PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا مسيحي هستم و به‌آن افتخار مي كنم؟



طاهره وحیدیان
10-08-2011, 07:04 AM
[/size]چرا مسيحي هستم و به‌آن افتخار مي كنم؟

مقدمه :

در این دنیایی که پر از ادیان مختلف است و اکثر مردم در همان دینی که متولد شده اند میمیرند و اکثرا یا به همان دین می مانند یا جذب دنیایی بی دین و ماتریالیسم (ماده پرست) می گردند.

آیا همه دینها خوب هستند و همه آنها وسیله ای برای رسیدن به خدا هستند؟

آیا مسیحیت نیز مثل سایر دینها که ادعای برتری دین خود را دارند ، تنها ادعای تو خالی و مغرور گونه مطرح می کند؟

آیا واقعا حقیقت دست یافتنی است و ما می توانیم بدانیم از کجا آمده ایم و چگونه باید زندگی کنیم و بعد از مرگ چه می شود؟

قبل از شروع می خواهم دو چیز بگویم .

1- کتاب مقدس می گوید :"بچشید و ببینید که من نیکو هستم." یعنی خدای مسیحیت همه را دعوت می کند که خودشان بیازمایند و ببینند کدام دین بهتر است. البته مسیحیت دین نیست بلکه یگانه راه راستی و حقیقت است.

2- مسیحیت ارثی نیست بلکه انتخاب کردنی است یعنی آنهایکه در خانواده مسیحی متولد می شوند ، اگر خودشان آنرا با ایمان نپذیرند مسیحی نیستند ، حتی اگر به ظاهر آن را به عنوان میراث خانوادگی اطاعت کنند.

امروز من می خواهم در 7 قسمت دلایل شخصی خودم مبنی بر مسیحی بودنم را ارائه دهم.

1- تنها خدای واقعی و حقیقی (یعنی تنها خدای خلق کننده جهان)

2- تنها خدای نجات دهنده

3- تنها خدای زنده

4- شخصیت عیسی مسیح

5- شخصیت روح القدس

6- دلایل علمی ، باستانشناسی ، تاریخی ، پیشگویها و تجارب مسیحیان

7- تجربه شخصی خودم[SIZE=2]

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 07:05 AM
بخش اصلی:



1-تنها خدای واقعی و حقیقی (یعنی تنها خدای خلق کننده جهان) :

شناخت خدای حقیقی ، خدای که واقعا او جهان را خلق کرده و دانستن خواسته او و خصوصیات او از مهمترین سئوالات بشر است. امروزه ادیان و فلاسفه مختلف خداهای مختلف با راههای مختلف و خواسته های مختلف را معرفی می کنند ولی مسیح گفت :"من راه و راستی و حیات هستم."

ادیان دیگر آمدند تا راه را ، حقیقت را و راستی را نشان دهند و بگویند که ما چکارهای بکنیم که به آن برسیم ولی در مسیحیت یگانه راه راست حقیقت عیسی مسیح است . به نظر من دیوانگی است که انسان بوجود خدای واقعی اعتقاد داشته باشد ولی بر طبق معیارهای آن زندگی نکند.



2-تنها خدای نجات دهنده:

مسیحیت یک فرق اساسی و بسیار بزرگ با تمام ادیان ، راهها و فلسفه ها دارد و آن این است که در تمام ادیان و راههای دیگر انسان بسوی حقیقت و خدا حرکت می کند ولی در مسیحیت خدا بسوی انسان آمد.

تمام ادیان این فاصله و دوری را بین خالق و مخلوق قبول دارند ، فاصله ای که از ابتدا اراده خدا نبود ولی بخاطر گناه و نا اطاعتی انسانها از خدا بوجود آمد. فاصله ای که میان خدای قدوس و انسان گناهکار وجود دارد ، هیچ انسانی ، هیچ مکتبی ، هیچ دینی و هیچ فلسفه ای نمی تواند پر سازد. انسانها همه گناهکارند و طبق عدالت خدا همه باید بمیرند. حتی بنیانگذاران ادیان دیگر هم بارها از خدا طلب آمرزش می کردند و آنها هم بدون گناه نبودند. تنها کسی که می تواند این فاصله و شکاف را از بین ببرد ، عیسی مسیح است. او بعنوان خدای کامل و انسان کامل ،خدا را به انسان و انسان را به خدا نزدیک کرد. او بعنوان یگانه انسان بی گناه به نمایندگی از طرف همه انسانها مجازات مرگ را پذیرفت تا با خون خود ما را نجات بخشد.

نام او عیسی یعنی نجات دهنده است.



من مسیحی هستم ، چون تنها با مسیحی بودن است که انسان مطمئن است که حیات جاودان دارد . چون با تلاشهای انسانی هرگز نمی توان به خدا رسید.

مسیح بخاطر من نالایق مرد تا من از گناه ، لعنت ، مرگ و جهنم آزاد گردم و فرزند او گردم و وارث حیات جاودان و نعمتهای فراوان او گردم . او مرا آزاد کرد و من اکنون متعلق به او هستم و هیچ قدرتی نه در این دنیا و نه در دنیای دیگر قادر نیست مرا از خداوند جدا کند.

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 07:06 AM
3-تنها خدای زنده :

اگر مسیح واقعا قیام کرده است ، هر شخص عاقلی از او پیروی خواهد کرد و مهمترین دلیل برای مسیحی بودن من این است که 100% از این حقیقت آگاهم و خدا را چشیده ام.

اناجیل در مورد عیسی صحبت می کنند که 2000 سال پیش زندگی می کرد ، مصلوب شدو قیام کرد. (13 نویسنده عهد جدید در زمانها و مکانهای مختلف این حقیقت را بطور یکسان در انجیل منعکس کرده اند.)

حتی تاریخ و تاریخ نویسان غیر مسیحی مثل یوسفوس ، تاسیوس ، پلینی و لوسیان در قرون اول و دوم میلادی وجود ، مصلوب شدن ، خداوندی و قیام او را گزارش کرده اند.

حتی علم نیز دلایل محکمی در قیام مسیح دارد .

پیدا نشدن جسد او ، مطابقت کامل کفن او با شرح مصلوب شدن او در اناجیل و قبر خالی او امروز دعوتی است از همه حقجویان تا جواب همه سئوالات مهم زندگی را در مسیح عیسی و مسیحیت بیابند.

امروزه در دنیا در هر روز حدود 200 هزار نفر می میرند . قیام مسیح تنها امید و تسلی واقعی برای این افراد است . پولس رسول وقتی از قیام مسیح صحبت می کند می گوید 500 نفر او را دیده اند.

شهادت و شجاعت مسیحیان اولیه نشان می داد که مسیح زنده را ملاقات کرده بودند و مسیح امروز هم زنده است . امروز در نام او هزاران زندگی عوض می شود ، مریضان بسیاری شفا می یابند ، دعاهای بسیاری جواب داده می شود و ملیونها نفر پر از روح القدس و عطایا می گردند .

اگر ما هدفمان رسیدن به خدا و حقیقت است و دو راهنما داشته باشیم که یکی از آنها مرده و دیگری زنده باشد با کدامیک خواهیم رفت . تمام بنیانگذاران ادیان و فلاسفه مرده اند ولی مسیح زنده است و او راه و راستی و حیات است ، او قیامت و حیات است . اوست تنها کسی که می تواند ما را با خدا و خدا را با ما آشتی دهد.

من مسیحی هستم و تا آخر مسیحی می مانم چون مسیح زنده است . او برای من مرد و حال برای من زنده است ، او در کنار من است و همیشه با من است. آیا می شود آدم چنین خدای را بشناسد و بچشد و اطاعت نکند.

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 07:10 AM
4-شخصیت عیسی مسیح:

من مسیحی هستم چون پیشرو و هدایت کننده دین من (عیسی مسیح) از تمام جهات برتر از همه آدمیان است.

هر شخص با انصافی اگر زندگینامه افراد مختلف را بخواند خواهد فهمید که مسیح برترین در بین همه است.

1- نامهای مسیح نشاندهنده استثنایی بودن او هستند . او عیسی (نجات دهنده) خوانده شده چون تنها منجی جهان اوست در غیر از نام او نجاتی نیست . او عمانوئیل (خدا با ما) خوانده شده است چون در او خدا در میان آدمیان زیست. او مسیح (مسح شده) نامیده شد چون مسح شده بود تا مثل پادشاه اقتدار داشته باشد ، مثل نبی پیام نجات و ملکوت خدا را برساند و مثل کاهن شفاعت کند. او اول و آخر نامیده شده ، چون او همان است که در ابتدا قبل از هرچیز ، قبل از زمان وجود داشت و تا ابد خواهد بود. او بره خداست چون برای گناهان نالایقانی مثل من مصلوب گشت. و خیلی صفات دیگر . اشعیای نبی 700 قبل از میلاد مسیح درباره او می گوید :"او پدر سرمدی ، خدای قدیر و سرور سلامتی است"

2- تولد مسیح عجیب و بی نظیر و استثنایی است . تمام کسانی که تا به حال به دنیا آمده اند دارای پدر و مادر بودند و خودشان در تولدشان نقشی نداشتند. ولی مسیح پدر جسمانی نداشت . 2000 سال پیش خدا تصمیم گرفت که انسان شود تا انسان را نجات دهد ، بنابرین روح القدس بر مریم باکره آمد و مسیح از مریم باکره متولد شد.

3-پیشگویهای در مورد مسیح واقعا خیلی واضح حقانیت مسیحیت را نشان می دهد. من در روزهای اول ایمانم یکی از چیزهای که مرا مطمئن می ساخت همین پیشگویها بود. در مورد مسیح در حدود 330 پیشگویی در عهد عتیق شده است که تنها در روز مصلوب شدن مسیح حدود 22 پیشگویی انجام شد. من مسیحی هستم چون مسیحیت را منطقی ترین و عاقلانه ترین روش برای زندگی می دانم.

4- بی گناه بودن مسیح در دنیا بی نظیر بود. هیچ انسانی در روی زمین نبوده که احتیاج به توبه نداشته باشد ، هیچ انسانی نیست که مرتکب گناه یا اشتباه نشده باشد. ولی حتی دشمنان مسیح نتوانستند در او گناهی بیابند. بنابرین چون مسیح تنها شخص بدون گناه است ، تنها شخصی است که می تواند به ما کمک کند تا ما هم زندگی مقدس و بدون گناهی داشته باشیم. او تنها شخصی است که بطور کامل می تواند الگوی ما باشد.

5-محبت مسیح بی مانند است. افراد نیکو طبعا از بدی متنفرند ، ولی مسیح از گناه متنفر بود ولی گناهکاران را دوست داشت . او دوست گناهکاران نامیده شده است. زنان و مردان بسیار گناهکار در طول تاریخ زندگیهایشان بوسیله این منبع محبت الهی لمس شده و عوض شده اند. کلام خدا می گوید هیچ چیز نمی تواند ما را از محبت خدا جدا سازد . آیا ما نباید پیرو چنین خدای باشیم که عاشق ماست و برای ما مرد.

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 07:17 AM
6-قدرت و اقتدار مسیح در بخشایش گناهان بی نظیر است. ما احتیاج داریم بخشیده شویم و از بخشیده شدنمان اطمینان حاصل کنیم و مسیح تنها شخصی است که بخشش الهی و اطمینان پذیرفته شدن از طرف خدا را به ما می دهد.

7-معجزات مسیح : مسیح تنها شخص است که تا حالا هم در نام او معجزات می شود . او خدای معجزات است . او خدای قادر مطلق است

8- تعالیم مسیح امروز بعنوان بهترین الگوهای زندگی و سعادت از طرف همه انسانهای صادق پذیرفته می شود . تعالیم مسیح راه واقعی سعادت ، خوشبختی و موفقیت را به انسانها نشان داد.

9-فقر و فروتنی مسیح :او پاههای شاگردانش را شست ، او جای برای سر نهادن نداشت . او واقعا برای ما فقیر شد تا ما در او در امور روحانی ثروتمند گردیم

10 – مرگ مسیح زنجیرهای ظلمت ، گناه و مرگ را در ما شکست. چون مسیح برای من مرده من برای او زندگی می کنم . هیچ کس دیگری برای من نمرده تا من برای زندگی کنم.

11- مسیح زنده است و الان در آسمان برای من شفاعت دائمی می کند . ما چطور می توانیم پیرو شخص مرده باشیم که خودش الان نمی تواند هیچ کاری بکند.

12- مقام مسیح استثنایی است . او بعنوان خالق و ناجیم تنها کسی است که شایسته است تا برای او زندگی کنم.

13- نفوذ فوق العاده او در جهان استثنایی بودن او را نشان می دهد. امروز حدود حداقل 1 ملیارد نفر صادقانه عیسی را دوست دارند و هر روزه برای او زندگی می کنند و کلام او را مرتب می خوانند. زندگیهای خیلی عوض شده و خیلیها حاضرند برای مسیح حتی تا مرگ بروند.

امروزه انجیل او به 2000 زبان دنیا ترجمه شده و تمام افراد کره زمین نام او را شنیده اند.

تمام مورد بالا در عیسی مسیح مهمترین دلیل برای مسیحی بودن ما می تواند باشد.

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 07:24 AM
5-شخصیت روح القدس:

مسیحیت تنها دینی است که به سکونت خدا در بین تمام ایمانداران واقعی به انجیل معتقد است . همان خدای که در ابتدا در روی سطح آبها بود ، همان خدای که بر انبیا کلام وحی را رساند ، همان روح القدس خدای که به شکل کبوتر بر مسیح قرار گرفت و همان روح القدسی که با زبانهای آتش در روز پنطیکاست به شاگردان قوت بخشید و همان روح القدسی که در تاریخ 2000 ساله کلیسا با کلیسا و درون کلیسا بوده است ، امروز در ما کار می کند .

اگر مردم دنیا می دانستند که مسیحیت چقدر دلپذیر است ، حتما با تمام دل توبه می کردند و به انجیل ایمان می آوردند و من امروز این چیزها را به شما می گویم چون ایمان آوردم و نیکوی خدا را چشیده ام و به شما می گویم هیچ کس از مسیحی بودن خود پشیمان نخواهد شد.


6-دلایل علمی ، باستانشناسی ، تاریخی ، پیشگویها و تجارب مسیحیان:

1- کتاب مقدس کروی بودن زمین را اعلام می کند. (اشعیا 40:21.22)

2- مسیح گردش زمین را اعلام کرد ، وقتی گفت که در موقع آمدن او یکجا روز خواهد بود و یکجا شب (لوقا 17: 30-34)

3-کتاب مقدس به برق یا الکتریسیته برای رساندن صدا از جای به جای دیگر اشاره می کند. (ایوب 38:35 می گوید : آیا برقها را می فرستی تا روانه شوند و به تو بگویند اینک حاضرم؟)

4- کتاب مقدس می دانست که در مرکز زمین آتش است . (ایوب 25:5)

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 07:25 AM
5-کتاب مقدس می دانست که زمین بر نیستی آویزان است. (ایوب 26:7)

6- کتاب مقدس اختراع تلویزیون را پیشگویی کرده ، وقتی می گوید همه مردم مرگ دو شاهد را خواهند دید. (مکاشفه 11)

7-کتاب مقدس با باستانشناسی هماهنگی خاصی دارد بیش از 25 هزار محل در سرزمینهای مربوط به کتاب مقدس پیدا شده و باستانشناسی معروف 1947 دریای مرده حقانیت و عدم تحریف کلام خدا را ثابت کرد.

8- کتاب مقدس در مطالب تاریخی بسیار قابل اعتماد است و هماهنگی خاصی با تاریخ دارد.

و نهایتا تجارب مسیحیان زیادی از نجات ، شفا ، پری روح القدس ، عطایای روح القدس ، آرامش و شادی و دگرگون شدن زندگیها و جواب ملیونها دعا و ملیونها معجزه همه و همه حقانیت مسیحیت را ثابت می کنند.



7- تجربه شخصی خودم:

هر مسیحی تجربه شخصی دارد که برای او دلیل محکمی برای مسیحی بودن است . من در 15 سالگی در حالیکه غرق در گناه و زندگی بی هدف بودم کلام خدا را شنیدم و بعد آنرا خواندم و به حقیقی بودن آن پی بردم و توبه کردم و به مسیح ایمان آوردم، اولین باری که به کلیسا آمدم برای دختر بود و خلاء من تشنه محبت شدن بود ولی خدا را شکر که مسیح را یافتم و مسیح مرا یافت و خلاء زندگیم را برای همیشه پر کرد . در طی این 12 سال شاهد معجزات عظیم بوده ام. خداوند مرا بینهایت بلند کرد . خداوند به من عطای زبانها را داد . مرا برای خدمتش بکار برد . من شاهد تغیر افراد زیادی و شفای مریضان زیادی بوده ام و بنابرین می گویم می دانم به که ایمان آورده ام و خدا را شکر می کنم که من مسیحی هستم چون او خواست مرا نجات دهد.

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 07:26 AM
نتیجه :

مسیحیت تنها پاسخ به همه سئوالات اساسی عالم است. مسیحیت حقیقت است . تمام کسانی که آنرا چشیده اند اینرا خوب می فهمند.

من پیام امروز را گفتم تا 1- شما اگر تا حالا مسیحی واقعی نبوید با توبه و ایمان به مسیح حیات جاودان و تولد تازه یابید ، همچنین 2- اگر در شک بودید تا دلهای شما مستحکم گردد که بدانید چیزی را که انتخاب کرده اید درست ترین تصمیم شما در زندگیتان بوده است و 3- تا پیغام خوش انجیل را به گوش دیگران هم برسانید تا همه در این برکات واقعی و عالی سهیم گردند . دعا کنیم.

--------------------------------------------------------------------------------

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 01:18 PM
چرا مسيحي هستم و به‌آن افتخار مي كنم؟

من می خواهم بحث راازجای دیگری شروع کنم.وبعددرنتجه گیری میرسیم به حقانیت مسیحیت ویااسلام.
وقتی کسی شروع می کند به علم آموزی ؛یکی یکی کلاسها را طی میکند تابه مطلوب وخواسته ای که دارد؛دست پیداکند.هرکسی برای خودش درزندگی جایگاهی راترسیم می کند و تا رسیدن به آن جایگاه سعی وکوشش وتلاش خودرابکار میگیرد.خوب ؛فردی که می خواهدتحصیل علوم کندوبه اگاهیهایی برسد؛ناچاراست ؛از رفتن نزد استاد و آموختن علم.وهمه نیک میدانیم؛برای شروع هرگز از کلاس آخربه کلاس اول شروع نمی کنیم؛بلکه از اول به آخر شروع کاراست؛واگر کسی برخلاف آن عمل کندهرگز به مطلوبش دست نمی یابد؛که وقت گرانبهایش را بیهوده صرف نموده ؛بدون هیچ گونه بهره برداری علمی.وعلاوه بران عقلا هم برکاراو خرده می گیرندکه برخلاف جریان طبیعی اقدام به کاری نموده که ثمره ای دربر نداشته.همین جا می خواهم اولین نتیجه رابگیرم.وقتی یک چنین کار پیش پاافتاده ای (روال طبیعی برای اموختن علم) نیازبه برنامه ریزی متقن و پایه ای دارد؛ آیا کار این جهان و هدایت این مخلوقات نیاز به برنامه ریزی متقن واساسی ندارد؟کسی که ماراخلق نموده؛آیا برهدایت مامدیریت ندارد/ و همینطورگُتره وبیهوده ؛جمعی را بوجود آورده که هرطور خواستند گذرعمرکنند و آنگاه هنگام رحیل؛ کوچ کنند؟عقل سلیم اینرا نمی پذیرد؛همچنانکه عقل سلیم نمی پذیردوقتی شروع به کاری کردیم ؛ازآن کار مقصود و مقصدی نداشته باشیم.خداوندمهربان با خلق مخلوقاتش ؛هادیانی گسیل کرد تا اوامر و قوانین خودرابرای زندگی خوب و سراسر نیکی برمخلوقاتش ابلاغ نمایندتاهم دراین دنیا وهم در سرای باقی زندگی سراسر نورانی والهی را داشته باشند؛و آموختن این قوانین وانجام آن برای سعادت همه ما ضروری می باشد؛همچنانکه وقتی عده ای در جوامع مختلف گردهم می آیندبرای داشتن یک زندگی مطلوب نیاز به یک سری قوانین دارندتا راحت و به دوراز پایمال شدن حقوق یکدیگر وباآرامش زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.پس لاجرم ؛برای یک زندگی قانونمند و به دور از حق کشی ها، و رعایت حقوق یکدیگرنیازمند یک سری قوانینی هستیم؛که این اوامر وقوانین باارسال مبلغانی وانزال کتبی از سوی خالق مابرما عنایت شده است.از زمانی که خداوند آدم را خلق فرمودهمواره او را ارشاد نمودتا وقتی که فرزندان وذُراری اودرکره خاکی منتشر شدند؛ ونسل حضرت آدم رو به تزایدگذاشت؛ هرگززمین ازحجت الهی خالی نبوده و نیست.اززمان پیدایش کره خاکی به ترتیب هادیانی دراین سرا آمدند وکارابلاغ خودرا به انجام رساندند.دراین میان 5 پیام آور ؛دینشان جهانی بود؛که یکایک آنان را نام برده وبررسی خواهیم کردتابه یک نتیجه مطلوبی برسیم؛انشاء اللّه.
ادامه دارد؛لطفاً بحث راپی بگیرید............

--------------------------------------------------------------------------------

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 01:19 PM
چرا مسيحي هستم و به‌آن افتخار مي كنم؟

بســـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــم اللبه الرحمن الرحیم

اولین پیام آوری که دینش جهانی بود(میدانیم که ما دو دسته پیام آور داشتیم؛ یک عده که دینشان جهانی نبود؛بلکه فقط برای ارشاد وهدایت قوم وملت خود ؛ازسوی خداوندمهربان گسیل شدند؛وعده ای که دینشان جهانی بود وآنان 5 نفربودند)پس اولین مبلغ جهانی که بایدتمام مردم درسرتاسر گیتی این دین را قبول می کردند ؛دین حضرت نوح«علیه السلام» بود وامرالهی بود که باید همه مردم کره خاکی ازاو پیروی کنند؛مابنانداریم وارد جزئیات شویم ؛که ازحوصله بحث ماخارج است.
پس اگرمن وشما هم درآن زمان بودیم ؛موظف به اطاعت از حضرت نوح بودیم؛چون همانطور که به استحضاررسید؛دین؛دین جهانی بود.
بعداز حضرت نوح؛نوبت به حضرت ابراهیم«علیه السلام» رسید.دومین پیام آور الهی که دین اوهم جهانی بود.حضرت ابراهیم (ع) پسر تارخ از نوادگان حضرت نوح (علیه اسلام) و از پیامبران بزرگ الهی است

پیامبران هر سه دین توحیدی جهان، یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت، از فرزندان ابراهیم به شمار می‌آیند.

ابراهیم بر طبق روایات، 3000 سال پس از آفرینش آدم یا 1263 سال پس از نوح، به دنیا آمد.
بنابرفرمان الهی دین قبلی منسوخ؛ونوبت به دین بعدی رسید یعنی باید همه پیروان حضرت نوح باآمدن دین ابراهیمی که مکمل دین حضرت نوح بودازایشان پیروی می کردند.باآمدن دین کامل تر هر عاقلی میداندکه نباید در دینی که درقبل بوده کامل تر ازدین جدید نیست باقی بماند.درست مثل دانش آموزی که پله های ترقی را پله پله طی می کند تا به پایه آخربرسد ودر بک کلاس درجا نمی زند.بلکه ضرورت ایجاب می کند برای فراگیری علوم بیشتر ازپایه قبلی به پایه بعدی صعودکرد؛واین مورد تأئید همه عقلاء است.
مدتی که حضرت ابراهیم تبلیغ دین الهی را می کرد بسررسید ونوبت به پیا م آور بعدی رسید؛سومین مرسل: که دینش ؛دین جهانی بود وباآمدنش دین قبلی رانسخ نمود , حضرت موسی«علیه السلام »بود.حضرت موسی (ع) از پیامبران اولوالعزم و ملقب به کلیم الله است .وباز تأکید می کنم اگر ما درآنزمان زندگی می کردیم؛باید تن به این دین می دادیم؛چراکه دینی جهانی بودوباز کاملتراز دین قبلی.شاید اینجاسؤالی پیش بیاید که چراازهمان اول خداوند یک دین گسیل نکرد که مردم بر یک دین باقی بمانند؟دلایل زیادی دارد؛اما من می گویم:چرا وقتی می خواهیم علوم رابیاموزیم؛ازهمان اول جمیع علوم را به یکباره نمی آموزیم بلکه کلاسهای مختلفی را می گذرانیم؟ازاین جا کاملاً پاسخ داده می شود.به همین راحتی.


--------------------------------------------------------------------------------

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 01:22 PM
بســـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــم اللّه الرحمن الرحیم

بعداز سپری شدن مدت رسالت حضرت موسی«عله السلام» نوبت حضرت عیسی مسیح«علیه السلام» رسید وباز این دین ؛نسخ کننده دین قبلی بود وباید همه مردم براین دین گردن می نهادند.
حضرت عیسی (علیه السلام) یکی از پیامبران اولوالعزم خداوند است.

از ویژگی‌های این پیامبر بزرگ آن است که بدون داشتن پدر، از مادری به نام حضرت مریم به دنیا آمده است.

پس از آنکه با اراده خداوند متعال، عیسی چشم به دنیا گشود و تهمت‌های فراوان مردم به سوی حضرت مریم سرازیر شد، مریم مأموریت یافت که پاسخ به هر گونه شبهه و سوالی را به نوزاد در گهواره واگذار کند.

با قدرت پروردگار، عیسی از داخل گهواره لب به سخن گشود و خود را چنین معرفی کرد: قال انی عبدالله اتانی الکتاب و جعلنی نبیا. من بنده خدا هستم، او به من کتاب آسمانی داده و مرا پیامبر قرار داده است.

در قرآن، حضرت عیسی (ع) یکی از بندگان شایسته خدا ذکر شده است که با اراده خداوند در عوالم بالا حضور دارد و در زمان ظهور آخرین امام معصوم شیعه - حضرت مهدی (عج) - و در تشکیل حکومت عدل جهانی او شرکت خواهد داشت.

گوشه‌هایی از زندگانی حضرت عیسی (ع) در قرآن کریم مطرح شده است؛ به عنوان نمونه آیات 16 تا 36 سوره مریم که بازگو کننده صحنه‌های پس از ولادت حضرت عیسی است
نیاز به تأکیدمجددهست که اگر درآن زمان زندگی می کردیم باید همگی پیرو این پیامبر الهی می شدیم وبردین آن حضرت گردن می نهادیم.اما همانطور که در کتابهای پیامبران پیشین نام پیامبر بعدی قید شده بود وبشارت پیامبر بعدی ؛در کتابهای مقدس هر مرسلی داده شده بود.درانجیل حضرت عیسی هم بشارت آخرین مرسل وپیامبرالهی داده شده بود ؛که بعداز حضرت عیسی مسیح پیام آوری خواهدامد بنام احمد.
بعداز پایان رسالت حضرت عیسی نوبت به حضرت محمد ابن عبداللّه«صلّی اللّه علیه وآله »رسید که پیام خداونداین بود که باآمدن این حجت الهی دین دیگری نخواهدآمدواین آخرین وکامل ترین دین الهی والبته جهانی است که باید همه مردم به آن گردن نهند.
واگر قرار بود بعداز پیغمبر خاتم پیام آور دیگری بیاید بر تمام مردم بود که ازدین بعدی پیروی کنند.اما چون بنابر فرمایش الهی دبن باآمدن آخرین پیغمبر به اکمال رسید.لذاباید.تازمین وزمینیان بر کره خاکی زیست می کنند برآخرین دین گردن نهند.
تمام این پیام آوران مخلوق خداوند وافتخارشان اینست که بنده اویند وبه تاج بندگی مزیّن گردیده اند.آنان جانشین خداوندبرروی زمینند ووظیفه ارشاد مردم به گردنشان بوده است .وبهترین مخلوقات الهی هستندکه ازسوی خداوندمأمور به آموزش مردم درامور دینی بوده اند
لذا برهمه فرض است که ازاوامر ودستوراتی که آنان از سوی خداوند برای خوشبختی انسانها آورده اند گردن نهند واطاعت نمایند باشد که گوی سبقت را دربندگی ازهم بربایند وبه مقام شامخ ولی اللّهی که همانا هدف از خلقت بوده برسند.

وَالَّسلامُ عَلی مَن ِاتبَّعَ الهُدی
َ

--------------------------------------------------------------------------------

طاهره وحیدیان
10-08-2011, 01:24 PM
بســـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــم اللّه الرّحمن الرّحیم

خوب حالا سخنی با شما برادر گرامی ومتشرع خودم:

اگرافتخارشما به دینی است که نسخ شده وازبین رفته است؛ باتوجه به توضیحات بالا که اگربرهر انسان بدورازتعصّب وآزاده ای بیان شود ؛بی چون وچرامی پذیرد؛پس چراشماباقی ماندی ؛جای سؤال دارد!!! یک مثال دم دستی بزنم که راحت تر هضم شود.با توسعه ماشینیزم وتکنولوژی اگر کسی در مجامع عمومی ازقاطر وچارپا بخواهد استفاده نماید؛نه تنهاموردمضحکه مردم واقع می شود؛که به عقل او هم شک می کنند؛واو را آدمی قرون وسطایی ومتحجّر می نامند.اما باز این هم ممکن است باتوجه به نگاههای سوء دیگران برای مامهم نباشد وبه راحتی ازکنارش عبورکنیم؛وکار خودراانجام دهیم.اما موضوع انتخاب دین دیگریک امر پیش پاافتاده نیست که هرجوردلمان بخواهد رفتارکنیم وهردینی رابخواهیم انتخاب کنیم.گرچه مارابه تحقیق از بهترین شریعت توجه داده اند؛همانطوری که حضرت عالی هم در بیاناتتان به آن اشاره نموده اید،ولی چون انتخاب کننده خداوندعالم است؛واین وجودلایزال کار عبثی انجام نمی دهد:«باتوجه به دین قبلی باز مانندآنرا بیاورد؛بلکه باید کاملترازآن راارائه دهد» لذا هرعاقلی رسم براین است؛که وقتی کسی اختراعی ؛اکتشافی ؛چیزی دارد؛چون خودش خالق آن است راه صحیح استفاده کردن ازآن اختراعش راهم بیان می کند؛پس چطورممکن است خداوند عالم وقادری که من وشماراکه اشرف مخلوقاتیم؛بدون توجه به رشدوکمالی که مطلوب هرمخلوقی هست همانطور ما را رهاکندودین کامل وجامعی برای ما نفرستد؟یاباید بگوئیم:«نستجیر بالله» ؛از توانش خارج است ؛که با اندک معرفتی نسبت به ذات لایزالش این فرضیه رد می شود؛ ویااذعان کنیم ؛ماخطا می کنیم وذات الهی مصون ازهرخطا واشتباهی است.اگرتعصب وکوتاه بین نیستی؛که البته هرکسی باید اندک تلاشی برای کشف حقیقت بکند؛شمارادعوت به مطالعه کتابهای شخصی می کنم که سالها ؛خودش به اذعان ومدعای خودش بر طریق باطل بوده,نمی گویم بروید کتب شیعیان راکه از بدو تولد ازمادری شیعه دنیا آمده اند را مطالعه کنید.بلکه شمارا به مطالعه کتابهایی ارجاع میدهم که بنابر قول صریح خودنویسنده برسبیل باطل بوده است وخداوند؛دستش را گرفته واولین کتابش رابا عنوان(آنگاه هدایت شدم) به رشته تحریردرآورده است .اگرانسان آزاده ای هستید وادعا میکنید من نسبت به مسیحیت خودم اعتقاددارم ؛بنده شمارابه همان حضرت مسیح«سلام اللّه علیه» سوگندمیدهم که کتابهای این نویسنده رابخوانید؛انگاه اگرخواستید بردین خودباقی بمانید؛مختارید؛هیچ کس شما را به پذیرش دینی دیگر اجبار نمی کند؛اما قبل از خواندن این کتاب وکتابهای دیگر این نویسنده تونسی الاصل (که درتمام کتابخانه ها موجوداست؛واگردرشهرمابودید خودم دراختیارتان قرار میدادم؛) خواهش می کنم توسلی به حضرت مسیح «علیه السلام» بکنید وبفرمائید:آقا من بدنبال روشن شدن وضع خودم هستم شما یک راه روشنی پیش پای من بگذارید؛که در پیشگاه الهی مسئول نباشم وفردای قیامت از خود شما خجالت نکشم ؛ای آقا ؛که بفرمائید چرا به دنبال تحقیق از برای دینت نبودی؟؟یک توسل از روی خلوص وحقیقت داشته باشید وبیطرفانه و بدور از هرگونه تعصبی همان آقایی که نامش درانجیل خودتان برده شده وانجیل شما وعده آمدنش را به حضرت مسیح «علیه السلام» داده است را پیرامونش تحقیقی داشته باشید وبهترین کتاب هم که یک وهابی نوشته که خودش جزو عالمان ؛که نه انسانی بی خبر,بوده است, همین است که شما با خواندن آن نتیجه گیری کنید؛اگر واقعاً می گوئید من به مسیحی بودن خود افتخار می کنم....

وَ السَّلامُ عَلی مَنِ اتَّبَعَ الهُدی

--------------------------------------------------------------------------------