یکی دیگر از عوامل هلاکت قبیلهها و گروه های اجتماعی، انکار آیات الهی است. در سوره انفال پس از بیان سرنوشت مشرکان میدان بدر و سرنوشت شوم آنها می فرماید:
« کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَفَرُوا به آیاتِ اللّهِ فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللّهَ قَوِیٌّ شَدیدُ الْعِقابِ»؛ (حال این گروه مشرکان،) همانند حال نزدیکان فرعون و کسانی است که پیش از آنان بودند؛ آنها آیات خدا را انکار کردند؛ خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد؛ خداوند قوی و کیفرش شدید است
هنگامی که آنها ستیزه جویی و طغیانگری را به آخر رساندند و آخرین بارقه
ایمان را در وجود خود خاموش کردند، مجازات الهی به سراغ آنها آمد و آن چنان لرزه ای قصرها و خانه های مستحکمشان را تکان داد و فرو ریخت و زندگی پر زرق برقشان را در هم کوبید که صبحگاهان تنها جسم بی جان آنها در خانههایشان باقی مانده بود. نادیده گرفتن نعمتهای الهی و شکرگزاری نکردن از آنها یکی دیگر از عوامل هلاکت جامعهها و قبیلههاست؛ همانند قوم سبأ که زندگی مرفهی داشتند، ولی به جای شکر خدا، نعمت او را کفران کرده، از ادای شکرش سرباز زدند و خداوند سیل «عرم» را به سویشان گسیل داشت. در نتیجه مایه آبادی محلشان از بین رفت و آن چنان متفرق شدند که اثری از ایشان نماند و تنها قصههایی از آنان به جای ماند.
یکی دیگر از عوامل هلاکت قبیلهها و گروه های اجتماعی، انکار آیات الهی است. در سوره انفال پس از بیان سرنوشت مشرکان میدان بدر و سرنوشت شوم آنها می فرماید:
«کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَفَرُوا به آیاتِ اللّهِ فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللّهَ قَوِیٌّ شَدیدُ الْعِقابِ»؛ «(حال این گروه مشرکان،) همانند حال نزدیکان فرعون و کسانی است که پیش از آنان بودند؛ آنها آیات خدا را انکار کردند؛ خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد؛ خداوند قوی و کیفرش شدید است».(4)