جدال سوپرمن با تريلي در تهران
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: جدال سوپرمن با تريلي در تهران

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    جدال سوپرمن با تريلي در تهران

    جدال سوپرمن با تريلي در تهران

    جام جم آنلاين: صداي ترمز گوشخراش تريلي همه نگاه‌ها را معطوف خود كرد. ديگر خودروهاي عبوري نيز با ديدن دودي كه از لاستيك تريلي بلند شده بود بي‌اختيار پاي خود را روي پدال ترمز قرار دادند.



    چند نفر سراسيمه به سوي تريلي دويدند. راننده كه مرد ميانسالي بود سرش را در ميان دستانش قرار داده بود و قادر به حرف زدن نبود گويي صحنه‌اي كه با آن روبه‌رو شده بود، چنان او را شوكه كرده بود كه قدرت نداشت سرش را از ميان دستانش بيرون بياورد.
    رفته رفته به تعداد جمعيت اضافه مي‌شد، برخي مشغول فيلم گرفتن با تلفن همراهشان بودند و چند نفري نيز مدام سعي مي‌كردند با اورژانس تماس بگيرند.

    دقايق به كندي مي‌گذشت، به فاصله كمي از محل تصادف جواني حدودا 28 ساله در حالي كه به شدت زخمي شده بود، جملات نامفهومي را به زبان مي‌آورد.

    با رسيدن اولين خودرو گشت، جمعيت راه را باز كردند، افسر جوان با بي‌سيم موضوع تصادف را گزارش كرد و چند دقيقه بعد صداي آژير آمبولانس كه در ترافيك گير افتاده بود، سعي در گشودن راهي براي حضور در صحنه را داشت.

    سرانجام با مساعدت ماموران انتظامي آمبولانس در محل تصادف متوقف شد و پيكر نيمه جان جوان روي برانكار قرار گرفت.
    وقتي آمبولانس بار ديگر آژيركشان از محل دور شد، ماموران انتظامي راننده را به كلانتري انتقال دادند.

    ساعتي از انتقال جوان مجروح به بيمارستان مي‌گذشت كه خبر رسيد وي به علت شدت جراحات جانش را از دست داده است. با گزارش موضوع به بازپرس ويژه قتل تهران، بازپرس جنايي دستور تحقيق در ارتباط با علت حادثه را صادر كرد.

    پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد.
    م.ا

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275
    سه روز پس از حادثه ماموران متوجه شدند جوان فوت شده همراه سه نفر از دوستانش با يك خودرو و به فاصله كمي از محل تصادف توقف كرده بودند كه جوان فوت شده از دوستانش جدا شده و در حالي كه در شرايط غيرعادي قرار داشته به يكباره خود را مقابل تريلي در حال حركت انداخته و اين حادثه دلخراش رقم خورده است.با اين گزارش دستور احضار سه دوست جوان فوت شده براي رازگشايي از حادثه صادر شد.روز بعد اين سه جوان مقابل قاضي شعبه نشسته بودند.

    وقتي قاضي از آنها در ارتباط با چگونگي حادثه سوال كرد؛ يكي از آنها كه معلوم بود به شدت ترسيده است نيم نگاهي به دو دوست ديگرش كرد و گفت: آقاي قاضي ما اشتباه كرديم، يك ساعت قبل از حادثه جوان فوت شده به سراغ ما آمد و گفت يكي از بستگانش قرص‌هايي از هلند آورده كه با خوردن آن آدم احساس قدرت مي‌كند و زماني كه او اين قرص را خورد دقايقي بعد به ما گفت: من ديگر سوپرمن شده‌ام(!) و مي‌توانم با تنه و تنها با يك ضربه مشت تريلي را داغان كنم!
    وي در ادامه گفت: با رفتارهاي عجيب و غريب دوستمان به او مي‌خنديدم؛ اما او به ما مي‌گفت من همه شما را به رنگ قرمز مي‌بينم و در يك لحظه با ديدن تريلي در خيابان در خودرو را باز كرد و دوان دوان خود را مقابل آن انداخت تا به قول خودش تريلي را نابود كند، اما...هر سه جوان حاضر در دادسرا مدام حرف مي‌زنند و از قرصي مي‌گويند كه خوردن آن موجب توهم و مرگ است.

    پس از تحقيق قاضي دستور قضايي را صادر مي‌كند، يكي از بستگان جوان فوت شده با اعلاميه‌اي كه در دست دارد وارد اتاق قاضي مي‌شود تا پرونده را پيگيري كند، روي اعلاميه نوشته است، جوان ناكام در اوج جواني پرپر شد...
    ناصر صبوري
    دبير گروه حوادث
    -پایان-

    پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد.
    م.ا

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •