خوانده بود: شكست مقدمه ي پيروزي است! چند سالي بود داشت شكست را تجربه ميكرد به اميد رسيدن به پيروزي ! غافل از آنكه شكست نقطه اي بود براي شروع اما او شكست ميخورد تا تمام كند !