سوره جاثيه [45]
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16

موضوع: سوره جاثيه [45]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    سوره جاثيه [45]

    سوره جاثيه [45]

    اين سوره در «مكّه» نازل شده، و داراى 37 آيه است‏.

    محتواى سوره:
    محتواى اين سوره را مى‏توان در هفت بخش خلاصه كرد:
    1- عظمت قرآن مجيد و اهميت آن.
    2- بيان گوشه‏اى از دلائل توحيد در برابر مشركان.
    3- ذكر پاره‏اى از ادعاهاى «طبيعى مسلكان» و پاسخ قاطع به آن.
    4- اشاره كوتاهى به سرنوشت بعضى از اقوام پيشين همچون بنى اسرائيل.
    5- تهديد شديد نسبت به گمراهانى كه اصرار و پافشارى بر عقائد انحرافى خود دارند.
    6- دعوت به عفو و گذشت در عين قاطعيت و عدم انحراف از مسير حق.
    7- اشارات گويايى به حوادث تكان دهنده قيامت.

    نام اين سوره «جاثيه» است به تناسب آيه 28 اين سوره- جاثيه يعنى كسى كه به زانو در آمده- و اشاره به وضع بسيارى از مردم در صحنه قيامت در دادگاه عدل الهى است.

    فضيلت تلاوت سوره:
    در حديثى از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مى‏خوانيم: «كسى كه سوره جاثيه را بخواند (و البته در آن انديشه كند و در زندگى خود به كار بندد) خداوند عيوب او را روز قيامت مى‏پوشاند و ترس و وحشت او را به آرامش مبدل مى‏سازد».

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

    (آيه 1)- همه جا نشانه‏هاى اوست: اين سوره ششمين سوره‏اى است كه با حروف مقطعه «حا- ميم» (حم). آغاز شده است.

    مفسّر معروف «طبرسى» در آغاز اين سوره مى‏گويد: بهترين سخن اين است كه گفته شود «حم» نام اين سوره است و نامگذارى اين سوره به «حم» اشاره به اين است كه اين قرآن كه سراپا اعجاز است از حروف الفبا تشكيل شده.

    (آيه 2)- و شايد به همين دليل بلافاصله از عظمت قرآن ياد كرده، مى‏گويد: «اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است» (تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ).

    «عزيز» به معنى قدرتمند و شكست ناپذير، و «حكيم» به معنى كسى است كه از اسرار همه چيز آگاه است و تمام افعالش روى حساب و حكمت مى‏باشد.

    (آيه 3)- سپس به بيان آيات و نشانه‏هاى عظمت خدا در آفاق و انفس پرداخته، مى‏گويد: «در آسمانها و زمين نشانه‏هاى فراوانى است براى آنها كه اهل ايمانند و طالب حقند» (إِنَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ).

    عظمت آسمانها از يك سو، و نظام شگفت انگيز آنها- كه ميليونها سال مى‏گذرد و برنامه‏هاى آنها بدون كمترين انحراف و دگرگونى ادامه مى‏يابد- از سوى ديگر، و ساختمان زمين و عجائب آن از سوى سوم هر يك آيتى از آيات خداست.

    (آيه 4)- پس از اين آيات آفاقى به آيات انفسى پرداخته، مى‏گويد: «و در آفرينش شما و جنبندگانى كه در سراسر زمين پراكنده ساخته نيز نشانه‏هايى است براى جمعيتى كه اهل يقينند» (وَ فِي خَلْقِكُمْ وَ ما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ).

    آرى! هر يك به نوبه خود آيت و نشانه‏اى از علم و حكمت و قدرت بى‏پايان مبدأ آفرينش است.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    (آيه 5)- در اين آيه از سه موهبت بزرگ كه هر يك نقش مهمى در حيات انسان و موجودات زنده ديگر دارد، و هر يك آيتى از آيات خداست، نام مى‏برد:
    مسأله «نور» و «آب» و «هوا».

    مى‏فرمايد: «در آمد و شد شب و روز، و رزقى را كه خداوند از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را بعد از مرگش حيات بخشيده، و همچنين در وزش بادها، نشانه‏هايى است براى جمعيتى كه تعقل و انديشه مى‏كنند» (وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ آياتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ).

    مسأله نظام «نور و ظلمت» و آمد و شد شب و روز كه هر يك با نظام خاصى جانشين و خليفه ديگرى مى‏شود بسيار حساب شده و شگفت انگيز است.

    در مرحله دوم از رزق حياتبخش آسمانى، يعنى باران، سخن به ميان آمده كه نه در لطافت طبعش كلامى است، و نه در قدرت احيا گريش سخنى، و همه جا نشانه زندگى و طراوت و زيبائى است.
    و در مورد سوم سخن از وزش بادها است بادهايى كه هواى پر اكسيژن زنده را جابه‏جا مى‏كنند، و در اختيار جانداران مى‏گذارند، هواى آلوده به كربن را براى تصفيه به دشتها و جنگلها و صحراها مى‏فرستند، و پس از تصفيه به شهرها و آباديها مى‏برند، و عجب اين كه اين دو دسته از موجودات زنده يعنى «حيوانات» و «گياهان» درست بر ضد هم عمل مى‏كنند، اولى اكسيژن را مى‏گيرد و گاز كربن مى‏دهد، و دومى كربن را مى‏گيرد و اكسيژن مى‏دهد تا تعادل در نظام حيات برقرار گردد، و با گذشت زمان ذخيره هواى مفيد زمين نابود نشود.

    وزش بادهايى كه علاوه بر اين، تلقيح گر گياهان، و بارور كننده آنها، و افشاننده انواع بذرها در سرزمينهاى مختلف، و پرورش دهنده مراتع طبيعى و جنگلها، و موج آفرين در دل اقيانوسهاست، موجى كه به دريا حيات و حركت مى‏بخشد، و آب را از عفونت و فساد حفظ مى‏كند، و نيز همين بادها كشتيها را بر صفحه اقيانوسها به حركت در مى‏آورند.

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    (آيه 6)- سپس در اين آيه به عنوان يك جمع بندى نسبت به بحثهاى گذشته، و بيان عظمت و اهميت آيات قرآن، مى‏فرمايد: «اينها آيات الهى است كه ما آن را به حق بر تو تلاوت مى‏كنيم» (تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ).

    به راستى اگر آنها به اين آيات ايمان نياورند به چه چيز ايمان خواهند آورد؟

    و لذا در پايان آيه مى‏افزايد: «پس اين گروه كافر به كدام سخن بعد از سخن خدا و آياتش ايمان مى‏آورند»؟! (فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ يُؤْمِنُونَ).

    آرى! به راستى قرآن مجيد آن چنان محتوائى از نظر استدلال و براهين توحيدى و همچنين از نظر پند و اندرز دارد كه هر دلى كمترين آمادگى در آن باشد، او را به سوى خدا و پاكى و تقوا دعوت مى‏كند، هرگاه اين آيات بينات در كسى اثر نبخشد هرگز اميدى به هدايت او نيست.

    (آيه 7)- واى بر دروغگوى گنهكار! آيات گذشته نشان مى‏داد كه گروهى هستند كه سخنان الهى با انواع دلائل توحيدى و مواعظ و اندرزها را مى‏شنوند ولى در آنها اثر نمى‏كند، در اينجا از اين گروه و عواقب اعمال آنها بطور مشروح سخن مى‏گويد.

    نخست مى‏فرمايد: «واى بر هر دروغگوى گنهكار»! (وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ).

    «افّاك» به معنى كسى است كه بسيار دروغ مى‏گويد، و گاه به كسى كه دروغ بزرگ مى‏گويد هر چند زياد هم نباشد گفته شده.

    از اين آيه به خوبى روشن مى‏شود كه موضع گيرى خصمانه در برابر آيات الهى كار كسانى است كه سر تا پا آلوده گناه و كذب و دروغند، نه پاك نهادان راستگو.

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    (آيه 8)- سپس به چگونگى موضع گيريهاى آنها اشاره كرده، مى‏افزايد:
    «پيوسته آيات الهى را كه بر او تلاوت مى‏شود مى‏شنود اما بر اثر تكبر همواره اصرار بر مخالفت دارد گوئى اصلا آن را نشنيده» (يَسْمَعُ آياتِ اللَّهِ تُتْلى‏ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها).

    و در پايان آيه آنها را شديدا به كيفر سختى تهديد كرده، مى‏گويد: «چنين كسى را به عذاب دردناك بشارت ده»! (فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ).

    همان گونه كه او دل پيامبر و مؤمنان را به درد آورده ما نيز او را به عذاب دردناكى مبتلا مى‏سازيم.

    (آيه 9)- سپس مى‏افزايد: «و هر گاه (اين مستكبر لجوج) چيزى از آيات ما را بداند و از آن آگاه شود آن را به باد استهزا مى‏گيرد» (وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آياتِنا شَيْئاً اتَّخَذَها هُزُواً).

    او همه آيات ما را- چه آنها را كه دانسته و چه آنها را كه ندانسته- به استهزا و سخريه مى‏گيرد! و اين نهايت جهل و بى‏خبرى است كه انسان چيزى را انكار يا مسخره كند كه اصلا نفهميده است، و اين بهترين دليل لجاج و عناد آنهاست.

    و در پايان آيه مجازات اين گروه را چنين بيان مى‏كند: «براى آنها عذاب خوار كننده‏اى است» (أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ).

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    (آيه 10)- اين آيه «عذاب مهين» را چنين شرح مى‏دهد: «پشت سرشان دوزخ است» (مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ).

    تعبير به پشت سر، با اين كه دوزخ جلو آنها قرار دارد، و در آينده به آن مى‏رسند، ممكن است از اين نظر باشد كه آنها اقبال به دنيا كرده، و آخرت و عذاب الهى را ناديده گرفته و پشت سر انداخته‏اند.

    و به هر حال در دنباله آيه مى‏افزايد: اگر آنها گمان مى‏كنند اموال سرشار، و بتها و خدايان ساختگيشان، گرهى از كار آنها مى‏گشايد سخت در اشتباهند، چرا كه «هرگز آنچه را به دست آوردند آنها را (از عذاب الهى) نجات نمى‏بخشد و نه اوليائى كه غير از خدا براى خود برگزيدند» مايه نجاتشان خواهند بود (وَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ ما كَسَبُوا شَيْئاً وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ).

    و چون هيچ راه فرار و نجاتى نيست بايد در آتش قهر و غضب الهى بمانند «و عذاب بزرگى براى آنهاست» (وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ).

    آنها آيات الهى را كوچك شمردند، خداوند عذاب آنها را بزرگ مى‏كند، آنها بزرگى فروختند خدا نيز عذاب عظيم به آنها مى‏دهد.

    (آيه 11)- به دنبال بحثهائى كه در باره عظمت آيات الهى در آيه‏هاى گذشته آمده در اينجا همين معنى را تعقيب كرده، مى‏گويد: «اين (قرآن) مايه هدايت است» (هذا هُدىً).

    حق را از باطل جدا مى‏سازد، صحنه زندگى انسان را روشن مى‏كند، و دست رهروان راه حق را گرفته به سر منزل مقصود مى‏رساند.

    «و كسانى كه به آيات پروردگارشان كافر شدند عذابى سخت و دردناك دارند» (وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ).

    (آيه 12)- همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار! سپس رشته سخن را به بحث توحيد كه در آيات نخستين اين سوره مطرح شده مى‏كشاند و درسهاى مؤثرى از توحيد و خداشناسى به مشركان مى‏دهد.

    گاه در عواطف آنها چنگ زده، مى‏گويد: «خداوند همان كسى است كه دريا را براى شما مسخّر كرد تا كشتيها به فرمانش در آن حركت كنند، و بتوانيد از فضل او بهره گيريد و شايد شكر نعمتهايش را به جا آوريد» (اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    (آيه 13)- بعد از بيان نعمت كشتيها كه تماس نزديكى با زندگى روز مره انسانها دارد به مسأله تسخير ساير موجودات بطور كلى پرداخته، مى‏گويد: «و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است همه را از ناحيه خودش مسخّر شما ساخت» (وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ).

    با توجه به اين كه همه مواهب از ناحيه اوست و خالق و مدبر و پروردگار همه، ذات پاك او مى‏باشد پس چرا انسان به سراغ غير او رود؟ و سر بر آستان مخلوقات ضعيف بگذارد؟ و از معرفت منعم حقيقى غافل بماند؟

    لذا در پايان آيه مى‏افزايد: «در اين، نشانه‏هاى مهمى است براى كسانى كه تفكر و انديشه مى‏كنند» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ).

    در آيه قبل از عواطف انسانها استفاده مى‏شد، و در اينجا از عقول و انديشه‏هاى آنها، چه خداى مهربانى كه با هر زبان ممكن با بندگانش سخن مى‏گويد، گاه با زبان دل، و گاه با زبان فكر، و هدف در همه اينها يك چيز بيش نيست، و آن بيدارى انسانهاى غافل و به حركت در آوردن آنها در سير الى اللّه است.

    (آيه 14)- سپس به ذكر يك دستور اخلاقى در برخورد با كفار مى‏پردازد تا بحثهاى منطقى سابق را به اين وسيله تكميل كند روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله كرده، مى‏فرمايد: «به مؤمنان بگو: كسانى را كه اميد به ايام اللّه (روز رستاخيز) ندارند مورد عفو قرار دهند، و نسبت به آنها سخت نگيرند» (قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ).

    ممكن است آنها بر اثر دور بودن از مبادى ايمان و تربيت الهى برخوردهاى خشن و نامطلوب، و تعبيرات زشت و زننده‏اى داشته باشند، شما بايد با بزرگوارى و سعه صدر با اين گونه اشخاص برخورد كنيد، مبادا بر لجاجت خود بيفزايند، و فاصله آنها از حق بيشتر شود.

    ولى براى اين كه اين گونه افراد از اين بزرگوارى و عفو و گذشت سوء استفاده نكنند در پايان آيه مى‏افزايد: «اين به خاطر آن است كه (خداوند در آن روز) هر قومى را به اعمالى كه انجام مى‏دادند جزا دهد» (لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ).

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    (آيه 15)- مى‏فرمايد: «كسى كه عمل صالحى به جا آورد به سود خود به جا آورده است، و كسى كه كار بدى انجام دهد به زيان خود اوست، سپس همه شما به سوى پروردگارتان بازگردانده مى‏شويد» و نتيجه اعمال خود را مى‏يابيد (مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها ثُمَّ إِلى‏ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ).

    اين تعبير كه در آيات قرآن كرارا و با عبارات مختلف آمده است پاسخى است به آنها كه مى‏گويند اطاعت و عصيان ما براى خدا چه سود و زيانى دارد؟

    و اين چه اصرارى است كه در زمينه اطاعت و نهى از معصيت او مى‏شود؟! اين آيات مى‏گويد: همه اينها سود و زيانش متوجه خود شماست، اين شما هستيد كه در پرتو اعمال صالح تكامل مى‏يابيد، و اين شما هستيد كه بر اثر جرم و گناه سقوط كرده در پرتگاه غضب و بعد از رحمت او گرفتار لعنت ابدى مى‏شويد.

    (آيه 16)- اين همه موهبت به بنى اسرائيل داديم ولى ...! در تعقيب بحثهايى كه در آيات گذشته پيرامون انواع نعمتهاى خداوند و شكرگزارى و عمل صالح آمده، در اينجا نمونه‏اى از زندگى اقوام بعضى اقوام پيشين را كه مشمول نعمتهاى خداوند شدند اما كفران كردند شرح مى‏دهد.

    مى‏فرمايد: «ما به بنى اسرائيل كتاب آسمانى و حكومت و نبوّت داديم، و از روزيهاى پاكيزه به آنها عطا كرديم، و آنان را بر جهانيان (هم عصر خود) برترى بخشيديم» (وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمِينَ).

    در اين آيه مجموعا پنج موهبت را كه خداوند به بنى اسرائيل عطا كرده، بيان مى‏كند.

    نخست مسأله كتاب آسمانى يعنى «تورات» است، كه مبيّن معارف دينى و حلال و حرام و طرق هدايت و سعادت بود.
    دوم مقام حكومت و قضاوت.
    سومين نعمت الهى بر آنها مقام «نبوت» بود كه خداوند انبياى بسيارى را از آنها برگزيد.

    در روايتى آمده است: «عدد انبياى بنى اسرائيل بالغ بر هزار نفر مى‏شد» و در روايت ديگرى انبياى بنى اسرائيل چهار هزار نفر ذكر شده است.

    چهارمين موهبت مواهب مادى و روزيهاى پاكيزه است.
    و پنجمين موهبت، برترى و قدرت بلا منازع آنها بود.

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    (آيه 17)- در اين آيه به ششمين موهبت بزرگى كه خدا به اين قوم حق نشناس داد اشاره كرده، مى‏گويد: «و ما دلائل روشنى (از امر نبوت و شريعت) در اختيار آنها گذارديم» (وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ).

    با وجود اين مواهب بزرگ و دلائل بيّن و روشن جايى براى اختلاف وجود نداشت، ولى اين كفران كنندگان به زودى دست به اختلاف زدند.

    چنانكه قرآن در دنباله همين آيه مى‏گويد: «پس آنها اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد و سر چشمه اين اختلاف همان حب رياست و برترى جوئى بود» (فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ).

    قرآن در پايان آيه آنها را با اين عبارت هشدار مى‏دهد: «پروردگار تو روز قيامت در ميان آنها در باره آنچه اختلاف نمودند داورى مى‏كند» (إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ).

    و به اين ترتيب با كفران نعمت و ايجاد اختلاف هم عظمت و قدرت خود را در دنيا از دست دادند و هم مجازات آخرت را براى خود خريدند.

    (آيه 18)- بعد از بيان مواهبى كه خداوند به بنى اسرائيل داده بود و كفران كردند، سخن از موهبت عظيمى به ميان مى‏آورد كه به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و مسلمين ارزانى داشت، مى‏فرمايد: «سپس ما تو را بر شريعت و مسيرى به سوى آيين حق قرار داديم» (ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى‏ شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ).

    و از آنجا كه اين مسير، مسير نجات و پيروزى است به دنبال آن به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله دستور مى‏دهد «پس از آن پيروى كن» (فَاتَّبِعْها).

    و نيز از آنجا كه نقطه مقابل آن چيزى جز پيروى از هوى و هوس جاهلان نيست، در آخر آيه مى‏افزايد: «و از هوى و هوسهاى كسانى كه آگاهى ندارند پيروى مكن» (وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ).

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره جاثيه [45]

    (آيه 19)- اين آيه در حقيقت علتى است براى نهى از تسليم شدن در برابر پيشنهاد مشركان مى‏گويد: «آنها هرگز نمى‏توانند تو را در برابر خداوند بى‏نياز كنند» و از عذابش برهانند (إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً).

    هر گاه از آئين باطل آنها پيروى كنى و عذاب الهى دامان تو را بگيرد هرگز نمى‏توانند به كمك تو بشتابند، گرچه روى سخن در اين آيات به پيامبر است ولى منظور همه مؤمنان مى‏باشند.

    سپس مى‏افزايد: «و ظالمان يار و ياور (و دوست و ولىّ) يكديگرند» (وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ).

    همه از يك قماشند و در يك مسير و سر و ته يك كرباس و همگى ضعيف و ناتوانند! اما گمان نكن كه تو و افراد با ايمان كه اكنون در اقليت هستيد يار و ياورى نداريد «خداوند يار و ياور پرهيزكاران است» (وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ).

    درست است آنها ظاهرا جمعيتى عظيم و قدرت و ثروت قابل ملاحظه‏اى دارند ولى در برابر قدرت بى‏انتهاى حق ذرّه ناچيزى بيش نيستند.

    (آيه 20)- در اين آيه به عنوان تأكيد بر آنچه گذشت و دعوت به پيروى از اين آيين الهى مى‏گويد: «اين قرآن و شريعت وسيله بينائيها براى مردم و مايه هدايت و رحمت براى گروهى است كه اهل يقين هستند» (هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ).

    اين تعبير زيبائى است كه از عظمت و تأثير و عمق اين كتاب آسمانى حكايت مى‏كند براى آنها كه رهرو راهند و جستجوگر حق.

    (آيه 21)- حيات و مرگ اين دو گروه يكسان نيست! در تعقيب آيات گذشته كه سخن از دو گروه «مؤمنان» و «كافران»، يا «پرهيزكاران» و «مجرمان» در ميان بود در اين آيه اين دو را در يك مقايسه اصولى در برابر هم قرار داده، مى‏گويد: «آيا كسانى كه مرتكب سيئات شدند گمان كردند آنها را همچون كسانى قرار مى‏دهيم كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده‏اند كه حيات و مرگشان يكسان باشد»؟! (أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ). «چه بد داورى مى‏كنند»! (ساءَ ما يَحْكُمُونَ).

    آيه مى‏گويد: اين يك پندار غلط است كه تصور كنند ايمان و عمل صالح، يا كفر و گناه، تأثيرى در زندگى انسان نمى‏گذارد، چنين نيست زندگى و مرگ اين دو گروه كاملا با هم متفاوت است.

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •