به نام خدا
در این تاپیک اشعار مربوط به اهل بیت (ع) را قرار میدهیم
به نام خدا
در این تاپیک اشعار مربوط به اهل بیت (ع) را قرار میدهیم
آســـــمان (07-15-2012), امیرحسین (06-02-2012)
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
که به ماسوا فکندي همه سايهي هما را
****
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين
به علي شناختم به خدا قسم خدا را
****
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علي گرفته باشد سر چشمهي بقا را
****
مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
****
برو اي گداي مسکين در خانهي علي زن
که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را
****
بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من
چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا
****
بجز از علي که آرد پسري ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهداي کربلا را
****
چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان
چو علي که ميتواند که بسر برد وفا را
****
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....
امیرحسین (06-04-2012)
شهریار
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را
****
بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت
که ز کوي او غباري به من آر توتيا را
****
به اميد آن که شايد برسد به خاک پايت
چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را
****
چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
****
چه زنم چوناي هردم ز نواي شوق او دم
که لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را
****
«همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي
به پيام آشنائي بنوازد و آشنا را»
****
ز نواي مرغ يا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....
امیرحسین (06-04-2012)
ای که هر دم دم ز مـــــولا میزنی!
پس چرا وقت عمل جــا میزنی!؟
ای که گویی در پناه مهدی ام!
مستحق یک نگاه مهدی ام!
نام مهدی جان من بازیچه نیست!
عاشق مهدی خدا داند که کیست.....
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....
ماه فروماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد
وعده دیدار هرکسی به قیامت
لیلة اسری شب وصال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد
عرصه گیتی مجال همت او نیست
روز قیامت نگر جمال محمد
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....
امیرحسین (06-22-2012)
وانهمه پیرایه بسته جنت فردوس
بو که قبولش کند بلال محمد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
تا بدهد بوسه بر نعال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد
شاید اگر آفتاب و ماه نتابد
پیش دو ابروی چون هلال محمد
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
خواب نمی گیرد از جمال محمد
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....
امیرحسین (06-22-2012)
روح الامین به غار حرا آمد و بگفت /این آیه را بخوان كه دل از او جلا گرفت/«اقرأ باسم ربك» یا ایها الرسول/ كز خواندنش سزاست ره هر خطا گرفت
به گزارش رحماء شعر زير بانگِ یا ایها الرسول از ژولیده نیشابورى به مناسبت عيد سعيد مبعث تقديم مي گردد:شب گشت و تیرگى همه جا را فراگرفت وز نور ماه دامن گیتى ضیاء گرفت
در هفده ربیع به شوق وصال حق جا در درون غار حرا مصطفى گرفت
مهد صفا به غار حرا تا نهاد پاى غار حرا ز یمن قدومش صفا گرفت
ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 06-17-2012 در ساعت 08:51 PM
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....
امیرحسین (06-22-2012)
پاسى ز شب گذشت كه از ماوراى عرش نورى جهید و جلوهاش ارض و سماء گرفت
روح الامین به غار حرا آمد و بگفت این آیه را بخوان كه دل از او جلا گرفت
«اقرأ باسم ربك» یا ایها الرسول كز خواندنش سزاست ره هر خطا گرفت
باید براى كُشتَن نمرودیان دَهر جا در درون آتش عشق خدا گرفت
تا بگسلى ز پاى تو زنجیر بردگى باید به دست خویش چو موسى عصا گرفت
بهر نجات خلق ز گرداب هَمُّ و غم باید ره از جنایت و ظلم و جفا گرفت
محكم ببند دامن همت كه ز امر حق باید به دست خود عَلَم اقتدار گرفت
ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 06-17-2012 در ساعت 08:51 PM
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....
كاخ بتان خراب كن و كاخ معدلت آباد كن كه دست تو را كبریا گرفت
تاج رسالتى كه به فرقت نهاده حق ارض و سماء ز قدر و بهایش بها گرفت
برخیز گو به خلق جهان این كلام نغز باید براى درد خود از حق دوا گرفت
بانگى برآر از دل و برگو خدا یكى است آن خالقى كه خلق ز وجودش نوا گرفت
«ژولیده» شاد زى كه براى نجات خلق احمد به دست خویش كتاب خدا گرفت
ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 06-17-2012 در ساعت 08:52 PM
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....
فقیر روی حسینم که قبله ام عشق است
گدای کوی حسینم که قبله ام عشق است
به لطف دوست منم از تبار احبابش
به رسم عشق دعا گوی جمع عشّاقم
که راه پوی حسینم که قبله ام عشق است
چو پرچمی که نشان از طریقتی دارد
رهی به سوی حسینم که قبله ام عشق است
سر قنوت نمازم هر آن چه می گویم
به گفتگوی حسینم که قبله ام عشق است
من از سبوی ولایت شراب می نوشم
خراب خوی خسینم که قبله ام عشق است
مرا پناه به جز کشتی نجاتش نیست
پناه جوی حسینم که قبله ام عشق است
حسین کیست که در هر بلا هو التسلیمهمان که در وصف قالو بلا هو التسلیم
من از دیار حبیبم که مست دلدارم
هزار بار برای حسین جان دارم
اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....