مقابله عايشه با غدير، و ياري توطئه گران بر ضد غديرحذيفه در ادامه ي سخنانش چنين گفت: هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از سفر حج بازگشت مانند هميشه به خانه ي ام سلمه رفت. اما اين بار يک ماه در آنجا ماند و طبق معمول به خانه ي همه ي همسران خود نرفت. مواخذه عايشه براي افشاي راز غديراز اين رو عايشه و حفصه به پدرانشان از اين رفتار حضرت شکايت کردند. ابوبکر و عمر گفتند: «ما مي دانيم براي چه اين کار را مي کند و دليلش چيست! نزد او برويد و با سخنان نرم با وي صحبت کنيد و او را به خود متمايل نماييد! او را با حيا و بزرگوار خواهيد يافت. شايد شما بتوانيد ناراحتي وي را از قلبش بيرون آوريد»!
عايشه به تنهايي سراغ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رفت و او را در خانه ي ام سلمه با علي بن ابي طالب عليه السلام يافت. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به او فرمود: چه چيز تو را به اينجا آورده، اي حميرأ؟ جواب داد: يا رسول الله، برايم عجيب آمد که پس از اين سفر به خانه ات سر نزده اي! يا رسول الله، من از نارضايتي شما به خدا پناه مي برم!
حضرت فرمود: «اگر راست مي گويي چرا سرّي که تو را به کتمان آن سفارش کرده بودم فاش نمودي؟ با اين عمل هم خود هلاک شدي و هم عده اي از مردم را هلاک کردي»! سپس به خادمِ امّ سلمه فرمود: همسران مرا فرا خوان و در خانه ي ام سلمه جمع کن.
پس از آمدن همسران حضرت، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «به آنچه مي گويم گوش سپاريد» و با دست به علي بن ابي طالب عليه السلام اشاره نمود و ادامه داد:
او برادر و وصي من و به دست گيرنده ي امور در بين شما و امت بعد از من است. پس در آنچه به شما امر مي کند او را اطاعت کنيد و از فرمان او سرپيچي نکنيد که با معصيت او هلاک مي شويد.