از جهتی دیگر کارکرد گزاره های اخلاقی در ذهن اکثر مردم ما صرفاً کارکردی اخلاقی دارد؛ در حالی که گزاره های اخلاقی، کارکردهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیز دارند و مثلاً وقتی کسی در مجلس اعتکاف شرکت می کند یا در ماه مبارک رمضان روزه می گیرد هرقدر این اعتکاف، روزه یا نماز اول وقت و... را با معنویت بیشتری انجام دهد، کارکرد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نيز دارد و کسانی که مسئلۀ جدایی دین از سیاست را مطرح می کنند متوجه نیستند در واقع غیر سیاسی عمل می کنند.
کسی که می خواهد سیاسی عمل کند نباید حوزه دین از سیاست را جدا کند؛ گرچه طراحان جدایی دین از سیاست یک مقداری هم هوشمندانه این موضوع را بیان کرده اند (که اگر بخواهیم وارد این موضوع شویم زمان گرفته می شود) منتها هوش بیشتر در این است که ما از کارکردهای مسائل اخلاقی در همۀ حوزه ها استفاده کنیم.
مثلاً فرض کنید کسی که اخلاقی تر است، طبیعتاً تنبل نیست، کار برایش عار محسوب نمي شود، ساعت خوابش کمتر و حضور جسمی و اجتماعی اش بیشتر است؛ این آدم زرنگ تر بوده و وجدان کاری و انضباط بیشتری دارد همچنین بهرهوری اش افزایش پیدا می کند؛ بنابراین اگر ما نتوانیم ازدواج را به موقع انجام دهیم، به سایر حوزه ها مانند حوزه اقتصادی، اجتماعی و اداری هم ضربه می زنیم. پس ما در یک مجموعه باید توجه داشته باشیم که ازدواج بموقع باشد، لذا یکی از شعارهایی که آن زمان در سازمان ملی جوانان مطرح شد همین بود: «ازدواج بموقع»؛ که منظور از این بموقع بودن، بحث اقتصادی نیست.
اینکه گفتیم ازدواج ملی و خانوادگی باشد، منظور این است که زوجین بعد از ازدواج، عیسی به دین خود و موسی به دین خود نباشد و کماکان باید از حمایت مادی و معنوی خانواده ها برخوردار باشند و آن هم به شکل درستش.