RE: سرگرم کردن مردم با «غم»! - سریال ستایش
نکته دیگر تصویری است که این سریال از جامعه ایرانی و تیپ های اثرگذار در مناسبات اجتماعی ارائه می دهد. در این سریال همه چیز در حیطه «سنت اجتماعی» رخ می دهد و اساسا زمانی که این سریال داستان خود را در آن روایت می کند معطوف به برهه های است که جامعه ایرانی بیشتر از زمان فعلی «سنتی» بوده است. نکته مثبت این است که نقش اول سریال یعنی ستایش خود در چارچوب معادلات بومی و سنتی طی طریق می کندو شورش او نه علیه سنت بلکه علیه «دگم اندیشی » و رویکردهای بسته ای است که ربطی به سنت ایرانی ندارد.
فی المثل گرامی بودن دختر نزد بزرگان دین ما امری بدیهی است و رویکرد تیپی مانند «حشمت فردوس» منطبق با این امر نیست و ستایش به درستی علیه این رویکرد می شورد. اما وزن این تیپ های منفی در این سریال بیش از آن وجوه مثبت مانند مهندسی است که ستایش و پدرش در آن کارگاه او پناه گرفته اند . در معادله اجتماعی که «ستایش» عرضه می کرد سنت گرایان اصیل در حاشیه اند و این دگم اندیشان اند که زمام امور را «می توانند » در دست گیرند . از این منظر باید به طور کلی و اساسی با نگرش صاحبان این اثر به مخالفت پرداخت. چه آنکه واقعیت های اجتماعی بالاخص در همان دوره زمانی که داستان ستایش در آن روایت می شود چیز دیگری را نشان می دهد.
به هر روی به نظر می رسد حداقل در همان وجه نخستی که شرحش رفت ،«ستایش» در دهه نود تجربه ای است که به کار نمی آید . ما در این سالها نیاز داریم که نشاطی عقلانی و سنتی اصیل را به خانواده های ایرانی عرضه کنیم.«ملودرام های گریه دار» دیگر چندان به کار نمی آید....
-پایان-