرد و متوجه شد كه در طلب اوست و چون طلب بدون معرفت هم ممكن نيست. لذا وقتي او را يافت، مي‌شناسد و در اظهار صفات او مي‌گويد: «وَ نَاصِرَ حَقِّهِ» سلام بر ياري كنندة حق خدا در بين بندگان خدا! يعني آن حضرت كمك مي‌كند تا با نمايش صفات كماليه «الله» و جلب نظر مردم به حق، حقّ خدا در بين بندگانش محقق شود و مردم بتوانند خدابين شوند. چون با توجه به خليفة‌الله بودن و ناصرِ حق بودنِ آن ذات مقدس به او سلام دادي و گفتي «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ»، حال مي‌گويي:
    ﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ﴾

    سلام بر تو اي حجّت خدا و اي كسي كه نمايان‌كننده احكام الهي هستي!

    انسان كامل كه از يك طرف محلّ پذيرش اسماء الهي است ، و از طرف ديگر محلّ نمايش جامعيت اسماء حضرت «الله» است، حجّت خداست، يعني نمايش «الله» است. اگر مي‌خواهيد به «الله» برسيد و حق را با تمام اسماء عبادت كنيد، بايد به حجّت «الله» نظر كنيد و از او امر خدا را بگيريد.

    عرضه مي‌داري: «السَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ الله»؛ چون به كسي بايد سلام كرد كه حيّ و حاضر باشد و بتوان او را ديد و مورد خطاب قرار داد. وقتي زيارت‌كننده در جمال مبارك او حق را به تماشا مي‌نشيند، از طريق او متوجه انتظارات حق از بندگانش مي‌شود، در واقع هم او كه نمايش تمام‌نماي «الله» است، از طرف «الله» براي بندگان خبر آورده كه راه رسيدن به معبودشان چگونه است يعني او «دَلِيلَ إِرَادَتِهِ» است. پس چون خواستي او را بنگري بر جنبة «حجة‌الله»بودن و «دليل إرادَتِهِ»بودن او نظر كن، او را خواهي يافت و لذا بر اساس همين دو صفت به آن حضرت سلام مي‌كني و مي‌گويي: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ»

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: شرح زيارت آل يس

    امام زمان(عج)؛ راه ورود به كتاب خدا

    ﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ﴾

    سلام بر تو اي جمال منوّري كه تالي و پهلو به پهلوي كتاب خدا و زبان روشن‌كننده مقاصد آن هستي!

    در اصطلاح داريم كه فلاني تالي تِلْوِ فلاني است، يعني مي‌توان از طريق اين يكي به خصوصيات آن ديگري پي برد. حالا كه متوجه شديد در عالم هستي انساني حاضر است كه تالي‌تِلْوِ كتاب خدا است، مي‌خواهيد نظر جانتان را به سوي وجود مبارك او بيندازيد، چون از طريق او متوجه انوار كتاب خدا مي‌شويد و راه ورود به مقاصد كتاب خدا را به بهترين نحو مي‌يابيد.

    راستي اگر دستور‌العملي از طرف خدا آمده باشد و آن دستورالعمل همواره در نمونه‌اي عينيِ محقق‌نشده باشد، چگونه مي‌توان گفت آن دستورالعمل در اين شرايط امكان تحقق دارد؟ به همين جهت آن‌كس كه به خدا و كتاب خدا ايمان آورد و مي‌خواهد خود را با كتاب خدا هماهنگ كند، بايد از انوار نمونه عينيِ آن دستور‌العمل مدد بگيرد و قبله جان خود را او قرار دهد. پس چون خواستي بر آن وجود مقدس نظر كني؛ به صفات تاليِ كتاب خدا و ترجمان آن كتاب توجه كن و تَعَيُّن خارجي آن را ببين و چون نظر كردي و ديدي، سلام كن و بگو: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ».

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: شرح زيارت آل يس

    بهترين شرايط ارتباط با خدا

    سپس مي‌گويي:
    ﴿السَّلامُ عَلَيْكَ فِي آنَاءِ لَيْلِكَ وَ أَطْرَافِ نَهَارِكَ﴾

    سلام بر تو در سراسر شب و روزت!

    اين قسمت از زيارت نكات عجيبي را در منظر انسان قرار مي‌دهد، چون امام مظهر بندگي و عبوديت خالص و كامل است، بنابراين حالات امام در طول شب و روز، حالات انساني است كه با تمام وجود متوجه حق است و دلش در شعف اُنس با خدا قرار دارد. اين حالات؛ حالات عجيبي است، حالت آزاد بودن از همه‌چيز و در حالِ توجه كامل به حق‌بودن.

    عموم انسان‌ها يا در خاطرات گذشته به سر مي‌برند -كه فعلاً رفته است و نيست- يا به آرزوهاي آينده مي‌نگرند -كه فعلاً نيست و معلوم نيست واقع شود- پس در واقع در يك خلأ و نيستي سير مي‌كنند، چون در حالت بقاء و وجود نيستند، بلكه در حالت عدم و تزلزل‌اند، حالا يا در گذشته‌اي كه رفته و يا در آينده‌اي كه نيامده است. ولي اگر انسان بتواند خود را از گذشته و آيندة خيالي و وَهمي آزاد كند، با «حال» به سر مي‌برد و در «بقاء» وارد مي‌شود، بقايي كه نه گذشته است و نه آينده، اين آدم كه در حالت حال و بقاء است، مي‌تواند با خدايي كه عين بقاء و حال است مأنوس باشد. خداوند هم‌اكنون در نزد ما است و مي‌توان با او مأنوس شد، به شرط اين‌كه ما در گذشته و آينده به سر نبريم، زيرا؛ «گذشته» و «آينده»، نه «حال» است و نه «بقاء». در صورتي كه خداوند در «حال» و «بقاء» است، پس كسي كه خود را از گذشته و آينده آزاد كرد و در حال و بقاء قرار گرفت مي‌تواند با خداوندي كه عين حضور و بقاء است مأنوس ‌شود. در همين رابطه امير‌المؤمنين(ع)توصيه مي‌فرمايند:
    مَا فَاتَ مَضَي، وَ مَا سَيَأْتِيَ فَاَيْنَ؟

    قُمْ! فَاغْتَنَمِ الْفُرْصَةَ بَيْنَ الْعَدَمَيْن

    يعني آنچه كه گذشت و در عدم فرو رفت، كه گذشت، و آنچه هم كه بناست بيايد كه فعلاً نيست، پس همّت كن در بين اين دو عدم و نيستي، «حال» را حفظ كن و مغتنم بشمار.

    پس انساني كه مشغول گذشته و آينده است، در نيستي به‌سر مي‌برد و نمي‌تواند با خدايي كه عين هستي و بقاء است ارتباط برقرار كند. مولوي در اين رابطه مي‌گويد:
    فكرت از ماضي و مستقبل بود

    چو از اين دو رَست مشكل حل بود

    چون بود فكرت همه مشغول حال

    نايد اندر ذهن تو فكر محال

    يعني اگر توانستي خود را در «حال» قرار دهي، گرفتار انديشه‌هاي پوچ و غيرقابل دسترس نمي‌شوي. حالا عنايت بفرماييد امام زمان در اين رابطه در چه شرايطي هستند، در مقام اُنس كامل با حق و آزاد از هر فكري كه بخواهد حضرت را از «حالِ حضور» خارج كند و لذا جا دارد كه دل را متوجه «حال حضور» حضرت كرده و بر آن مقام سلام كنيم، به حالِ حضوري كه حضرت در تمام شب و روزشان در آن مستقرند.

    نشستن و برخاستن امام ظهور بندگي است. پس سلام بر نشستن و برخاستن امام كه از باطني خبر مي‌دهد كه آن باطن و قلب سراسر در محضر حق است، همان حالتي است كه بايد براي ما نيز محقق شود و قبله جان ما است، پس سلام بر قبله جانمان! در واقع داريم از طريق اين سلام، خودِ گم كرده‌مان را پيدا مي‌كنيم و با آن معاشقه مي‌نماييم و براي رؤيت آن مقام، نظر به حالات قدسي آن حضرت در شبانه‌روزشان مي‌كنيم، و چون از اين منظر آن حضرت را ديديم، سلام مي‌كنيم و مي‌گوييم: «السَّلامُ عَلَيْكَ فِي آنَاءِ لَيْلِكَ وَ أَطْرَافِ نَهَارِكَ»

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: شرح زيارت آل يس

    بعد مي‌گويي:
    معني مقام بقية‌الله

    ﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ﴾

    سلام بر تو اي بقية‌الله در زمين خدا!

    اصل موضوع و مفهوم «بقية‌الله» كه معارف فوق‌العاده عميقي را دربردارد، در بحث «معني و عوامل ورود به عالم بقية‌الله» تا حدّي روشن شده است و ممكن است چون ما كلمة «بقية‌الله» را به عنوان صفت آن حضرت زياد تكرار مي‌كنيم، به معني آن توجه لازم را ننماييم و نپرسيم چرا وجود مقدس امام‌زمان(عج) را با اين صفت ياد مي‌كنيم.

    همين قدر عرض كنم كه حضرت شعيب(ع) مردم زمان خود را كه كم‌فروشي و گران‌فروشي مي‌كردند و متوجه چيزي بالاتر از سودي كه به ظاهر از اين كارشان به‌دست مي‌آوردند نبودند، از اين كار نهي كردند و فرمودند: «بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»؛ يعني، اگر مؤمن بوديد و به اسرار عالَم آگاهي داشتيد، مي‌ديديد كه آن بقاء و وجود الهي كه در راستاي اعمال شرعي نصيب شما مي‌شود، براي شما بهتر است از اين سود كاذب و حرامي كه به دست مي‌آوريد. در اين آيه حضرت شعيب(ع) مردم را متوجه يك حقيقتي فرمود كه آن حقيقت عبارت است از مقام آزاد شدن از سود و زيان دنيايي و رسيدن به عالم «بقية‌الله»، يعني مقام باقي‌بودن به نور «الله»، به جاي باقي‌بودن به اميدهاي وَهمي حاصل از سود دنيا.

    حال با توجه به اين فكر و فرهنگ، وجود مقدس امام زمان(عج) مظهر تامّ آن مقام‌اند و لذا در بعضي روايات با آوردن صفت «بقية‌الله اعظم» خواسته‌اند ما را متوجه كنند كه صاحب اصلي مقام «بقية‌اللهي» آن حضرت‌اند. حالا با توجه به اين نكته كه مقام بقية‌اللهي، مقام باقي بودن به نور «الله» است به جاي باقي‌بودن به اميدهاي وَهمي دنيايي، قلب خود را متوجه مقام بقية‌اللهي حضرت مي‌كني و سلام مي‌دهي. سلام به آن مقام، بر اساس صفت بقية‌اللهي، جوابش هم از آن مقام يعني مقام بقية‌اللهي است و لذا إن‌شاء‌الله جواب مي‌فرمايند: «عَلَيْكَ السَّلام!» يعني همان انوار مقام بقية‌اللهي بر تو نيز باشد. چه زيبا رؤيتي و چه درخشان سلامي و چه با بركت جوابي.

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: شرح زيارت آل يس

    امام‌زمان(عج) حقيقت جان هر انسان

    ﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ﴾

    سلام بر تو، اي ميثاق و پيمان خدا، آن ميثاقي كه خداوند از جان و فطرت بندگان گرفت و آن را محكم نمود.

    حتماً مي‌دانيد خداوند با جان همه انسان‌ها ميثاقي بسته است كه او را پرستش كنند و از شيطان دوري نمايند. خطاب به انسان‌ها مي‌فرمايد:«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ، وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» يعني؛ اي فرزند آدم مگر عهد نكردي شيطان را عبادت نكني و مرا عبادت كني چرا كه عبادت من راه مستقيم است؟ حالا در اين فراز مي‌گويي: سلام بر تو اي امام زماني كه تعيُّن عهد بندگي صِرف انسان‌ها با خدا هستي.

    همچنان‌ در اين رابطه خداوند مي‌فرمايد: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَي أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَي شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ» يعني؛ به ياد آر آن هنگامي كه پروردگار تو از فرزندان آدم ميثاق گرفت كه آيا من پروردگار شما نيستم، گفتند: آري! مي‌بينيم كه پروردگار مايي، تا روز قيامت نگويند ما از اين مسئله غافل بوديم. حال در سلام خود به امام زمان (عج) اظهار مي‌داري كه تو همان پيماني هستي كه اقرار به ربوبيت خدا است و در واقع وجود مقدس تو، تذكر همان پيمان و يادآوري آن است، تا خلق راه خود را گُم نكند، اين است كه گفته مي‌شود امام را هر جاني مي‌شناسد، چون آن حضرت در واقع حضور بالفعل فطرت هر انسان است و هركس به اندازه‌اي كه بتواند به امام زمانش نزديك شود، به خود راستين خود نزديك شده است.

    وجود منوّر حضرت؛ يادآور عهد هر انساني است با خدا، و لذا امام(ع) هرگز كسي را به خودش دعوت نمي‌كند، چون خودي ندارد. خودِ او، خودِ واقعي ما است، و خودِ واقعي ما، عهد بندگي است با خدا، همان خودي كه ربوبيت حق را با جان خود ديده و تصديق نموده است. حال وقتي انسان متوجه ربوبيت حق شود، متوجه عبوديت خود نيز شده است. چون ربّ؛ عبد مي‌طلبد، و او به واقع ربّ است، پس ما هم به واقع عبديم و ديگر هيچ، و وجود منوّر امام زمان(عج) متذكر حفظ اين معادله است كه در افق جان ما عبوديت ما و ربوبيت حق فراموش نشود.

    سلام بر چنين مقامي مي‌كنيم، مقام مستقر در عبوديت خود و توجه به ربوبيت حق، تا او إن‌شاء‌الله بفرمايد: «عَلَيْكَ السَّلام!» يعني پرتويي از آن عهد حقيقي بر جان ما تجلي نمايد.

صفحه 1 از 4 123 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •