غروب قبله هفتم بر عاشقانش تسلیت باد
صفحه 1 از 6 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 55

موضوع: غروب قبله هفتم بر عاشقانش تسلیت باد

  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157

    غروب قبله هفتم بر عاشقانش تسلیت باد

    هشتمین پیشوا و امام علی بن موسی الرضا علیهماالسلام* در عصری می*زیست که خلافت ننگین عباسیان در اوج خود بود،*زیرا سلسله*ی بنی عباس پادشاهانی عظیم تر از هارون و مأمون ندارد؛ و از سوی دیگر سیاست بنی عباس در برابر ائمه (علیهم*السلام) و بویژه امام رضا (علیه*السلام) به بعد، سیاستی پر مکر و فریب و همراه با نفاق و تظاهر بود؛ آنان با آنکه بخون خاندان امامت تشنه بودند برای ایمن ماندن از شورش علویان و جلب قلوب شیعیان و ایرانیان، سعی داشتند وانمود کنند که روابطی بسیار صمیمی با خاندان امیرمؤمنان علی (علیه*السلام) دارند و بدینوسیله مشروعیت خویش را تأمین نمایند؛ و اوج این سیاست خدعه آمیز را می*توان در حکومت مأمون دید.
    امام رضا (علیه*السلام) در برابر این شگرد فریبنده*ی مأمون، با ظرافت علمی بی مانند روشی اتخاذ کرد که هم خواسته*ی مأمون تأمین نشود، و هم سراسر بلاد پهناور اسلام به حق نزدیک شوند و دریابند خلافت راستین اسلامی صرفاً از طرف خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر عهده*ی امامان است، و کسی جز آنان شایسته* و سزاوار این مقام نیست.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    دلارام (01-24-2012)

  3. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    اگر دقت کنیم خلیفگان اموی و عباسی معمولاً*ائمه (علیهم*السلام) را زیر نظر و مراقبت شدید داشتند، و از تماس مردم با آنان جلوگیری می*کردند،*و سعیشان بر گمنام داشتن و ناشناخته ماندن آن بزرگواران بود، و لذا هر یک از ائمه (علیهم*السلام) همینکه تا حدودی در بلاد اسلامی نام آور می*شد توسط خلفا مقتول و مسموم می*گشت؛ با آنکه از یکسو پذیرش ولایتعهدی به اجبار بود، و از سوی دیگر پذیرش امام با شرایطی بود که در حکم نپذیرفتن می نمود، در عین حال شهرت این مسأله در سرزمینهای دور و نزدیک اسلام، و اینکه مأمون اعتراف کرده است که امام رضا (علیه*السلام) پیشوای امت و سزاوار خلافت است، و مأمون از ایشان خواسته خلافت را بپذیرند و ایشان نپذیرفته و باصرار مأمون ولایتعهدی را با شرایطی پذیرفته است؛ همین ها خود در ژرفای عمل به سود روش امام و شکستی برای سیاست خلیفگان بود... .
    بسیار مناسب است که این جریان با جریان شورای تحمیلی از سوی خلیفه*ی دوم عمر، و شرکت امیرمؤمنان علی (علیه*السلام) در آن شوری مقایسه شود، و اتفاقا امام رضا (علیه*السلام) به شباهت این دو حادثه اشاره فرموده است.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  4. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    دلارام (01-24-2012)

  5. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    عُمَر بهنگام مرگ دستور داد پس از شورائی با شرکت عثمان و طلحه و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص و زبیر و امیرمؤمنان علی (علیه*السلام) تشکیل شود، و این شش تن از میان خود خلیفه*یی برگزینند، و هر یک مخالفت کرد او را به قتل برسانند؛ برنامه طوری تنظیم شده بود که علی (علیه*السلام) همچنان از خلافت محروم بماند و چون می*دانستند خلافت حق اوست،*با برگزیدن دیگری علی (علیه*السلام) مخالفت کند و کشته شود، و قتل او قانونی هم باشد!!
    برخی از بستگان از امیرمؤمنان علی (علیه*السلام) پرسیدند: با آنکه می*دانی خلافت را به تو نمی*دهند چرا در این شوری شرکت می*کنی؟
    فرمود: عُمَر بعد از پیامبر ( باجعل حدیثی) اعلام کرد پیامبر فرموده است:* «نبوت و امامت هر دو در یک بیت و خانه جمع نمی*شود.» (یعنی مرا به زعم خود با استناد به قول پیامبر از خلافت بدور نگهداشتند، و سزاوار این کار نشمردند!) و اینک عمر خود پیشنهاد کرده است من دراین شوری شرکت کنم و مرا شایسته*ی خلافت معرفی کرده است، من در شوری وارد می*شوم تا اثبات کنم کار عُمَر با روایت او نمی*سازد.
    ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 01-24-2012 در ساعت 01:22 AM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  6. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    دلارام (01-24-2012)

  7. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    آری! یکی از پیامدهای ولایتعهدی امام همین بود که جامعه*ی وسیع اسلامی دریافت شایسته*ترها کیستند و مأمون با عمل خود بر چه حقیقتی اعتراف کرده است. و نیز در این رهگذر، امام از مدینه تا مرو در شهرهای مختلفی از بلاد اسلام با مردم روبرو شد، و مسلمین که در آن روزگاران با نبودن وسائل ارتباط جمعی از بسیاری از آگاهیها محروم بودند او را ملاقات کردند و حق را مشاهده نمودند، و اثرات مثبت آن بسیار قابل ذکر و بحث است، و نمونه*ی آن را باید در نیشابور و هجوم مردم مشتاق دید،*و در نماز عید در مرو و ... و در همین زمینه، آشنایی بسیاری از متفکران و دانشمندان مختلف که در مرو با امام به مناظره و بحث نشستند و اثبات عظمت علمی امام، و شکست مأمون و خنثی شدن توطئه*هایش برای تحقیر امام (علیه*السلام) را باید از اثرات مثبت سیاست امام تلقی نمود که خود نیاز به بررسی مفصلی دارد.
    به هر حال در زندگی هر یک از ائمه (علیهم*السلام) باید ابعاد مختلف حقایق وجودی آن بزرگواران را در نظر داشت، و همچنانکه تاریخ زندگی پیامبران را که اعمالشان در سرچشمه*ی وحی ریشه داشت، نمی*توان با همان معیارها که سرگذشت پادشاهان و جباران و سیاستمداران را بررسی می*کنند سنجید، زندگی اوصیا و امامان نیز با معیارهای زندگی مردان عادی قابل تبیین نیست چرا که اوصیا و امامان نیز مانند پیامبران از عامل بزرگ ارتباط ویژه با خدای جهان برخودار بودند.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  8. #5
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام)
    روز یازدهم ماه ذیقعده سال ۱۴۸ هجری در مدینه در خانه*ی امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) فرزندی چشم به جهان گشود که بعد از پدر تاریخساز صحنه*ی ایمان و علم و امامت شد. او را «علی» نامیدند و در زندگی به «رضا» معروف گشت.
    مادر گرامی «نجمه» نام دارد، و در خردمندی و ایمان و تقوی از برجسته*ترین بانوان بود؛ اصولاً امامان پاک ما همگی از نسل برترین پدران بودند و در دامان پاک و پر فضیلت گرامی*ترین مادران پرورش یافتند.
    امام رضا (علیه*السلام) در سال ۱۸۳ هجری، پس از شهادت امام کاظم (علیه*السلام) در زندان هارون، در سن سی و پنج سالگی بر مسند الهی امامت تکیه زد و عهده*دار پیشوایی امت شد. امامت آن گرامی همانند سایر ائمه*ی معصومین (علیهم*السلام)؛ *به تعیین و تصریح رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، و با معرفی پدرش امام کاظم(علیه*السلام) بود؛ امام کاظم (علیه*السلام) پیش از دستگیری و زندان، مشخص کرده بود که هشتمین امام راستین و حجت خدا در زمین پس از او کیست، تا پیروان و حقجویان در ظلمت نمانند و به کجروی و گمراهی نیفتند.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  9. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    دلارام (01-24-2012)

  10. #6
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    «مخزومی» می*گوید: امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) ما را احضار فرمود و گفت: - آیا می*دانید چرا شما را طلبیدم؟
    - نه!*
    - خواستم تا گواه باشید که این پسرم ـ اشاره به امام رضا (علیه*السلام) ـ وصی و جانشین من است ...
    «یزید بن سلیط» می*گوید: برای انجام عمره به مکه می*رفتیم، در راه با امام کاظم روبرو شدیم، و به آن حضرت عرض کردم: این محل را می*شناسید؟*
    فرمود: آری. تو نیز می*شناسی؟*
    عرض کردم: آری من و پدرم در همین جا شما و پدرتان امام صادق (علیه*السلام) را ملاقات کردیم و سایر برادرانتان نیز همراه شما بودند، پدرم به امام صادق عرض کرد: پدر و مادرم فدایتان، شما همگی امامان پاک ما هستید و هیچ کس از مرگ دور نمی*ماند، به من چیزی بفرما تا برای دیگران بازگویم که گمراه نشوند.
    امام صادق (علیه*السلام) به او فرمود: ای ابو عماره! اینان فرزندان منند و بزرگشان این است ـ و به سوی شما اشاره کرد ـ در او حکم و فهم و سخاوت است، و به آنچه مردم نیازمندند علم و آگاهی دارد، و نیز به همه*ی امور دینی و دنیوی که مردم در آن اختلاف کنند داناست؛ اخلاقی نیکو دارد و او دری از درهای خداست... .
    آنگاه به امام کاظم (علیه*السلام) عرض کردم: پدر و مادرم فدایتان، شما نیز مانند پدرتان مرا آگاه سازید ( و امام بعد از خود را معرفی کنید).
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  11. #7
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    امام ـ پس از توضیحی در مورد امامت که امری الهی است و امام از طرف خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) تعیین می*شود ـ فرمود: «اَلاَمرُ اِلیَ ابنِی عَلیٍّ سَمِّیِ عَلیٍّ وَ عَلیٍ» پس ازمن امر امامت به پسرم «علی» می*رسد که همنام امام اول «علی بن ابیطالب» و امام چهارم « علی بن الحسین (علیهما السلام)» است... .
    در آن هنگام خفقان سنگینی بر جامعه*ی اسلامی حکمفرما بود، و بهمین جهت امام کاظم (علیه*السلام) در پایان کلام خود به «یزید بن سلیط» فرمود:ای یزید! آنچه گفتم نزد تو چون امانتی محفوظ بماند و جز برای کسانی که صداقتشان را شناخته باشی بازگو مکن.

    اخلاق و رفتار امام رضا (علیه*السلام)
    امامان پاک ما در میان مردم و با مردم می*زیستند، و عملاً به مردم درس زندگی و پاکی و فضیلت می*آموختند، آنان الگو و سرمشق دیگران بودند، و با آنکه مقام رفیع امامت آنان را از مردم ممتاز می*ساخت، و برگزیده*ی خدا و حجت او در زمین بودند در عین حال در جامعه حریمی نمی*گرفتند،*و خود را از مردم جدا نمی*کردند،* و به روش جباران انحصار و اختصاصی برای خود قائل نمی*شدند، و هرگز مردم را به بردگی و پستی نمی*کشاندند و تحقیر نمی*کردند.
    «ابراهیم بن عباس» می*گوید: «هیچگاه ندیدم که امام رضا (علیه*السلام) در سخن بر کسی جفا ورزد، و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش ازتمام شدن قطع کند؛ هرگز نیازمندی را که می*توانست نیازش را برآورده سازد رد نمی*کرد، درحضور دیگری پایش را دراز نمی*فرمود، هرگز ندیدم به کسی از خدمتکاران و غلامانشان بدگوئی کند، خنده*ی او قهقهه نبود بلکه تبسم بود،*چون سفره*ی غذا به میان میآمد همه*ی افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سفره*ی خویش می*نشاند و آنان همراه با امام غذا می*خوردند. شبها کم می*خوابید و بیشتر بیدار بود، و بسیاری از شبها تا صبح بیدار می*ماند و به عبادت می*گذراند، بسیار روزه می*داشت و روزه*ی سه روز در هر ماه را ترک نمی*کرد، کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت، و بیشتر در شبهای تاریک مخفیانه به فقرا کمک می*کرد.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  12. #8
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    «محمد بن ابی عباد» می*گوید: فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او ـ در خانه ـ درشت و خشن بود، اما هنگامیکه در مجالس عمومی شرکت می*کرد (لباسهای خوب و متعارف می*پوشید) و خود را می*آراست.
    شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ نقصی پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند،*امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود: ما گروهی هستیم که میهمانان خود را بکار نمی*گیریم.
    یکبار شخصی که امام را نمی*شناخت در حمام از امام خواست تا او را کیسه بکشد، امام (علیه*السلام) پذیرفت و مشغول شد، دیگران امام را بدان شخص معرفی کردند، و او با شرمندگی به عذرخواهی پرداخت ولی امام بی*توجه به عذرخواهی او همچنان او را کیسه می*کشید و او را دلداری می*داد که طوری نشده است.
    شخصی به امام عرض کرد: به خدا سوگند هیچکس در روی زمین از جهت برتری و شرافت پدران به شما نمی*رسد.
    امام فرمود: تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار آنان را بزرگوار ساخت.
    مردی از اهالی بلخ می*گوید: در سفر خراسان با امام رضا (علیه*السلام) همراه بودم، روزی سفره گسترده بودند و امام همه*ی خدمتگزاران و غلامان حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه او غذا بخورند.
    من به امام عرض کردم: فدایتان شوم. بهتر است اینان بر سفره*یی جداگانه بنشینند. فرمود: ساکت باش، پروردگار همه یکی است، پدر و مادر همه یکی است، و پاداش هم باعمال است.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  13. #9
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    «یاسر» خادم امام می*گوید: امام رضا (علیه*السلام) به ما فرموده بود اگر بالای سرتان ایستادم ( و شما را برای کاری طلبیدم) و شما به غذا خوردن مشغول بودید برنخیزید تا غذایتان تمام شود. بهمین جهت بسیار اتفاق می*افتاد که امام ما را صدا می*کرد، و در پاسخ او می*گفتند به غذا خوردن مشغولند، و آن گرامی می*فرمود بگذارید غذایشان تمام شود.
    یکبار غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت: من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم،*از حج بازگشته*ام و خرجی راه تمام کرده*ام، اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را بوطنم برسانم، و در آنجا از جانب شما معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد،* زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده*ام.
    امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت، و دویست دینار آورد و از بالای در دست خویش را فراز آورد، و آن شخص را خواند و فرمود: این دویست دینار را بگیر و توشه*ی راه کن، و به آن تبرک بجوی، و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه بدهی... .
    آن شخص دینارها را گرفت و رفت، امام از آن اطاق به جای اول بازگشت، از ایشان پرسیدند چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟
    فرمود: تا شرمندگی نیاز و سوال را در او نبینم... .
    امامان معصوم و گرامی ما در تربیت پیروان و راهنمایی ایشان تنها به گفتار اکتفا نمی*کردند،* و در مورد اعمال آنان توجه و مراقب ویژه*یی مبذول می*داشتند، و در مسیر زندگی اشتباهاتشان را گوشزد می*فرمودند تا هم آنان از بیراهه به راه آیند، و هم دیگران و آیندگان بیاموزند.
    «سلیمان جعفری» از یاران امام رضا (علیه*السلام) می*گوید: برای برخی کارها خدمت امام بودم، چون کارم انجام شد خواستم مرخص شوم، امام فرمود: امشب نزد ما بمان.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  14. #10
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    همراه امام به خانه*ی او رفتم، هنگام غروب، غلامان حضرت مشغول بنایی بودند امام در میان آنها غریبه*یی دید، پرسید: این کیست؟*
    عرض کردند: به ما کمک می*کند و به او چیزی خواهیم داد.
    فرمود: مزدش را تعیین کرده*اید؟
    گفتند: نه! هر چه بدهیم می*پذیرد.
    امام برآشفت و خشمگین شد. من به حضرت عرض کردم: فدایتان شوم خود را ناراحت نکنید... .
    فرمود: من بارها به اینها گفته*ام که هیچکس را برای کاری نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرار داد و تعیین مزد کاری انجام دهد اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می*کند مزدش را کم داده*یی، ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرارداد عمل کرده*یی، و در اینصورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی هر چند کم و ناچیز باشد می*فهمد که بیشتر پرداخته*یی و سپاسگزار خواهد بود.
    «احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی» که از بزرگان اصحاب امام رضا (علیه*السلام) محسوب می*شود نقل می*کند: من با سه تن دیگر از یاران امام خدمتش شرفیاب شدیم، و ساعتی نزد امام نشستیم، چون خواستیم بازگردیم امام به من فرمود: ای احمد! تو بنشین. همراهان من رفتند و من خدمت امام ماندم، و سوالاتی داشتم؛ بعرض رساندم و امام پاسخ می*فرمودند، تا پاسی از شب گذشت، خواستم مرخص شوم.
    فرمود: می*روی یا نزد ما می*مانی؟*
    عرض کردم: هر چه شما بفرمائید،*اگر بفرمائید بمان می*مانم اگر بفرمائید برو می*روم.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

صفحه 1 از 6 123 ... آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •