وَأَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَى نَفْسِكَ
« خدايا ! تو را براى نجات خويش از بند گناهان و عقوبت ها به سوى ذات مقدّست و نزد حضرتت شفيع قرار مى دهم » .
اين بخش از دعا ، نشان دهنده ى اين حقيقت است كه :
اولا : دعا كننده به اوج انقطاع از ماسواى محبوب رسيده و از همه ى علل و اسباب دل بريده و روى قلب را به سوى حضرت دوست نموده و چشم اميد از غير او بسته و فقط دلگرم به عنايات و الطاف او شده ; و با توجه به اين كه شفيع بايد كسى باشد كه شفاعتش مقبول افتد و در شفاعت خدا هيچ ترسى از عدم پذيرش وجود ندارد ، پس حضرت حق را نزد ذات خودش ، شفيع گدا و سائلى چون خود قرار داده است .
ثانياً : خود را در غرق بودن در گناه و سنگينى بار معصيت و فراوانى عصيان و كثرت نافرمانى و تهى دست بودن از عبادت و بندگى به گونه اى فرض كرده كه شفاعت ديگر شفاعت كنندگان اثرى به حال او ندارد ، و از قابليت شفاعت ديگران محروم شده و تنها خداست كه اگر از او نزد ذات مقدسش شفاعت كند از بند گناه نجات يابد و از چاه عصيان بيرون آيد و از سنگينى آثار گناه رها شود و مورد عفو و آمرزش قرار گيرد . به اين خاطر با دلى سوزان و اشكى ريزان و حالى پريشان دست به دعا برمى دارد و در كمال فروتنى و انكسار مى گويد : وَأَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَى نَفْسِكَ .
شفاعت ، به معناى دستگيرى قوى از ناتوان ـ ناتوانى كه آثارى از معنويت و شيوه ى عملى قوى را در حدّى در خود دارد ـ در آخرين مرحله ى قيامت انجام مى گيرد و پيش گيرى از وارد شدن در آتش مى كند . و يا سبب خارج ساختن از آتش مى گردد و علت تأثير شفاعت ، رحمت واسعه ى حق و يا مقام رفيع شخص شفاعت كننده و نيز لياقت شفاعت شونده است.
( وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ ءامَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ ).
« خدا به كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند مژده داده كه براى آنان آمرزش و پاداش عظيم است » .