زندگی به سبک آیت الله بهجت - صفحه 2
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

موضوع: زندگی به سبک آیت الله بهجت

  1. #11
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    65
    رفته بودند آقا برایشان خطبه عقد بخواند
    آقا خطبه را که خوانده بود به عروس و داماد گفته بود حالا یک سفارش به عروس خانم دارم یک سفارش هم به آقا داماد
    منتها وقتی سفارش عروس خانم را می گویم، آقا داماد باید گوشش را بگیرد و نشنود
    وقتی هم سفارش آقا داماد را می گویم، عروس خانم باید گوشش را بگیرد و نشنود
    حالا کدام‌تان اول دست روی گوشش می گذارد؟…
    بعد گفته بود شوخی کردم. نمی خواهد دست توی گوش‌تان فرو کنید.
    اما هر کدام‌تان بدانید که نباید به سفارش آن یکی کاری داشته باشید.
    منظور آقا این بود که عروس و داماد نباید یک سره توی روی هم در بیایند و بگویند چرا به سفارش آقا عمل نکردی…
    هر کس باید به فکر سفارش خودش و وظیفه خودش باشد.

    عاقد، آیت الله بهجت بود ...
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  2. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (01-31-2013)

  3. #12
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    65
    دختر بچه پرتقال دلش خواسته بود، مادرش گفته بود توی این فصل پرتقال از کجا پیدا کنیم؟
    بعد از چند دقیقه دختر بچه با یک پرتقال وارد اتاق شده بود، هیچ کس نمی دانست این پرتقال را کی دست او داده.
    آقا فرموده بود این بچه توی حرم دلش پرتقال خواسته بود،‌ حالا با قاعده به او پرتقال داده اند.
    منظور آقا این بود که توی حرم هر چیزی که واقعا دلت بخواهد با قاعده می‌آورند بهت می دهند.
    “با قاعده” یکی از آن تکیه کلام های شیرین آقا بود

    آیت الله بهجت را می گویم ...
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  4. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (01-31-2013)

  5. #13
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    65
    می گفت بچه ها را که حرم می برید
    حتما خوراکی دست‌شان بدهید که توی حرم بخورند…

    آیت الله بهجت را می گویم ...


    بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه
    اگر ناراحتی یا غم و غصه ای توی صورت کسی می دید
    حتی پیش آمده بود که نمازش را نمی بست
    تا یک جوری آن ناراحتی رابرطرف کند و صورت آن شخص را خوشحال ببیند
    آن وقت نمازش را می بست
    می گفت آدم اگر یک نفر را خوشحال کند همان موقع خدا یک ملک خلق می کند که او را از بلاها مصون نگه دارد

    آیت الله بهجت را می گویم ...



    منبع: وبلاگ همين حوالي
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  6. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (01-31-2013)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

موضوعات مشابه

  1. افشای ماهیت شبکه اهل بیت با توهین به نظام و ولایت + فیلم
    توسط امیرحسین در انجمن موضوعات روز
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 01-10-2013, 11:38 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •