اين همه ثواب جای تعجب ندارد
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: اين همه ثواب جای تعجب ندارد

  1. #1
    کاربر کانون محمدابراهیم نامدار آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2012
    محل سکونت
    فریدونکنار
    نوشته ها
    1,000
    می پسندم
    260
    مورد پسند : 186 بار در 174 پست
    نوشته های وبلاگ
    4
    میزان امتیاز
    48

    Post
    اين همه ثواب جای تعجب ندارد

    نقل شده است که علامه بحرالعلوم به قصد تشرّف به کربلا به راه افتاد. در بين راه راجع به مسأله گريه بر امام حسين(ع) و ثواب و ارزش بي حصر و اندازه آن فکر مي‌کرد، همان وقت متوجه شد که شخص عربى، سوار بر اسب به او رسيد و سلام کرد و بعد پرسيد: جناب سيد! درباره چه چيز فکر مي‌کني؟

    سيد بحرالعلوم گفت: درباره اين فکر مي‌کنم که چطور مي‌شود خداي تعالي اين همه ثواب به زائران و گريه کنندگان حضرت اباعبدا... الحسين(ع) عطا مي‌کند، مثلاً براي هر قدمي که در راه زيارت آن حضرت برداشته مي‌شود، ثواب يک حج و عمره و براي هر قطره اشک، تمام گناهان صغيره و کبيره اش آمرزيده مي‌شود؟

    آن سوار عرب فرمود: تعجب نکن! من براي شما مثالي مي‌زنم تا مسأله براي شما روشن شود،

    پادشاهي به همراه وزراء و درباريان خود به شکار رفت. در شکارگاه از همراهانش دور افتاد و دچار رنج و گرسنگي و تشنگي شد در آن تنهايي که راه و چاره‌اي نداشت ناگهان خيمه‌اي را ديد و به طرف آن رفت، در داخل آن خيمه پيرزني با پسرش زندگي مي‌کردند. آن‌ها فقط يک بز شيرده داشتند که از طريق آن امرار معاش مي‌کردند،
    هنگامي که سلطان بر آن‌ها وارد شد، او را نشناختند ولي به خاطر پذيرايي از مهمان و نجات او از گرسنگي و تشنگى، بُزشان را سربريده و کباب کردند؛ زيرا چيز ديگري براي پذيرايي نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد. و روز بعد از ايشان جدا شد و هر طوري بود خود را به قصر رساند.
    روزگار گذشت و بعد از مدتي پيرزن و پسرش بسيار فقير و محتاج شدند، پس به دربار آن سلطان رفتند و به حضورش رسيدند و از او تقاضاي کمک کردند
    . سلطان تمام جريان را که بين او و اين پيرزن و پسرش گذشته بود براي وزراي خود تعريف کرد و از آن‌ها پرسيد: اگر بخواهم پاداش مهمان نوازي پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملي را بايد انجام دهم؟

    يکي از حضّار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى، که از وزيران بود، گفتند: صد گوسفند و صد اشرفي بدهيد.
    يکي ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. پس سلطان گفت: هر چه بدهم کم است؛ زيرا آن‌ها هر چه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و به من دادند، حال اگر من همه تاج و تخت و سلطنتم را به آن‌ها بدهم تازه سربه سر مي‌شويم.

    پس سوار عرب به سيد فرمود: حضرت سيدالشهداء(ع) هر چه از مال و منال و اهل و عيال و حتي بدن بي جانش را همه و همه در راه خدا فدا نمود پس اگر خداوند اين همه ثواب و پاداش براي زائران و گريه کنندگان امام حسين(ع) معين کند باز هم نبايد تعجب کرد، زيرا خدا که نمي‌تواند خدائيش را به سيدالشهداء‌(ع) بدهد پس هر پاداشي که در مقابل فداکاري امام حسين(ع) به زائران و گريه کنندگان آن حضرت عطا کند باز هم اندک و ناچيز است.
    در اين هنگام سوار عرب از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد!

    پي‌نوشت‌ها
    نگاه سبز، ص221
    گلبرگ‌هاي حسينى، ص168 به نقل از العبقري الحسان


  2. کاربر مقابل پست محمدابراهیم نامدار عزیز را پسندیده است:

    بشری (10-11-2013)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 06-23-2013, 08:38 AM
  2. نظر امام صادق درباره داشتن لباس‌های متعدد
    توسط امیرحسین در انجمن اهل بیت(ع)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 08-18-2012, 01:57 PM
  3. فلسفه عدد 19 برای تعداد نگهبانهای جهنم
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن بحث قرآنی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: 03-11-2012, 10:47 PM
  4. واکنش رهبر انقلاب به تعریف و تمجید یک نماینده
    توسط امیرحسین در انجمن کلام رهبری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 05-29-2011, 11:08 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 04-20-2011, 09:15 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •