سوره طور [52]
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: سوره طور [52]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    سوره طور [52]

    سوره طور [52]

    اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 49 آيه است‏.

    محتواى سوره:
    اين سوره نيز از سوره‏هائى است كه سنگينى بحثهاى آن روى مسأله معاد و سرنوشت نيكان و پاكان از يكسو، و بدان و مجرمان در آن روز عظيم از سوى ديگر است.
    و روى هم رفته مى‏توان محتواى اين سوره را به شش بخش تقسيم كرد.
    1- آيات نخستين سوره كه با سوگندهاى پى در پى شروع مى‏شود بحث از عذاب الهى و نشانه‏هاى قيامت و آتش دوزخ و كيفر كافران مى‏كند (آيه 1 تا 16).
    2- بخش ديگرى از اين سوره نعمتهاى بهشتى و مواهب الهى را در قيامت كه در انتظار پرهيزكاران است مشروحا برمى‏شمرد، و يكى را پس از ديگرى مورد توجه قرار مى‏دهد، و در حقيقت به غالب نعمتهاى بهشتى در اين بخش از سوره اشاره شده است (آيه 17 تا 28).
    3- در بخش ديگرى از اين سوره از نبوت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله سخن مى‏گويد، و اتهاماتى را كه دشمنان براى او ذكر مى‏كردند برمى‏شمرد، و بطور فشرده به آن پاسخ مى‏دهد (آيه 29 تا 34).
    4- در بخش ديگر سخن از توحيد است، و با استدلالى روشن اين مسأله را تعقيب مى‏كند (آيه 35 تا 43).
    5- در بخش ديگر سوره باز به مسأله معاد و پاره‏اى از مشخصات روز قيامت باز مى‏گردد (آيه 44 تا 47).
    6- سر انجام در آخرين بخش سوره كه دو آيه بيشتر نيست با دستوراتى به پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله در زمينه صبر و استقامت و تسبيح و حمد پروردگار و وعده حمايت او از سوى خداوند بحثهاى گذشته را پايان مى‏بخشد.

    نامگذارى اين سوره به «طور» به تناسب نخستين آيه آن است.

    فضيلت تلاوت سوره:
    در حديثى آمده كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «هر كس سوره طور را بخواند بر خداست كه او را از عذابش ايمن سازد، و او را در بهشتش متنعم دارد».

    و در حديث ديگرى از امام باقر عليه السّلام مى‏خوانيم: «كسى كه سوره طور را تلاوت كند خداوند، خير دنيا و آخرت را براى او جمع مى‏كند».

    روشن است كه اين همه اجر و پاداش عظيم در دنيا و آخرت از آن كسانى است كه اين «تلاوت» را وسيله‏اى براى «تفكر»، و آن را نيز به نوبه خود وسيله‏اى در راه «عمل» قرار دهند.

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

    (آيه 1)- اين سوره يكى ديگر از سوره‏هائى است كه با سوگند شروع مى‏شود، سوگندهائى براى بيان يك واقعيت مهم يعنى مسأله قيامت و معاد و رستاخيز و محاسبه اعمال انسانها.
    مى‏فرمايد: «سوگند به كوه طور» (وَ الطُّورِ).

    «طور» در لغت به معنى «كوه» است، ولى با توجه به اين كه اين كلمه در ده آيه از قرآن مجيد مطرح شده كه در نه مورد سخن از «طور سينا» همان كوهى كه در آنجا وحى بر موسى نازل مى‏شد به ميان آمده، معلوم مى‏شود كه در آيه مورد بحث نيز منظور همان معنى است.

    (آيه 2)- «و سوگند به كتابى كه نوشته شده است ...» (وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ).
    به تناسب سوگندى كه قبل از آن آمده اين تعبير يا اشاره به تورات است و يا همه كتب آسمانى.

    (آيه 3)- «در صفحه‏اى گسترده» (فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ).
    در اين آيه نيز سوگند به كتابى خورده شده كه بر صفحه‏اى از بهترين صفحات نگاشته شده و در عين حال باز و گسترده است و نه پيچيده!

    (آيه 4)- «و سوگند به بيت المعمور» (وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ).
    «بيت المعمور» را بعضى به «كعبه» و خانه خدا در زمين تفسير كرده‏اند كه به وسيله زوار و حاجيان همواره معمور و آباد است، و مى‏دانيم نخستين خانه‏اى است كه براى عبادت، در روى زمين ساخته و آباد شده است.

    (آيه 5)- «و سقف برافراشته» (وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ).
    منظور از «سقف مرفوع» آسمان است، چرا كه در آيه 32 سوره انبياء مى‏خوانيم: «ما آسمان را سقف محفوظى قرار داديم».

    تعبير به «سقف» ممكن است از اين نظر باشد كه ستارگان و كرات آسمانى آن چنان سراسر آسمان را پوشانده‏اند و به سقفى مى‏مانند، و نيز ممكن است اشاره به «جوّ اطراف زمين» باشد كه قشر فشرده‏اى از هوا همچون سقف محكمى اطراف آن را فراگرفته و آن را در برابر هجوم سنگهاى آسمانى و اشعه زيانبار كيهانى به خوبى حفظ مى‏كند.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    (آيه 6)- «و (سوگند به) درياى مملوّ و برافروخته»! (وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ).
    «مسجور» به معنى «برافروخته» است چنانكه در آيه 71 و 72 سوره مؤمن مى‏خوانيم: «آنها را در آب سوزان مى‏كشند، سپس در آتش مشتعل خواهند شد».

    اين درياى برافروخته يا همين اقيانوسهاى كره زمين ما است كه در آستانه قيامت، برافروخته مى‏شود و سپس منفجر مى‏گردد.

    و يا دريائى از مواد مذاب كه در دل كره زمين است و ممكن است آيه فوق قسم به هر دو باشد، چرا كه هر دو از آيات خداوند و شگفتيهاى بزرگ اين جهان است.

    قابل توجه اين كه در ارتباط مفهوم اين پنج سوگند با يكديگر چنين به نظر مى‏رسد كه سه سوگند نخست رابطه نزديكى با يكديگر دارند چرا كه همه از وحى و خصوصيات آن سخن مى‏گويند «كوه طور» محل نزول وحى بود، و «كتاب مسطور» نيز اشاره به كتاب آسمانى است، خواه تورات باشد يا قرآن، و «بيت المعمور» محل رفت و آمد فرشتگان و پيك وحى خداست.

    و اما دو سوگند ديگر از آيات «تكوينى» سخن مى‏گويد- در برابر سه سوگند نخست كه از آيات «تشريعى» سخن مى‏گفت- اين دو سوگند يكى اشاره به مهمترين نشانه توحيد يعنى آسمان با عظمت است، و ديگرى به يكى از نشانه‏هاى مهم معاد كه در آستانه رستاخيز رخ مى‏دهد.
    بنابر اين «توحيد»، «نبوت» و «معاد» در اين پنج سوگند جمع است.

    (آيه 7)- سپس در اينجا قرآن به بيان موضوعى كه سوگندهاى فوق به خاطر آن ياد شده اشاره كرده، مى‏فرمايد: «عذاب پروردگارت واقع مى‏شود» (إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ).

    (آيه 8)- «و چيزى از آن مانع نخواهد بود» (ما لَهُ مِنْ دافِعٍ).

    كوتاه سخن اين كه: سوگندهاى پنج گانه كه بر محور قدرت خداوند در عالم «تكوين» و «تشريع» دور مى‏زند بيانگر اين است كه چنين كسى به خوبى قادر است مردگان را بار ديگر به زندگى و حيات بازگرداند، و قيامت را برپا كند، اين همان چيزى است كه سوگندها به خاطر آن ياد شده، همان‏گونه كه در دو آيه فوق خوانديم.

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    (آيه 9)- در آيات گذشته اشاره سر بسته‏اى به عذاب الهى در قيامت شده بود، در اينجا كه توضيح و تفسيرى بر اين معنى است بعضى از ويژگيهاى روز قيامت را بازگو مى‏كند، و سپس كيفيت عذاب تكذيب كنندگان را.

    مى‏فرمايد: اين عذاب الهى «در آن روزى است كه آسمان (كرات آسمانى) به شدت به حركت در مى‏آيد» (يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً).

    بدين ترتيب در آستانه قيامت نظام حاكم بر كرات آسمانى بر هم مى‏ريزد آنها از مدارات خود منحرف مى‏شوند، و به هر سو رفت و آمد مى‏كنند، سپس درهم نور ديده مى‏شوند، و به جاى آنها آسمانى نو به فرمان خدا بر پا مى‏شود، چنانكه آيه 104 سوره انبياء مى‏گويد: «روزى كه آسمان را همچون طومار در هم مى‏پيچيم».

    و در آيه 48 سوره ابراهيم مى‏خوانيم: «روزى كه اين زمين به زمينى ديگر و آسمانها به آسمان ديگرى تبديل مى‏شود».

    (آيه 10)- سپس مى‏افزايد: «و (روزى كه) كوهها از جا كنده و متحرك مى‏شوند»! و به شهادت آيات ديگر قرآن سپس متلاشى مى‏گردند (وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً).

    اينها همه اشاره به آن است كه اين دنيا و تمام پناهگاههاى آن در هم كوبيده مى‏شود، جهانى نو، با نظاماتى نوين جاى آن را مى‏گيرد و انسان در برابر نتايج اعمال خويش، قرار خواهد گرفت.

    (آيه 11)- لذا در اين آيه مى‏افزايد: چون چنين است «واى در آن روز بر تكذيب كنندگان»! (فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ).

    آرى! در حالى كه وحشت و اضطراب ناشى از دگرگونى جهان، همگان را فرا گرفته، وحشت عظيمترى به سراغ «مكذّبين» مى‏آيد كه همان عذاب الهى است چرا كه «ويل» اظهار تأسف و اندوه است بر وقوع يك حادثه نا مطلوب.

    (آيه 12)- سپس به معرفى اين مكذّبين پرداخته، مى‏فرمايد: «همانها كه در سخنان باطل به بازى مشغولند» (الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ).

    آيات قرآن را «دروغ»، و معجزات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را «سحر» مى‏خوانند، و آورنده آن را «مجنون» مى‏شمرند، همه حقايق را به بازى گرفته، و به سخريه و استهزا در برابر آنها مى‏پردازند.
    «خوض» به معنى ورود در سخنان باطل است، و در اصل به معنى وارد شدن در آب و عبور از آن است.

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    (آيه 13)- بار ديگر براى معرفى آن روز و بيان سرنوشت اين مكذبان به توضيح ديگرى پرداخته، مى‏افزايد: «در آن روز كه آنها را به زور به سوى آتش دوزخ مى‏رانند»! (يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى‏ نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا).

    (آيه 14)- به آنها مى‏گويند: «اين همان آتشى است كه آن را انكار مى‏كرديد»! (هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ).

    (آيه 15)- و نيز به آنها گفته مى‏شود: «آيا اين سحر است يا شما نمى‏بينيد»؟
    (أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ).

    شما پيوسته در دنيا مى‏گفتيد: آنچه محمد آورده سحر است، او از طريق ساحرى پرده بر چشمهاى ما افكنده تا حقايق را نبينيم، عقل ما را مى‏ربايد و امورى را به نام «معجزه» به ما معرفى مى‏كند، و سخنانى را به عنوان «وحى الهى» براى ما مى‏خواند، اما اينها همه بى اساس است، و چيزى جز سحر نيست.

    لذا روز قيامت به عنوان سرزنش و توبيخ به هنگامى كه آتش دوزخ را با چشم مى‏بينند و حرارت آن را لمس مى‏كنند به آنها گفته مى‏شود: «آيا اينها سحر است؟ يا پرده بر چشم شما افكنده شده»؟!

    (آيه 16)- همچنين به آنها گفته مى‏شود: «در آن (آتش) وارد شويد، و بسوزيد، مى‏خواهيد صبر كنيد، يا نكنيد، براى شما يكسان است» (اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ).

    «چرا كه تنها به اعمالتان جزا داده مى‏شويد» (إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).

    آرى! اين اعمال خودتان است كه به سوى شما بازگشته، و پاپيچ شما شده است، بنابر اين جزع و فزع و آه و ناله و بى‏تابى تأثيرى ندارد.

    اين آيه تأكيد مجددى است بر مسأله «تجسم اعمال» و بازگشت آن به سوى انسان و نيز تأكيد مجددى است بر مسأله عدالت پروردگار، چرا كه آتش جهنم هر قدر سوزان باشد و مجازات آن دردناك چيزى جز نتيجه اعمال خود انسانها و اشكال تبدّل يافته آن نيست.

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    (آيه 17)- پاداش پرهيزكاران! به دنبال بحثهائى كه در آيات قبل، پيرامون كيفرهاى مجرمان و عذابهاى دردناك آنها گذشت در اينجا به نقطه مقابل آنها يعنى مواهب فراوان و پاداشهاى بى‏كران مؤمنان و پرهيزكاران اشاره مى‏كند، تا در يك مقايسه روشن موقعيت هر كدام واضحتر شود.

    نخست مى‏گويد: «ولى پرهيزكاران در ميان باغهاى بهشت و نعمتهاى فراوان جاى دارند» (إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ).

    تعبير به «متقين» (پرهيزكاران) به جاى «مؤمنين» به خاطر آن است كه اين عنوان هم ايمان را در بردارد، و هم جنبه‏هاى عمل صالح را، بخصوص اين كه «تقوا» در يك مرحله مقدمه و پايه ايمان است.

    (آيه 18)- سپس به تأثير اين نعمتهاى بزرگ بر روحيه بهشتيان اشاره كرده، مى‏گويد: «و از آنچه پروردگارشان به آنها داده شاد و مسرورند» و سخنان شيرين و دلپذير در اين باره مى‏گويند (فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ).

    آرى! از خوشحالى در پوست نمى‏گنجند، پيوسته با هم مزاح مى‏كنند، و دلهاى آنها از هر گونه اندوه و غم تهى است، و آرامش فوق العاده‏اى را احساس مى‏كنند.

    بخصوص اين كه: خدا به آنها اطمينان خاطر در برابر مجازات داده «و آنان را از عذاب دوزخ نگاهداشته است» (وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ).

    اين جمله دو معنى مى‏تواند داشته باشد: نخست بيان نعمت مستقلى در مقابل نعمتهاى ديگر پروردگار، ديگر اين كه: دنباله كلام سابق باشد يعنى بهشتيان از دو چيز مسرورند، نخست به خاطر نعمتهائى كه خداوند به آنها داده، و ديگر به خاطر عذابهائى كه از آنها دور ساخته است.

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    (آيه 19)- بعد از اين اشاره اجمالى و سر بسته، به نعمتها و سرور و شادمانى پرهيزكاران در بهشت به شرح آنها پرداخته، چنين مى‏گويد به آنها گفته مى‏شود:
    «بخوريد و بياشاميد گوارا»! (كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً).

    «اينها در برابر اعمالى است كه انجام مى‏داديد»! (بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).

    تعبير به «هنيئا» (گوارا) اشاره به اين است، كه خوردنيها و نوشيدنيهاى بهشتى هيچ گونه عوارض نامطلوبى را به دنبال ندارد، و همچون نعمتهاى اين جهان نيست كه گاه مختصر كم و زياد در آن، بيمارى و ناراحتى به دنبال مى‏آورد.

    مسلم است نعمتهاى بهشتى ذاتا گواراست، اما اين كه فرشتگان به بهشتيان مى‏گويند گوارا باد خود لطف و گوارائى ديگرى است.

    (آيه 20)- سپس به نعمت ديگرى اشاره كرده، مى‏فرمايد: «اين در حالى است كه بر تختهاى صف كشيده در كنار هم تكيه مى‏كنند» (مُتَّكِئِينَ عَلى‏ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ).

    و از لذت انس با دوستان و مؤمنان ديگر بهره فراوان مى‏گيرند كه اين لذتى است معنوى ما فوق بسيارى از لذتها.

    سپس مى‏افزايد: «و حور العين را به همسرى آنها در مى‏آوريم» (وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ).

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    (آيه 21)- آيات فوق بخشى از نعمتهاى «مادى» و «معنوى» بهشتيان را بازگو كرد، ولى به اين اكتفا نمى‏كند، و بخش ديگرى از مواهب معنوى و مادى را نيز بر آن مى‏افزايد: «كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنها ايمان اختيار كردند فرزندانشان را (در بهشت) به آنها ملحق مى‏كنيم، و از (پاداش) عملشان چيزى نمى‏كاهيم» (وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ).

    اين نيز خود يك نعمت بزرگ است كه انسان، فرزندان با ايمان و مورد علاقه‏اش را در بهشت در كنار خود ببيند، و از انس با آنها لذت برد، بى‏آنكه از اعمال او چيزى كاسته شود.

    اين گونه افراد اگر از نظر عمل كوتاهى و تقصيراتى داشته باشند، خداوند به احترام پدران صالح، آنها را مى‏بخشد و ترفيع مقام مى‏دهد، و به درجه آنان مى‏رساند، و اين موهبتى است بزرگ براى پدران و فرزندان.

    و در پايان آيه مى‏افزايد: «و هر كس در گرو اعمال خويش است» (كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ).

    يعنى اعمال هر كسى ملازم و همراه اوست، و هرگز از او جدا نمى‏شود، خواه عمل نيك باشد يا بد!

    بنابر اين تعجب ندارد كه از اعمال پرهيزكاران و پاداش آنها چيزى كاسته نشود، چرا كه اين اعمال همه جا با انسان است، و اگر خداوند لطف و تفضلى در باره فرزندان متقين مى‏كند، و آنها را به پرهيزكاران در بهشت ملحق مى‏سازد اين به معنى آن نيست كه از پاداش اعمال آنها چيزى كاسته شود.

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    (آيه 22)- در آيات گذشته به نه بخش از مواهب بهشتيان اشاره شد، و در ادامه آنها به پنج قسمت ديگر اشاره مى‏كند، به گونه‏اى كه از مجموع به خوبى استفاده مى‏شود آنچه لازمه آرامش و آسايش و لذت و سرور و شادى است، براى آنها در بهشت فراهم است.

    نخست به دو قسمت از غذاى بهشتيان اشاره كرده، مى‏فرمايد: «و همواره از انواع ميوه‏ها و گوشتها- از هر نوع كه بخواهند- در اختيارشان مى‏گذاريم» (وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ).

    «أَمْدَدْناهُمْ» به معنى ادامه و افزايش اعطاء است، يعنى ميوه‏ها و غذاهاى بهشتى آن چنان نيست كه با تناول كردن كمبودى پيدا كند، و يا مثل ميوه‏هاى دنيا كه در فصول سال نوسان زيادى دارد تغييرى در آن حاصل شود، بلكه هميشگى و جاودانى و مستمر است.

    تعبير «مِمَّا يَشْتَهُونَ» (از آنچه بخواهند) نشان مى‏دهد كه بهشتيان در انتخاب نوع و كميت و كيفيت اين ميوه‏ها و غذاها، كاملا آزادند، هر آنچه بخواهند در اختيار دارند.

    البته غذاهاى بهشتى منحصر به اين دو نيست ولى اينها دو غذاى مهمند.
    مقدم داشتن «فاكهة» (ميوه‏ها) بر «لحم» (گوشتها) اشاره‏اى است به برترى «ميوه‏ها» بر «گوشتها».

    (آيه 23)- سپس به مشروبات گواراى بهشتيان اشاره كرده، مى‏افزايد: «آنها در بهشت جامهاى پر از شراب طهور را كه نه بيهوده‏گوئى در آن است و نه گناه از يكديگر مى‏گيرند» (يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ).

    شرابى است گوارا و لذت‏بخش، نشاط آفرين و روح‏پرور، خالى از هر گونه تخدير و فساد عقل، و به دنبال آن بيهوده‏گوئى و گناه هرگز نيست، بلكه سراسر هوشيارى و لذت جسمى و روحانى است.

    جمله «يتنازعون» اشاره به آن است كه بهشتيان به عنوان شوخى و مزاح و افزايش سرور و انبساط جامهاى «شراب طهور» را از دست يكديگر مى‏كشند و مى‏نوشند.

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره طور [52]

    (آيه 24)- سپس به چهارمين نعمت كه نعمت وجود خدمتگذاران بهشتى است پرداخته، مى‏گويد: «و پيوسته بر گردشان نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مى‏كنند كه همچون مرواريدهاى درون صدفند»! (وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ).

    «مرواريد در درون صدف» به قدرى تازه و شفاف و زيباست كه حد ندارد هر چند در بيرون صدف نيز قسمت زيادى از زيبائى خود را حفظ مى‏كند ولى گرد و غبار هوا و آلودگى دستها هر چه باشد از صفاى آن مى‏كاهد، خدمتگذاران بهشتى آنقدر زيبا و سفيد چهره و با صفا هستند كه گوئى مرواريدهائى در صدفند! گر چه در بهشت نيازى به خدمتكار نيست، و هر چه بخواهند در اختيار آنها قرار مى‏گيرد، ولى اين خود احترام و اكرام بيشترى براى بهشتيان است.

    در حديثى آمده است كه از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله سؤال كردند اگر خدمتگذار همچون مرواريد در صدف باشد، مخدوم يعنى مؤمنان بهشتى چگونه‏اند فرمود:
    «برترى مخدوم بر خدمتگذار در آنجا همچون برترى ماه در شب چهارده بر ساير كواكب است».

    (آيه 25)- و آخرين نعمت در اين سلسله همان نعمت آرامش كامل و اطمينان خاطر از هر گونه عذاب و كيفر است، چنانكه در اين آيه مى‏فرمايد: «در اين هنگام رو به يكديگر كرده (از گذشته) سؤال مى‏كنند» و آن را با وضع بهشت مقايسه كرده لذت مى‏برند (وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ).

    (آيه 26)- «مى‏گويند: ما در ميان خانواده خود ترسان بوديم» مبادا گناهان آنها دامن ما را بگيرد (قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ).

    با اين كه در ميان خانواده خود زندگى مى‏كرديم و بايد احساس امنيت كنيم باز ترسان بوديم، از اين بيم داشتيم كه حوادث ناگوار زندگى و عذاب الهى هر لحظه فرا رسد. از اين بيم داشتيم كه فرزندان و خانواده ما راه خطا پيش گيرند، و در وادى ضلالت، گمراه و سرگردان شوند.
    و ازين بيم داشتيم كه دشمنان سنگدل، ما را غافلگير سازند و عرصه را بر ما تنگ كنند.

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •