تشخیص مصادیق «حُسن ادب» به عهده ما نیست
بنابراین «حسن ادب» در جمیع ابعاد وجودی ما مطرح میشود و آن به این معنا است که رفتار و گفتارمان بر یک هیئت زیبا واقع شود. البته تشخیص این زیبایی با ما نیست، هر چند زیبایی و زشتی برخی از امور بسیار روشن است، مانند قبیح بودنِ ظلم و نیکو بودنِ عدل و... امّا صحبت یک یا دو مورد نیست، بلکه صحبت از همه رفتارها در تمامی شئون اجتماعی و فردی انسان میباشد؛ مثل اینکه وقتی خواستم در رختخواب بروم چه بگویم؟ چگونه بروم؟ و...
دارد امیرالمومنین(علیهالسلام) هنگام شب وارد شبستان مسجد کوفه شد. آن خبیث را دید که به رو خوابید است. گفت: این طور نخواب! خوابیدن یک امر فردی است. فرمود: به طرف راست و به طرف چپ و به پشت بخواب که خواب انبیا است. حضرت در آنجا شروع کرد به بیان آداب خوابیدن برای آن خبیث. توجّه کنید! آنها چیزی برای ما کم نگذاشتهاند. خدا الگویی تربیت کرد و آن را تحویل جامعه بشریت داد. او هم باز تربیت کرد. البته آن دست خدا بود که توانست چنین انسانی تربیت کند. پیغمبر هم میگوید: من علی را ادب کردم. علی(علیهالسلام) میگوید: من را پیغمبر تربیت نمود. تربیت این الگو هم در بُعد رسالت و هم در بُعد ولایت است.
بنابراین «حسن ادب» تنها در بعد قلبی نیست بلکه در جمیع ابعاد مطرح میشود و آن هم با دستورات الهیهای که توسّط انبیا و اولیا به ما گفتند و بر اساس آن رفتار کردند و نشان جامعه هم دادند، تحقّق پیدا میکند. کسانی هم که در کنارشان بودند کارهایشان را دیدند و همه را برای ما نقل کردند، به گونهای که دیگر قابل انکار نیست.
-پایان-