«کذابان انتظار...»
2) و اما می رسیم به خواص! همانهایی که امثال سلیمان بن صرد و مسیب بن نجبه و رفاعة بن شداد ها در این جرگه قرار می گیرند.
«مدعیان انتظار...»
در مورد این افراد هم چند احتمال داده می شود. منجمله اینکه آنها نیز زندانی شدند(احتمالی بدون نقل تاریخی) یا از کوفه گریختند یا به دلیل بسته بودند راه های ارتباطی به خارج از کوفه نتوانستند خود را به امام برسانند یا اینکه مرعوب بنی امیه شدند و پا پس کشیدند. که بررسی این احتمالات فرصتی مجزا می طلبد به علاوه اینکه مطالبی در این باره از بزرگان موجود است.
ولی احتمال هرچه که باشد، در نهایت به یک نتیجه می رسیم و آن اینکه: در یاری رساندن به امام زمان شان کوتاهی کردند. همچنان که امثال سلیمان سابقه ی مقابله ی با ولایت را در دوران امامت حضرت علی و ایضاً امام حسن علیهما السلام در کارنامه ی خود دارند.
و این کوتاهی کردن آنها موجب شد احساس گناه شدیدی بکنند و بازهم با بی درایتی دست به قیامی زدند به اسم توابین. چرا که همچنان بدون اذن ولی زمانشان حضرت سید الساجدین زین العابدین(علیه السلام) دست به کار شدند که حرکتی بی ثمر بود.
به همین دلیل به این افراد می گویند مدعیان انتظار، چراکه فقط در مقام سخن دم از ولایت می زنند و در عمل هیچ!
مولی علی علیه السلام خطاب به این جماعت از کوفه در خطبه 29 نهج البلاغه می فرمایند:
«سخنان ادّعايى شما، سنگهاى سخت را می شكند، ولى رفتار سست شما دشمنان را اميدوار می سازد، در خانههايتان كه نشسته ايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر می دهيد، امّا در روز نبرد، می گوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار می كنيد!»