در اين آيه در زمينه مسائل اخلاق اجتماعى به سه حكم اسلامى به ترتيب عدم سخريه، ترك عيبجوئى و تنابز به القاب اشاره كرده، مىفرمايد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كند» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ).
چه اين كه «شايد آنها (كه مورد سخريه قرار گرفتهاند) از اينها بهتر باشند» (عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ).
همچنين «و نه زنانى زنان ديگر را (نبايد مسخره كنند) شايد آنان بهتر از اينان باشند» (وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ).
در اينجا مخاطب مؤمنانند، اعم از مردان و زنان، قرآن به همه هشدار مىدهد كه از اين عمل زشت بپرهيزند، چرا كه سر چشمه استهزا و سخريه همان حسن خود برتر بينى و كبر و غرور است كه عامل بسيارى از جنگهاى خونين در طول تاريخ بوده.
سپس در دومين مرحله مىفرمايد: «و يكديگر را مورد طعن و عيبجوئى قرار ندهيد» (وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ).
و بالاخره در مرحله سوم مىافزايد: «و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد» (وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ).
بسيارى از افراد بىبند و بار در گذشته و حال اصرار داشته و دارند كه بر ديگران القاب زشتى بگذارند و از اين طريق آنها را تحقير كنند، شخصيتشان را بكوبند، و يا احيانا از آنان انتقام گيرند، و يا اگر كسى در سابق كار بدى داشته سپس توبه كرده و كاملا پاك شده باز هم لقبى كه بازگو كننده وضع سابق باشد بر او بگذارند.
اسلام صريحا از اين عمل زشت نهى مىكند، و هر اسم و لقبى را كه كوچكترين مفهوم نامطلوبى دارد و مايه تحقير مسلمانى است ممنوع شمرده.