سوره احقاف [46]
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: سوره احقاف [46]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    سوره احقاف [46]

    سوره احقاف [46]

    اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 35 آيه است‏.

    محتواى سوره:
    اين سوره اهداف زير را تعقيب مى‏كند:
    1- بيان عظمت قرآن.
    2- مبارزه قاطع بر ضد هرگونه شرك و بت پرستى.
    3- توجيه مردم در مسأله معاد و دادگاه عدل پروردگار.
    4- ضمنا به عنوان هشدار به مشركان و مجرمان گوشه‏اى از داستان قوم عاد را كه ساكن سرزمين «احقاف» بودند بيان مى‏دارد- نام سوره نيز از همين جا گرفته شده است.
    5- اشاره به گسترش و عموميت دعوت پيامبر اسلام، تا آنجا كه غير از انسانها يعنى طايفه جن را نيز شامل مى‏شود.
    6- تشويق مؤمنان و انذار كافران و ايجاد مبادى خوف و رجاء.
    7- دعوت پيامبر اسلام به صبر و استقامت.

    فضيلت تلاوت سوره:
    در حديثى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم: «هر كس سوره احقاف را هر شب، يا هر جمعه، بخواند خداوند وحشت دنيا را از او بر مى‏دارد، و از وحشت روز قيامت نيز در امان مى‏دارد».

    بديهى است اين گونه حسنات و درجات تنها به خاطر تلاوت الفاظ نيست بلكه تلاوتى است سازنده و بيدارگر در مسير ايمان و تقوا، و محتواى سوره احقاف به راستى چنين اثرى را دارد، اگر انسان طالب حقيقت و آماده عمل باشد.

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

    (آيه 1)- آفرينش اين جهان بر اساس حق است: اين سوره آخرين سوره از سوره‏هاى هفتگانه «حم» است كه مجموعا «حواميم» نام دارد. و در آيه اول اين سوره نيز به حروف مقطعه «حا- ميم» (حم). برخورد مى‏كنيم.

    در تفسير اين حروف همين قدر مى‏گوئيم كه اين آيات تكان دهنده و حركت آفرين و پرمحتواى قرآن از حروف ساده الفبا، از «حا و ميم» و مانند آن، تركيب يافته، و در عظمت خداوند همين بس كه چنان تركيب عظيمى را از چنين مفردات ساده‏اى به وجود آورده.

    (آيه 2)- و شايد به همين جهت بلا فاصله مى‏افزايد: «اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم (قادر و توانا) نازل شده است» (تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ).

    اين همان تعبيرى است كه در آغاز سه سوره از سوره‏هاى «حم» مؤمن- جاثيه و احقاف، آمده است.

    مسلم است قدرتى شكست ناپذير و حكمتى بى كران لازم است تا چنين كتابى را نازل كند.

    (آيه 3)- سپس از كتاب «تدوين» به كتاب «تكوين» پرداخته، و از عظمت و حقانيت آسمانها و زمين سخن مى‏گويد، مى‏فرمايد: «ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است جز به حق براى سر آمد معينى نيافريديم» كه با فرار رسيدن آن دنيا فانى مى‏شود (ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى).

    نه در كتاب آسمانيش كلمه‏اى بر خلاف حق است، و نه در مجموعه عالم خلقتش چيزى ناموزون و مخالف حق يافت مى‏شود.

    اما با اين كه قرآن حق است، و آفرينش جهان نيز حق «كافران لجوج از آنچه انذار شده‏اند روى گردانند» (وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ).

    از يك سو آيات قرآن پى‏درپى آنها را انذار و بيم مى‏دهد كه دادگاه بزرگى در پيش داريد، و از سوى ديگر جهان آفرينش با نظامات خاص خود نيز هشدار مى‏دهد كه حسابى در كار است، اما اين غافلان بى‏خبر نه به اين توجهى مى‏كنند، و نه به آن.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    (آيه 4)- گمراهترين مردم! در آيات گذشته سخن از آفرينش آسمانها و زمين در ميان بود كه همه اينها از خداوند عزيز و حكيم است، و براى تكميل اين بحث روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله كرده، مى‏فرمايد: «به آنان (مشركان) بگو:

    اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند»؟! (قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ).

    «يا شركتى در آفرينش آسمانها (و مالكيت و تدبير آنها) دارند»؟ (أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ).

    هنگامى كه شما قبول داريد بتها هيچ گونه دخالتى در آفرينش ندارند با اين حال چگونه براى حل مشكلات يا جلب بركات دست به دامن اين موجودات بى‏خاصيت و فاقد عقل و شعور مى‏زنيد؟! و اگر فرضا مى‏گوييد آنها شركتى در امر خلقت و آفرينش داشته‏اند «كتابى آسمانى پيش از اين، يا اثر علمى از گذشتگان براى من بياوريد (كه دليل صدق گفتار شما باشد) اگر راست مى‏گوئيد» (ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ).

    (آيه 5)- سپس براى بيان عمق گمراهى اين مشركان مى‏افزايد: «چه كسى گمراهتر است از آنها كه موجوداتى غير از خدا را پرستش مى‏كنند كه اگر تا قيامت هم آنان را بخوانند پاسخشان نمى‏گويند»؟ (وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ).

    نه تنها پاسخ آنها را نمى‏دهند، اصلا سخنانشان را نمى‏شنوند «و از دعا و نداى آنها غافلند»! (وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ).

    (آيه 6)- و از آن اسفبارتر اين كه: «هنگامى كه مردم مشرك در قيامت محشور مى‏شوند معبودهاى آنها دشمنان آنها خواهند بود حتى عبادت آنها را انكار مى‏كنند»! (وَ إِذا حُشِرَ النَّاسُ كانُوا لَهُمْ أَعْداءً وَ كانُوا بِعِبادَتِهِمْ كافِرِينَ).

    معبودهايى كه عقل دارند رسما به دشمنى بر مى‏خيزند، حضرت مسيح از عابدان خود بيزارى مى‏جويد، و فرشتگان نيز تبرى مى‏جويند، حتى شياطين و جن نيز اظهار تنفر مى‏كنند، و آنها كه بى‏عقل بودند خداوند حيات و عقل به آنها مى‏بخشد تا به سخن در آيند و مراتب دشمنى و نفرت خود را از اين عابدان اظهار كنند.

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    (آيه 7)- بگو: من پيامبر نو ظهورى نيستم! قرآن همچنان از وضع مشركان گفتگو مى‏كند، و به چگونگى برخورد آنها با آيات الهى اشاره كرده، مى‏گويد:

    «و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مى‏شود كافران در مورد حقى كه به سوى آنها آمده است مى‏گويند: اين سحر آشكار است» (وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ هذا سِحْرٌ مُبِينٌ).

    آنها نفوذ سريع و عميق و جاذبه عجيب قرآن را در اعماق دلها با يك تفسير انحرافى به عنوان «سحر آشكار» مطرح مى‏كنند كه خود اعتراف ضمنى روشنى است به تأثير فوق العاده قرآن در قلوب انسانها! «حق» در آيه فوق اشاره به همان «آيات قرآن» است.

    (آيه 8)- ولى آنها تنها به اين تهمت قناعت نمى‏كنند «بلكه (پا را از آن فراتر نهاده، با صراحت) مى‏گويند: اين آيات را بر خدا افترا بسته» (أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ).

    در اينجا خداوند به پيامبرش دستور مى‏دهد كه با دليل روشنى به آنها پاسخ گويد، مى‏فرمايد: به آنها «بگو: اگر من آن را به دروغ به خدا نسبت داده باشم (لازم است كه مرا رسوا كند) و شما نمى‏توانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد» (قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئاً).

    چگونه ممكن است خداوند اين «آيات بينات» و اين معجزه جاودانى را بر دست دروغگويى ظاهر سازد؟! اين از حكمت و لطف خداوند دور است.

    سپس به عنوان تهديد مى‏افزايد: «اما خداوند بهتر از هر كس كارهايى را كه شما در آن وارد مى‏شويد مى‏داند» و به موقع شما را سخت كيفر مى‏دهد (هُوَ أَعْلَمُ بِما تُفِيضُونَ فِيهِ).

    و در جمله بعد به عنوان تأكيد بيشتر توأم با برخوردى مؤدبانه مى‏افزايد:
    «همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد» (كَفى‏ بِهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ).

    او صدق دعوت من، و تلاش و كوششهايم را در ابلاغ رسالت مى‏داند، و دروغ و افترا و كارشكنى شما را نيز مى‏بيند، و همين براى من و شما كافى است.

    و براى اين كه راه بازگشت را نيز به آنها نشان دهد در پايان آيه مى‏افزايد: «او آمرزنده و مهربان است» (وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ).
    توبه كاران را مى‏بخشد، و آنها را مشمول رحمت واسعه خود مى‏سازد.

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    (آيه 9)- در اين آيه مى‏افزايد: «بگو: من پيامبر نو ظهورى نيستم» كه با ساير پيامبران متفاوت باشم (قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ).

    «و نمى‏دانم با من و شما چه خواهد شد»؟ (وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ).
    «من تنها از آنچه بر من وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم» (إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‏ إِلَيَّ).
    «و من جز بيم دهنده آشكارى نيستم» (وَ ما أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ).

    (آيه 10)- در اين آيه براى تكميل آنچه در آيات قبل آمده مى‏افزايد: «بگو:
    به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان بياورد و شما تكبر كنيد و تسليم نشويد (چه كسى از شما گمراهتر خواهد بود؟!) مسلما خداوند قوم ظالم را هدايت نمى‏كند» (قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ كَفَرْتُمْ بِهِ وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى‏ مِثْلِهِ فَآمَنَ وَ اسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ).

    اين شاهد بنى اسرائيلى دانشمند معروف يهود «عبد اللّه بن سلام» بود كه در مدينه ايمان آورد و به مسلمين پيوست.

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    (آيه 11)-
    شأن نزول:
    هنگامى كه اسلام از طرف قشرهاى فقير و باديه نشين و تهيدست بسرعت مورد استقبال قرار گرفت چرا كه هم منافع نامشروعى نداشتند كه به خطر بيفتد، و هم مغز آنها از باد غرور انباشته نبود، و هم قلبهائى پاكتر از قشر مرفّه و عيّاش و هوسباز داشتند.

    مغروران مستكبر گفتند: اين چه آئينى است كه پيروانش انبوهى باديه نشين فقير و تهيدست و كنيزان و بردگانند؟ اگر مكتب معقولى بود هرگز نبايد افراد سطح پائين و منحط اجتماع از آن استقبال كنند اما ما كه در سطح بالا قرار داريم و چشم و چراغ جامعه هستيم عقب بمانيم! اين آيه و سه آيه بعد از آن نازل شد و به آنها پاسخ داد.

    تفسير:
    شرط پيروزى، ايمان و استقامت است- قرآن همچنان اعمال و گفتار كافران و انحرافات آنها را مورد بحث و بررسى و نكوهش قرار مى‏دهد، نخست به اين گفتار غرور آميز و دور از منطق آنها اشاره كرده، مى‏گويد: «كافران در باره مؤمنان چنين گفتند: اگر ايمان و اسلام چيز خوبى بود هرگز آنها بر ما پيشى نمى‏گرفتند»! (وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كانَ خَيْراً ما سَبَقُونا إِلَيْهِ).

    اينها يك مشت افراد فقير و بى‏سر و پا، روستائى و برده و كم معرفتند! چگونه ممكن است آنها حق را بفهمند و به آن اقبال كنند، ولى ما چشم و چراغهاى اين جامعه از آن غافل و بى‏خبر بمانيم؟! لذا در پايان آيه با اين تعبير لطيف به آنها پاسخ داده، مى‏گويد: «چون خود آنها به وسيله قرآن هدايت نشدند به زودى مى‏گويند: اين يك دروغ قديمى است»! (وَ إِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هذا إِفْكٌ قَدِيمٌ).
    يعنى آنها نخواسته‏اند به وسيله قرآن هدايت شوند، نه اين كه هدايت قرآن كمبودى داشت.

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    (آيه 12)- سپس به دليل ديگرى براى اثبات حقانيت قرآن و نفى تهمت مشركان كه مى‏گفتند: اين يك دروغ قديمى است پرداخته، مى‏گويد: از نشانه‏هاى صدق اين كتاب بزرگ اين است كه: «پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (نشانه‏هاى آن را بيان كرده) و اين كتاب هماهنگ با نشانه‏هاى تورات است» (وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‏ إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ).

    با اين حال چگونه مى‏گوئيد اين يك دروغ قديمى است؟! و به دنبال آن مى‏افزايد: اين در حالى است كه اين كتاب آسمانى «به زبان عربى و فصيح و گوياست» كه همگان از آن بهره‏مند شوند (لِساناً عَرَبِيًّا).

    و در پايان آيه هدف نهائى از نزول قرآن را در دو جمله كوتاه به اين صورت شرح مى‏دهد: «هدف اين بوده كه ظالمان را انذار و نيكو كاران را بشارت دهد» (لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى‏ لِلْمُحْسِنِينَ).

    (آيه 13)- اين آيه در حقيقت تفسيرى است براى «محسنين» (نيكو كاران) كه در آيه قبل آمده بود، مى‏فرمايد: «كسانى كه گفتند: پروردگار ما اللّه است، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند» (إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ).

    بنابر اين «محسنين» كسانى هستند كه از نظر اعتقادى در خط توحيد، و از نظر عمل در خط استقامت و صبرند.

    (آيه 14)- و در اين آيه مهمترين بشارت را به موحدان نيكو كار مى‏دهد و مى‏فرمايد: «آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن مى‏مانند» (أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها).
    «اين به پاداش اعمالى است كه انجام مى‏دادند» (جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ).

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    (آيه 15)- اى انسان! به مادر و پدر نيكى كن اين آيه و آيات آينده در حقيقت توضيحى است در باره دو گروه «ظالم» و «محسن» كه در آيات قبل به سرنوشت آنها اجمالا اشاره شده است.

    نخست به وضع «نيكو كاران» پرداخته، و از مسأله نيكى به پدر و مادر و شكر زحمات آنها كه مقدمه‏اى است براى شكر پروردگار شروع كرده، مى‏فرمايد: «ما انسان را توصيه كرديم كه در باره پدر و مادرش نيكى كند» (وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً).

    سپس به دليل لزوم حق شناسى در برابر مادر پرداخته، مى‏گويد: «مادر، او را با اكراه و ناراحتى حمل مى‏كند، و با ناراحتى بر زمين مى‏گذارد، و دوران حمل و از شير باز گرفتنش سى ماه است» (حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً).

    «مادر» در طول اين سى ماه بزرگترين ايثار و فداكارى را در مورد فرزندش انجام مى‏دهد و اينكه قرآن در اينجا تنها از ناراحتيهاى مادر سخن به ميان آورده و سخنى از پدر در ميان نيست نه به خاطر عدم اهميت آن است، چرا كه پدر نيز در بسيارى از اين مشكلات شريك مادر است، ولى چون مادر سهم بيشترى دارد بيشتر روى او تكيه شده است.

    ضمنا از اين تعبير قرآنى مى‏توان استفاده كرد كه هر قدر از مقدار حمل كاسته شود بايد بر مقدار دوران شير خوارى افزود، به گونه‏اى كه مجموعا سى ماه تمام را شامل گردد.

    سپس مى‏افزايد: حيات انسان همچنان ادامه مى‏يابد «تا زمانى كه به كمال قدرت نيروى جسمانى رسد، و به مرز چهل سالگى وارد شود» (حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً).

    در حديثى آمده است: «شيطان دستش را به صورت كسانى كه به چهل سالگى برسند و از گناه توبه نكنند مى‏كشد و مى‏گويد پدرم فداى چهره‏اى باد كه هرگز رستگار نمى‏شود»! و در جبين اين انسان نور رستگارى نيست!.

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    قرآن در دنباله اين سخن مى‏افزايد: اين انسان لايق و با ايمان هنگامى كه به چهل سالگى رسيد سه چيز را از خدا تقاضا مى‏كند: نخست «مى‏گويد: پروردگارا! به من الهام ده و توفيق بخش تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشتى به جا آورم» (قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ).

    در دومين تقاضا عرضه مى‏دارد: خداوندا! به من توفيق ده «تا عمل صالح به جا آورم، عملى كه تو از آن خشنود باشى» (وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ).

    و بالاخره در سومين تقاضايش عرض مى‏كند: خداوندا! «صلاح و درستكارى را در فرزندان و دودمان من تداوم بخش» (وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي).

    و در پايان آيه دو مطلب را اعلام مى‏دارد كه هر كدام بيانگر يك برنامه عملى مؤثر است، مى‏گويد: پروردگارا! «من (در اين سن و سال) به سوى تو باز مى‏گردم و توبه مى‏كنم» (إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ).
    به مرحله‏اى رسيده‏ام كه بايد خطوط زندگى من تعيين گردد، و تا به آخر عمر همچنان ادامه يابد.
    ديگر اين كه مى‏گويد: «و من از مسلمين هستم» (وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ).

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره احقاف [46]

    (آيه 16)- اين آيه بيان گويائى است از اجر و پاداش اين گروه از مؤمنان شكر گزار صالح العمل و توبه كار كه به سه پاداش مهم در آن اشاره شده است.

    نخست مى‏فرمايد: «آنها كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مى‏كنيم» (أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا).

    يعنى خداوند بهترين اعمال آنها را معيار پذيرش قرار مى‏دهد و حتّى اعمال درجه دو، و كم اهميت آنها را به فضل و رحمتش، به حساب اعمال درجه يك مى‏گذارد.

    موهبت دوم پاكسازى آنهاست، مى‏گويد: «و ما از گناهانشان مى‏گذاريم» (وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ).
    «در حالى كه در ميان بهشتيان جاى دارند» (فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ).

    و اين سومين موهبت الهى نسبت به آنهاست كه آنان را با اين كه لغزشهايى داشته‏اند شستشو داده، در كنار نيكان و پاكانى جاى مى‏دهد كه از مقربان درگاه اويند.

    و در پايان آيه براى تأكيد بر اين نعمتها كه گفته شد، مى‏افزايد: «اين وعده صدقى است كه پيوسته به آنها داده شده است» (وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ).

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •