سوره مدّثّر [74] - صفحه 2
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: سوره مدّثّر [74]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    (آيه 31)- اين عدد مأموران دوزخ براى چيست؟
    همان گونه كه در آيات قبل خوانديم خداوند عدد خازنان و مأموران دوزخ را نوزده نفر (يا نوزده گروه) ذكر مى‏كند، و نيز خوانديم كه ذكر اين عدد سبب گفتگو در ميان مشركان و كفار شد، و گروهى آن را به باد سخريه گرفتند.

    اين آيه كه طولانى‏ترين آيه اين سوره است به آنها پاسخ داده، مى‏فرمايد:
    «مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم» (و ما جعلنا اصحاب النار الا ملائكة).
    فرشتگانى نيرومند، پرقدرت و به تعبير قرآن «غلاظ» و «شداد» خشن و سختگير كه تمام گنهكاران در برابر آنها ضعيف و ناتوانند.

    سپس مى‏افزايد: «و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معين نكرديم» (و ما جعلنا عدتهم الا فتنة للذين كفروا).

    اين آزمايش از دو جهت بود: نخست اين كه آنها استهزا مى‏كردند كه چرا از ميان تمام اعداد، عدد نوزده انتخاب شده، در حالى كه هر عدد ديگرى انتخاب شده بود جاى همين سؤال وجود داشت.

    از سوى ديگر اين تعداد را كم مى‏شمردند، و از روى سخريه مى‏گفتند: ما در مقابل هر يك از آنها ده نفر قرار مى‏دهيم، تا آنها را در هم بشكنيم! در حالى كه فرشتگان خدا چنان هستند كه به گفته قرآن چند نفر از آنها مأمور هلاكت قوم لوط مى‏شوند و شهرهاى آباد آنها را از زمين برداشته زير و رو مى‏كنند.

    و باز مى‏افزايد: هدف اين بود: «تا اهل كتاب [- يهود و نصارى‏] يقين پيدا كنند» (ليستيقن الذين اوتوا الكتاب).

    و از آنجا كه آنها ايرادى به اين موضوع نكردند معلوم مى‏شود آن را هماهنگ با كتب خود يافتند، و بر يقين آنها به نبوت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله افزوده شد.

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

  3. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    لذا در جمله بعد مى‏افزايد: «و (هدف اين بود تا) بر ايمان مؤمنان بيفزايد» (و يزداد الذين آمنوا ايمانا).
    و بلافاصله بعد از ذكر اين جمله روى همان اهداف سه گانه به عنوان تأكيد باز مى‏گردد، و مجددا روى ايمان اهل كتاب، سپس مؤمنان و بعد به آزمون كفار و مشركان تكيه كرده، مى‏گويد: «و هدف اين بود كه اهل كتاب، و مؤمنان (در حقانيت قرآن) ترديد به خود راه ندهند، و بيمار دلان و كافران بگويند: خدا از اين توصيف چه منظورى دارد»؟! (و لا يرتاب الذين اوتوا الكتاب و المؤمنون و ليقول الذين فى قلوبهم مرض و الكافرون ما ذا اراد الله بهذا مثلا).

    سپس به دنبال اين گفتگوها كه در باره چگونگى بهره‏گيرى مؤمنان و كافران بيمار دل از سخنان الهى بود مى‏افزايد: «اين گونه خداوند هر كس را بخواهد گمراه مى‏سازد، و هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند» (كذلك يضل الله من يشاء و يهدى من يشاء).

    جمله‏هاى گذشته به خوبى نشان مى‏دهد كه اين مشيت و اراده الهى در باره هدايت بعضى، و گمراهى بعضى ديگر، بى حساب نيست، آنها كه معاند و لجوج و بيمار دلند استحقاقى جز اين ندارند، و آنها كه در برابر فرمان خدا تسليم و مؤمنند مستحق چنين هدايتى هستند.

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «و (به هر حال) لشكريان پروردگارت را جز او كسى نمى‏داند، و اين جز هشدار و تذكرى براى انسانها نيست»! (و ما يعلم جنود ربك الا هو و ما هى الا ذكرى للبشر).
    بنابر اين اگر سخن از نوزده نفر از خازنان دوزخ به ميان آمده مفهومش اين نيست كه لشكريان خداوند محدود به اينها هستند.

    على عليه السّلام در نخستين خطبه نهج البلاغه مى‏فرمايد: آنگاه آسمانهاى بالا را از هم باز كرد، و آنها را مملو از اصناف مختلف فرشتگان ساخت:
    گروهى از آنان هميشه در سجودند و به ركوع نمى‏پردازند.
    و گروهى دائما در ركوعند و سر از ركوع بر نمى‏دارند.
    و گروهى دائما ايستاده‏اند و به عبادت مشغولند و تغيير موضع نمى‏دهند.
    گروهى همواره تسبيح مى‏گويند و خسته نمى‏شوند.
    و گروهى ديگر امناى وحى اويند، و زبان او به سوى پيامبران كه پيوسته براى ابلاغ فرمان و امر او در رفت و آمدند.
    و جمعى ديگر حافظان بندگان او هستند و دربانان بهشت برين.

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

  5. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    (آيه 32)- در ادامه بحث با منكران نبوت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله، و انكار رستاخيز، در اينجا سوگندهاى متعددى ياد كرده، و بر مسأله قيامت و رستاخيز و دوزخ و عذاب آن تأكيد مى‏نمايد.
    مى‏فرمايد: «اين چنين نيست كه آنها تصور مى‏كنند، سوگند به ماه» (كلا و القمر).

    ذكر سوگند به «ماه» به خاطر آن است كه يكى از آيات بزرگ الهى است، هم از نظر خلقت، و هم گردش منظم، و هم نور و زيبائى، و هم تغييرات تدريجى كه خود، تقويم زنده‏اى براى مشخص ساختن روزهاست.

    (آيه 33)- سپس مى‏افزايد: «و (سوگند) به شب هنگامى كه (دامن برچيند و) پشت كند» (و الليل اذ ادبر).

    (آيه 34)- «و به صبح هنگامى كه چهره بگشايد» (و الصبح اذا اسفر).
    شب گرچه آرام بخش است و خاموش، و هنگام راز و نياز عاشقان حق، اما اين شب تاريك آن زمان جالب است كه پشت كند و رو به صبح روشنى پيش رود و آخر سحرگاه باشد، و طلوع صبح از همه زيباتر و دل‏انگيزتر است كه هر انسانى را به وجد و نشاط مى‏آورد.
    اين سوگندهاى سه گانه در ضمن، تناسبى با نور هدايت «قرآن» و پشت كردن ظلمات «شرك» و بت پرستى و دميدن سپيده صبحگاهان «توحيد» دارد.

    (آيه 35)- بعد از بيان اين سوگندها، به چيزى مى‏پردازد كه سوگند به خاطر آن ياد شده، مى‏فرمايد: «آن (حوادث هولناك قيامت) از مسائل مهم است» (انها لاحدى الكبر).

    (آيه 36)- سپس اضافه مى‏كند: هدف از آفرينش دوزخ هرگز انتقامجوئى نيست، بلكه «هشدار و انذارى است براى انسانها» (نذيرا للبشر).

    (آيه 37)- و سر انجام براى تأكيد بيشتر مى‏افزايد اين انذار مخصوص گروه معينى نيست بلكه: براى همه افراد بشر است «براى كسانى از شما كه مى‏خواهند پيش افتند يا عقب بمانند» [- به سوى هدايت و نيكى پيش روند يا نروند]! (لمن شاء منكم ان يتقدم او يتأخر).

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

  7. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    (آيه 38)- شما چرا اهل دوزخ شديد؟ در ادامه بحثى كه در باره دوزخ و دوزخيان در آيات قبل آمد، در اينجا مى‏افزايد: «هر كس در گرو اعمال خويش است» (كل نفس بما كسبت رهينة).

    گوئى تمام وجود انسان در گرو انجام وظائف و تكاليف اوست، هنگامى كه آن را انجام مى‏دهد آزاد مى‏گردد و گر نه در قيد اسارت باقى خواهد ماند.

    (آيه 39)- و بلافاصله مى‏فرمايد: «مگر اصحاب يمين» (الا اصحاب اليمين). كه نامه اعمالشان را به نشانه ايمان و تقوايشان به دست راستشان مى‏دهند! آنها در پرتو ايمان و عمل صالح، غل و زنجيرهاى اسارت را شكسته‏اند، و بى‏حساب وارد بهشت مى‏شوند.

    «اصحاب اليمين» كسانى هستند كه داراى ايمان و عمل صالحند، و اگر گناهان مختصرى داشته باشند تحت الشعاع حسنات آنهاست، و به حكم «ان الحسنات يذهبن السيئات» «1» اعمال نيكشان اعمال بد را مى‏پوشاند، يا بدون حساب وارد بهشت مى‏شوند و يا اگر حسابى داشته باشند سهل و ساده و آسان است، همان گونه كه در آيه 7 سوره انشقاق آمده است: «اما كسى كه نامه اعمالش‏
    به دست راست او داده شده حساب او آسان خواهد بود».

    «قرطبى» مفسر معروف اهل سنت از امام باقر عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل كرده است كه فرمود: «ما و شيعيانمان اصحاب اليمين هستيم، و هر كس ما اهل بيت را دشمن دارد در اسارت اعمال خويش است».
    __________________________________________________
    (1) سوره هود (11) آيه 114.

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

  9. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    (آيه 40)- سپس به گوشه‏اى از شرح حال اصحاب اليمين و گروه مقابل آنها پرداخته، مى‏افزايد: «آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى‏كنند ...» (فى جنات يتساءلون).

    (آيه 41)- «از مجرمان» (عن المجرمين).

    (آيه 42)- مى‏گويند: «چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت»؟! (ما سلككم فى سقر).
    از اين آيات به خوبى استفاده مى‏شود كه رابطه ميان بهشتيان و دوزخيان بكلى قطع نمى‏گردد، بهشتيان مى‏توانند از عالم خود وضع دوزخيان را مشاهده كنند، و با آنها به گفتگو پردازند.

    (آيه 43)- مجرمان در پاسخ اين سؤال به چهار گناه بزرگ خويش در اين رابطه اعتراف مى‏كنند نخست اين كه: «مى‏گويند: ما از نمازگزاران نبوديم» (قالوا لم نك من المصلين).
    اگر نماز مى‏خوانديم نماز ما را به ياد خدا مى‏انداخت، و نهى از فحشاء و منكر مى‏كرد، و ما را به صراط مستقيم الهى دعوت مى‏نمود.

    (آيه 44)- ديگر اين كه: «ما اطعام مستمند نمى‏كرديم» (و لم نك نطعم المسكين).
    اطعام مسكين گرچه به معنى غذا دادن به بينوايان است، ولى ظاهرا منظور از آن، هرگونه كمك به نيازمنديهاى ضرورى نيازمندان مى‏باشد، اعم از خوراك و پوشاك و مسكن و غير اينها و منظور از آن «زكات واجب» است چرا كه ترك انفاقهاى مستحبى سبب ورود در دوزخ نمى‏شود.

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

  11. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    (آيه 45)- ديگر اين كه: «و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا مى‏شديم» (و كنا نخوض مع الخائضين).

    «خوض در باطل» معنى وسيع و گسترده‏اى دارد كه هم شامل ورود در مجالس كسانى مى‏شود كه آيات خدا را به باد استهزا مى‏گيرند، تبليغات ضد اسلامى مى‏كنند، و يا شوخيهاى ركيك دارند، يا گناهانى را كه انجام داده‏اند به عنوان افتخار يا تلذذ نقل مى‏كنند، و همچنين شركت در مجالس غيبت و تهمت و لهو و لعب و مانند آنها، ولى در آيه مورد بحث بيشتر نظر بر مجالسى است كه براى تضعيف دين خدا و استهزاى مقدسات، و ترويج كفر و شرك و بى‏دينى تشكيل مى‏شود.

    (آيه 46)- سپس مى‏افزايد: «و اين كه ما همواره روز جزا را انكار مى‏كرديم» (و كنا نكذب بيوم الدين).

    (آيه 47)- «تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد» (حتى اتانا اليقين).

    روشن است انكار معاد و روز حساب و جزا، تمام ارزشهاى الهى و اخلاقى را متزلزل مى‏سازد، و انسان را براى ارتكاب گناه تشجيع مى‏كند، به هر حال از اين آيات به خوبى استفاده مى‏شود كه كفار همان گونه كه مكلف به اصول دين هستند به فروع دين نيز مكلفند، و نيز نشان مى‏دهد اين امور چهارگانه يعنى «نماز» و «زكات» و ترك مجالس اهل باطل» و «ايمان به قيامت» اهميت و نقش فوق العاده‏اى در هدايت و تربيت انسان دارد، و به اين ترتيب جهنم جاى نمازگزاران واقعى، و زكات دهندگان، و تاركان باطل، و مؤمنان به قيامت نيست.

  12. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

  13. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    (آيه 48)- و در اين آيه، به عاقبت شوم اين گروه اشاره كرده، مى‏گويد: «از اين رو شفاعت شفاعت كنندگان به حال آنها سودى نمى‏بخشد» و بايد در عذاب الهى براى هميشه بمانند (فما تنفعهم شفاعة الشافعين).

    نه شفاعت انبيا و رسولان پروردگار و امامان، و نه شفاعت فرشتگان و صديقين و شهداء و صالحين، چرا كه شفاعت نياز به وجود زمينه مساعد دارد، و اينها زمينه‏ها را بكلى از ميان برده‏اند، شفاعت همچون آب زلالى است كه بر پاى نهال ضعيفى ريخته مى‏شود، و بديهى است اگر نهال بكلى مرده باشد اين آب زلال آن را زنده نمى‏كند.

    ضمنا اين آيه بار ديگر بر مسأله شفاعت و تنوع و تعدد شفيعان درگاه خدا تأكيد مى‏كند، و پاسخ دندان شكنى است براى آنها كه منكر اصل شفاعتند.

    همچنين تأكيدى است بر اين كه شفاعت بى‏قيد و شرط نيست، و به معنى چراغ سبز براى گناه محسوب نمى‏شود، بلكه عاملى است براى تربيت انسان كه حد اقل او را به مرحله‏اى كه قابليت شفاعت داشته باشد برساند، و رابطه او با خدا و اولياى او بكلى قطع نشود.

    (آيه 49)- چنان از حق مى‏گريزند كه گورخران از شير! در ادامه بحثى كه پيرامون سرنوشت مجرمان و دوزخيان در آيات قبل آمده بود در اينجا وحشت اين گروه معاند و لجوج را از شنيدن سخن حق و هرگونه اندرز و نصيحت به روشنترين وجهى منعكس مى‏كند.
    نخست مى‏گويد: «چرا آنها از تذكر روى گردانند»؟ (فما لهم عن التذكرة معرضين).

    (آيه 50)- «گوئى گور خرانى رميده‏اند» (كانهم حمر مستنفرة).

    (آيه 51)- «كه از (مقابل) شيرى فرار كرده‏اند» (فرت من قسورة).

    آيه فوق تعبيرى است بسيار رسا و گويا از وحشت و فرار مشركان از آيات روح پرور قرآن، آنها را به گور خر تشبيه كرده كه هم فاقد عقل و شعور است، و هم به علّت وحشى بودن گريزان از همه چيز، در حالى كه در برابر آنها چيزى جز تذكره (وسيله يادآورى و بيدارى و هوشيارى) قرار ندارد.

  14. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

  15. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    (آيه 52)- ولى با اين همه نادانى و بى‏خبرى آن چنان پرادعا و متكبرند كه «هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏اى (از سوى خداوند) براى او فرستاده شود»! (بل يريد كل امرى منهم ان يؤتى صحفا منشرة).

    اين شبيه چيزى است كه در آيه 93 سوره اسراء آمده است: «اگر به آسمان نيز بروى ما به تو ايمان نمى‏آوريم مگر آن كه نامه‏اى (از سوى خدا) بر ما نازل كنى»!

    (آيه 53)- و لذا در اين آيه مى‏افزايد: «چنين نيست» كه آنها مى‏گويند (كلا).
    نازل شدن كتاب آسمانى بر آنها و مطالب ديگرى از اين قبيل همه بهانه است.
    «آنها از آخرت نمى‏ترسند» (بل لا يخافون الآخرة).

    به حق بايد گفت كه ايمان به جهان رستاخيز و پاداش و كيفر قيامت شخصيت تازه‏اى به انسان مى‏بخشد، و مى‏تواند افراد بى‏بند و بار و متكبر و خودخواه و ظالم را به انسانى متعهد و متقى و متواضع و عدالت پيشه تبديل كند.

    (آيه 54)- سپس بار ديگر تأكيد مى‏كند: «چنين نيست» (كلا). كه آنها در باره قرآن مى‏انديشند.
    «آن (قرآن) يك تذكر و يادآورى است» (انه تذكرة).

    (آيه 55)- «هر كس بخواهد از آن پند مى‏گيرد» (فمن شاء ذكره).

  16. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

  17. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مدّثّر [74]

    (آيه 56)- در عين حال پند گرفتن از آن جز به مشيت و توفيق الهى ممكن نيست «و آنها پند نمى‏گيرند مگر اين كه خدا بخواهد» (و ما يذكرون الا ان يشاء الله).

    يعنى انسان نمى‏تواند راه هدايت را بپويد جز اين كه به ذيل عنايت پروردگار توسل جويد، و از او توفيق و امداد طلبد.

    تا كه از جانب معشوق نباشد كششى-----كوشش عاشق بيچاره به جائى نرسد

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «او اهل تقوا و اهل آمرزش است» (هو اهل التقوى و اهل المغفرة).
    شايسته است كه از عقاب او بترسند، و از اين كه چيزى را شريك او قرار دهند بپرهيزند و نيز شايسته است كه به آمرزش او اميدوار باشند.

    اين جمله اشاره‏اى به مقام «خوف» و «رجاء» و «عذاب» و «مغفرت» الهى است. و در حقيقت تعليلى است براى آيه قبل.

    اين احتمال نيز هست كه «تقوا» در اينجا به معنى فاعلى تفسير شود يعنى خدا، اهل تقواست، از هرگونه ظلم و قبيح و هرگونه كارى كه برخلاف حكمت است مى‏پرهيزد. و در حقيقت بالاترين مقام تقوا از آن خداست و آنچه در بندگان است، شعله ضعيفى از آن تقواى بى‏انتهاست.

    به هر حال اين سوره با امر به «انذار» و «تكليف» شروع شد، و با دعوت به «تقوا» و «وعده مغفرت» پايان مى‏پذيرد.

    «پايان سوره مدّثّر»

  18. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (01-24-2014)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •