اثری كه كاركرد روز ندارد ماندگار نیست
صادق كرمیار پیش از اینكه نویسنده باشد، كارگردان است. شاید از همین رو رمانی نوشته كه پُر است از شخصیت و فضا؛ دو عنصر بصری پُررنگ كه در كل داستان امتداد یافته است.
با كرمیار در حاشیه و پیرامون «نامیرا» گفتوگو كردهایم. در پاسخهای او حرفهایی بود كه دلش نخواست منتشر شود و نشد. همچنین حرفهایی هم بود كه گفت تاكنون به هیچكس نگفته است. این گفتگو به مناسبت ایام عزای سیدالشهدا و انتشار پرونده «تغییر محاسبه» منتشر میشود.
رمان نامیرا چطور شكل گرفت؟
سال ۱۳۷۹ یكی از دوستان شاعرم -آقای محمدرضا محمدینیكو- گفت كه داستان زندگی «عبدالله بن عمیر» داستان جالبی برای كاركردن است. من منابعی را نگاه كردم و دیدم اطلاعات گستردهای راجع به عبدالله موجود نیست. فقط اینكه مردی از قبیلهی بنیكلب بوده و دلش میخواسته با مشركین و كفار بجنگد. وقتی میشنود امام حسین علیهالسلام به كربلا آمده و ابنزیاد دارد لشكری را به آنجا میفرستد،میگوید جنگیدن با ابنزیاد برای من شیرینتر از جنگیدن با مشركین است. این نكتهی خیلی مهم من را جذب كرد. من یك طرحی نوشتم و دربارهی كار تحقیقیاش با حجتالاسلام سید مجید پورطباطبایی صحبت كردم. ایشان گفت خیلی فكر خوبی است. قرار شد در مركز پژوهشهای صدا و سیما این را كار پیش ببریم. طرح را آنجا بردم و استقبال شد. بعد جلسات مشاورهای گذاشتیم. منابع تاریخی معرفی كردند و من مطالعه و فیشبرداری را شروع كردم.