مسخ در قرآن
در تعریف مسخ گفته اند:به تغییر شکل و دگردیسی افراد و اجسام از شکل اولیه به شکلی زشتتر مَسخ گفته میشود.
در برخی منابع آن را یکی از انواع تناسخ به شمار آورده اند.
به تصریح قرآن در امتهای پیشین مسخ صورت پذیرفته است و گروهی از گناهکاران به صورت میمون و خوک درآمده اند. به عنوان مثال، قرآن کریم در سوره بقره، آیات 66-65 و نیز آیات 163ـ166 سرگذشت گروهی از بنیاسرائیل را بیان می کند که در ساحل یکی از دریاها (ظاهراً دریای احمر بوده که در کنار سرزمین فلسطین قرار دارد) در بندری به نام ایله (که امروزه به نام بندر ایلات معروف است) زندگی میکردند.
از طرف خداوند سبحان برای آزمایش و امتحان، به آنان دستور داده شد که روزهای شنبه به صید ماهی نپردازند. ولی این مردم بنای بر قانونشکنی گذاشتند و ابتدا با حیلة شرعی ـ به وسیلة کندن حوضچهها و یا انداختن قلابها ـ کار خود را شروع کردند (ماهیها را روزههای شنبه در حوضچهها و یا قلابها به دام میانداختند و روزهای بعد آنها را از آب میگرفتند).
این کار، نافرمانی و گناه را در نظر آنها کوچک جلوه داد و آنان را در برابر شکستن احترام روز ممنوع جسور ساخت. کم کم در برابر فرمان الهی بیباک شده، در روزهای شنبه به طور علنی و با بیپروایی به صید ماهی مشغول شدند و از این راه مال و ثروت فراوانی فراهم ساختند؛ زیرا ماهیان (برای امتحان آنها و به دستور پروردگار) روز شنبه در روی آب آشکار میشدند و در غیر روز شنبه کمتر به سراغ آنها میآمدند (اعراف، 163) این بود تا اینکه عذاب سخت الهی فرود آمد و گناهکاران و کسانی را که امر به معروف و نهی از منکر نمیکردند به کام خود فرو برد (از مجموع آیات قرآن استفاده میشود که هر دو گروه مجازات شدند، ولی مجازات مسخ، تنها مربوط به گنهکاران بود و مجازات دیگران احتمالاً هلاکت و نابودی بوده است، هر چند گنهکاران نیز چند روزی پس از مسخ شدن ـ طبق روایات ـ هلاک شدند.(1)
با این وجود مسخ در اسلام با آنچه تناسخ خوانده میشود تفاوت بنیادی دارد زیرا در تناسخ روح از بدن جدا شده به بدن یا جنین دیگر تعلق می گیرد اما در مسخ روح از بدن جدا نمیشود بلکه تنها شکل ظاهری بدن تغییر میکند یعنی این گونه نیست که نفس انسان به نفس میمون تبدیل شود بلکه افراد مسخ شده با حفظ روح بشری فقط صورتا همچون میمون و خوک می شوند تا به نوعی کیفر ببینند.