شیر دادن به نامحرم
عايشه براى آنكه بتواند آزاد باشد و هر كه را كه دوست داشت بر او وارد شود بى آنكه لازم بداند از او خود را بپوشاند، با جعل داستانى كه ناقل آن فقط خودش بوده و نيز جعل آيهاى از قرآن به اين عذر كه داجن (بره يا بزغالهاى كه در اطاق نگهدارى مىشد) آن را خورد- هم خود را در معرض ديد نامحرم قرار مىداد و هم دختران برادر و خواهرش را وادار به گناه مىكرد.
عايشه مىگفت: زن مىتواند مرد بالغ بزرگسالی را شير دهد و با اين شير دادن، آن مرد به منزله فرزند او مى شود! و دیگر رعایت حجاب برای او لازم نیست! براى اين ادعايش هم به قرآن (!) و هم به سنت استشهاد مىكرد.
عايشه مىگويد: كه آيه رضاع كبير(1) و نيز آيه رجم(2) در قرآن بوده و در صحيفهاى زير رختخوابم!!! قرار داشت و چون ما به وفات رسول خدا صلى الله عليه وآله مشغول شديم، داجن (بره يا بزغاله اى كه در اطاق نگهدارى مى شد) آن را خورد!(3)
«عن عايشه قالت: لقد نزلت آية الرجم ورضاعة الكبير عشرا ولقد كان في صحيفة تحت سريرى فلما مات رسول اللّه صلى الله عليه وسلم وتشاغلنا بموته دخل داجن فأكلها»