طاهره وحیدیان
09-29-2011, 11:33 AM
اعمال ماه ذی القعده
بـدان کـه ایـن مـاه اول مـاهـهـای حـرام اسـت کـه حق تعالی در قرآن مجید ذکر فرموده و سید روایـتـی نـقـل کـرده که ذی القعده محل اجابت دعا است در وقت شدت ، و (سید همچنین ) برای روز یـک شـنـبـه ایـن مـاه نـمـازی بـا فـضـیـلت بـسـیـار از رسـول خـدا صـلی الله عـلیه و آله روایت کرده که خلاصه آن این است که در روز یکشنبه غـسـل کـنـد و وضـو بـگـیـرد و چـهـار رکـعـت نـمـاز گـذارد و در هـر رکـعـت حمد یک مرتبه و قل هو الله سه مرتبه و معوذتین یک مرتبه پس استغفار کند هفتاد مرتبه و ختم کند استغفار را به لا حول و لا قوه الا بالله العظیم پس بگوید:یا عزیز یا غفار اغفرنی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤ منین و المومنات فانه لا یغفرالذنوب الا انت و بدان که روایت شده که هـر کـه در یـکـی از مـاهـهـای حرام سه روز پی در پی که (آن روزها) پنج شنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بدارد ثواب نهصد سال عبادت برای او نوشته می شود.
روز پنجم :
بـه مـفـاد آیـه و اذ یـرفـع ابـراهـیـم القـواعـد مـن البـیـت و اسـمـعـیـل .پـایـه هـای خـانـه کـعـبـه مـعـظـمـه بـه دسـت ابـراهـیـم و اسماعیل علیه السلام (در این روز) بنیانگذاری گردید.
روز یازدهم :
(در ایـن روز) در سـال 148 (صـد و چـهـل و هـشـت ه ق ) ولادت بـا سعادت حضرت امام رضا علیه السلام واقع شده در مدینه بنا بر مشهور در تعیین اسم والده ماجده اش اختلاف است و مـشـهـور در اخـبـار تـکـتم و نجمه است و بعد از ولادت حضرت رضا علیه السلام ایشان را طاهره گفتند و روایت شده از آن بانو که گفت : چون حامله شدم به فرزند بزرگوارم به هیچ وجه سنگینی حمل در خود احساس نمی کردم و چون به خواب می رفتم صدای تسبیح و تهلیل و تمجید حق تعالی را از شکم خود می شنیدم و وقتی بر اثر ترس از خواب بیدار مـی شـدم آن صـدا را نمی شنیدم ، وقتی آن فرزند سعادتمند از من متولد گردید دست های خـود را بـر زمـیـن گذارد و سر مطهر خود را به سوی آسمان بلند کرد در لبهای مبارکش حـرکـت مـی کـرد و سخنی می گفت که نفهمیدم . و در آن ساعت امام موسی کاظم علیه السلام نـزد مـن آمـد. فرمود: گوارا باد برای تو ای نجمه کرامت پروردگار تو، پس آن فرزند سـعـادتـمـنـد را در لبـاس سـفـیـدی پیچیدم و به آن حضرت دادم (و آن حضرت ) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و آب فرات طلبید و کامش را به آن برداشت پس او را به من داد و فرمود: بگیر این کودک را که بقیه الله است در زمین و حجت خدا است بعد از من . و روایت شده که امام موسی علیه السلام به پسران خود می فرمود: ای اولاد من برادر شـمـا عـلی بـن مـوسـی عـالم آل مـحـمـد اسـت از او مـعـالم دیـن خـود را سـوال کـنـیـد و فـرمـایـشـات او را حـفـظ کـنید، به یقین از پدرم شنیدم که مکرر به من می فـرمـود: عـالم آل مـحمد در صلب تو است و ای کاش من او را درک می کردم به راستی او هم نـام امـیـرالمـؤ مـنین علی علیه السلام است و شیخ صدوق رحمه الله از ابراهیم بن العباس روایـت کـرده کـه گـفت : هرگز ندیدم که حضرت امام رضا علیه السلام به کسی باکلام خـود جـفـا کـنـد و نـدیدم که هرگز کلام کسی را قطع نماید یعنی در میان سخن کسی سخن گـویـد: و رد نـکـرد حـاجـت احدی را و تا جایی که برای او مقدور بود آن را برآورد و هیچ گاه در حضور کسی پا دراز نفرمود و در مجلس در حضور مردم تکیه نمی فرمود و هیچ وقت نـدیـدم کـه به یکی از غلامان خود بد گوید و یا فحش دهد و هیچ گاه ندیدم که آب دهان خـود را دور افـکـنـد و هیچ گاه ندیدم که در خنده خود قهقهه کند بلکه خنده او تبسم بود و چـون خـلوت می فرمود و خوان طعام نزد او می نهادند خدمتکاران خود را تمام بر سر سفره مـی طـلبـیـد حـتـی دربـان و مـیـراخـور خـود را و بـا آنـهـا غـذا مـیـل مـی نمود و عادت آن جناب آن بود که شبها کم می خوابید و بیشتر شب را بیدار بود و روزه بسیار می گرفت و روزه سه روز از هر ماه که پنج شنبه آخر ماه و چهار شنبه وسط مـاه بـاشـد از او فـوت نشد و می فرمود: روزه این سه روز برابر با روزه دهر است و آن حـضرت کثیر المعروف بود و در پنهانی صدقه بسیار می داد و بیشتر صدقات آن جناب در شـبـهـای تـاریـک بـود، پـس اگـر کـسـی ادعـا کـرد کـه مثل آن حضرت را در فضل دیده است او را تصدیق نکنید.
بـدان کـه ایـن مـاه اول مـاهـهـای حـرام اسـت کـه حق تعالی در قرآن مجید ذکر فرموده و سید روایـتـی نـقـل کـرده که ذی القعده محل اجابت دعا است در وقت شدت ، و (سید همچنین ) برای روز یـک شـنـبـه ایـن مـاه نـمـازی بـا فـضـیـلت بـسـیـار از رسـول خـدا صـلی الله عـلیه و آله روایت کرده که خلاصه آن این است که در روز یکشنبه غـسـل کـنـد و وضـو بـگـیـرد و چـهـار رکـعـت نـمـاز گـذارد و در هـر رکـعـت حمد یک مرتبه و قل هو الله سه مرتبه و معوذتین یک مرتبه پس استغفار کند هفتاد مرتبه و ختم کند استغفار را به لا حول و لا قوه الا بالله العظیم پس بگوید:یا عزیز یا غفار اغفرنی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤ منین و المومنات فانه لا یغفرالذنوب الا انت و بدان که روایت شده که هـر کـه در یـکـی از مـاهـهـای حرام سه روز پی در پی که (آن روزها) پنج شنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بدارد ثواب نهصد سال عبادت برای او نوشته می شود.
روز پنجم :
بـه مـفـاد آیـه و اذ یـرفـع ابـراهـیـم القـواعـد مـن البـیـت و اسـمـعـیـل .پـایـه هـای خـانـه کـعـبـه مـعـظـمـه بـه دسـت ابـراهـیـم و اسماعیل علیه السلام (در این روز) بنیانگذاری گردید.
روز یازدهم :
(در ایـن روز) در سـال 148 (صـد و چـهـل و هـشـت ه ق ) ولادت بـا سعادت حضرت امام رضا علیه السلام واقع شده در مدینه بنا بر مشهور در تعیین اسم والده ماجده اش اختلاف است و مـشـهـور در اخـبـار تـکـتم و نجمه است و بعد از ولادت حضرت رضا علیه السلام ایشان را طاهره گفتند و روایت شده از آن بانو که گفت : چون حامله شدم به فرزند بزرگوارم به هیچ وجه سنگینی حمل در خود احساس نمی کردم و چون به خواب می رفتم صدای تسبیح و تهلیل و تمجید حق تعالی را از شکم خود می شنیدم و وقتی بر اثر ترس از خواب بیدار مـی شـدم آن صـدا را نمی شنیدم ، وقتی آن فرزند سعادتمند از من متولد گردید دست های خـود را بـر زمـیـن گذارد و سر مطهر خود را به سوی آسمان بلند کرد در لبهای مبارکش حـرکـت مـی کـرد و سخنی می گفت که نفهمیدم . و در آن ساعت امام موسی کاظم علیه السلام نـزد مـن آمـد. فرمود: گوارا باد برای تو ای نجمه کرامت پروردگار تو، پس آن فرزند سـعـادتـمـنـد را در لبـاس سـفـیـدی پیچیدم و به آن حضرت دادم (و آن حضرت ) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و آب فرات طلبید و کامش را به آن برداشت پس او را به من داد و فرمود: بگیر این کودک را که بقیه الله است در زمین و حجت خدا است بعد از من . و روایت شده که امام موسی علیه السلام به پسران خود می فرمود: ای اولاد من برادر شـمـا عـلی بـن مـوسـی عـالم آل مـحـمـد اسـت از او مـعـالم دیـن خـود را سـوال کـنـیـد و فـرمـایـشـات او را حـفـظ کـنید، به یقین از پدرم شنیدم که مکرر به من می فـرمـود: عـالم آل مـحمد در صلب تو است و ای کاش من او را درک می کردم به راستی او هم نـام امـیـرالمـؤ مـنین علی علیه السلام است و شیخ صدوق رحمه الله از ابراهیم بن العباس روایـت کـرده کـه گـفت : هرگز ندیدم که حضرت امام رضا علیه السلام به کسی باکلام خـود جـفـا کـنـد و نـدیدم که هرگز کلام کسی را قطع نماید یعنی در میان سخن کسی سخن گـویـد: و رد نـکـرد حـاجـت احدی را و تا جایی که برای او مقدور بود آن را برآورد و هیچ گاه در حضور کسی پا دراز نفرمود و در مجلس در حضور مردم تکیه نمی فرمود و هیچ وقت نـدیـدم کـه به یکی از غلامان خود بد گوید و یا فحش دهد و هیچ گاه ندیدم که آب دهان خـود را دور افـکـنـد و هیچ گاه ندیدم که در خنده خود قهقهه کند بلکه خنده او تبسم بود و چـون خـلوت می فرمود و خوان طعام نزد او می نهادند خدمتکاران خود را تمام بر سر سفره مـی طـلبـیـد حـتـی دربـان و مـیـراخـور خـود را و بـا آنـهـا غـذا مـیـل مـی نمود و عادت آن جناب آن بود که شبها کم می خوابید و بیشتر شب را بیدار بود و روزه بسیار می گرفت و روزه سه روز از هر ماه که پنج شنبه آخر ماه و چهار شنبه وسط مـاه بـاشـد از او فـوت نشد و می فرمود: روزه این سه روز برابر با روزه دهر است و آن حـضرت کثیر المعروف بود و در پنهانی صدقه بسیار می داد و بیشتر صدقات آن جناب در شـبـهـای تـاریـک بـود، پـس اگـر کـسـی ادعـا کـرد کـه مثل آن حضرت را در فضل دیده است او را تصدیق نکنید.