توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوره تكاثر [102]
امیرحسین
09-23-2011, 09:14 AM
سوره تكاثر [102]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 8 آيه است.
محتوا و فضيلت سوره:
محتواى اين سوره نخست سرزنش و ملامت افرادى است كه بر اساس يك سرى مطالب موهوم بر يكديگر تفاخر مىكردند، سپس هشدارى نسبت به مسأله معاد و قيامت و آتش دوزخ، و سر انجام هشدارى در زمينه مسأله سؤال و بازپرسى از نعمتها مىدهد.
نام اين سوره از آيه اول آن گرفته شده است.
در فضيلت تلاوت اين سوره
در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «كسى كه آن را بخواند خداوند در برابر نعمتهايى كه در دنيا به او داده او را مورد حساب قرار نمىدهد و پاداشى به او مىدهد كه گوئى هزار آيه قرآن را تلاوت كرده».
بديهى است اين همه ثواب از آن كسى است كه آن را بخواند و در برنامه زندگى به كار گيرد و روح و جان خود را هماهنگ با آن بسازد.
امیرحسین
09-23-2011, 09:15 AM
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
شأن نزول:
مفسران معتقدند كه اين سوره در باره قبائلى نازل شد كه بر يكديگر تفاخر مىكردند، و با كثرت نفرات و جمعيت يا اموال و ثروت خود بر ديگران مباهات مىنمودند تا آنجا كه براى بالا بردن آمار نفرات قبيله به گورستان مىرفتند و قبرهاى مردگان هر قبيله را مىشمردند! ولى مسلم است كه اين شأن نزول هرگز مفهوم آيه را محدود نمىكند.
(آيه 1)- بلاى تكاثر و تفاخر! در آغاز سوره نخست با لحنى ملامت بار مىفرمايد: «افزون طلبى (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است» (الهاكم التكاثر).
(آيه 2)- «تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد» و قبور مردگان خود را برشمرديد و به آن افتخار كرديد (حتى زرتم المقابر).
از امير مؤمنان على عليه السّلام در نهج البلاغه آمده است كه بعد از تلاوت «الهاكم التكاثر حتى زرتم المقابر» فرمود: «شگفتا! چه هدف بسيار دورى! و چه زيارت كنندگان غافلى! و چه افتخار موهوم و دردناكى به ياد استخوان پوسيده كسانى افتادهاند كه سالهاست خاك شدهاند، آن هم چه يادآورى! با اين فاصله دور به ياد كسانى افتادهاند كه سودى به حالشان ندارند، آيا به محل نابودى پدران خويش افتخار مىكنند؟ و يا با شمردن تعداد مردگان و معدومين خود را بسيار مىشمرند؟ آنها خواهان بازگشت اجسادى هستند كه تار و پودشان از هم گسسته، و حركاتشان به سكون مبدل شده. اين اجساد پوسيده اگر مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا موجب افتخار گردند»!
سر چشمه تفاخر و فخر فروشى!
يكى از عوامل اصلى تفاخر و تكاثر همان جهل و نادانى نسبت به پاداش كيفر الهى و عدم ايمان به معاد است.
از اين گذشته جهل انسان به ضعفها و آسيب پذيريهايش، به آغاز پيدايش و سر انجامش، از عوامل ديگر اين كبر و غرور و تفاخر است.
عامل ديگر همان احساس ضعف و حقارت ناشى از شكستهاست، كه افراد براى پوشاندن شكستهاى خود پناه به تفاخر و فخر فروشى مىبرند و لذا در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «هيچ كس تكبر به فخر فروشى نمىكند مگر به خاطر ذلّتى كه در نفس خود مىيابد».
امیرحسین
09-23-2011, 09:15 AM
(آيه 3)- در اين آيه آنها را با اين سخن مورد تهديد شديد قرار داده، مىفرمايد: «چنين نيست كه مىپنداريد به زودى (نتيجه اين تفاخر موهوم خود را) خواهيد دانست» (كلا سوف تعلمون).
(آيه 4)- باز براى تأكيد مىافزايد: «باز چنان نيست كه شما مىپنداريد به زودى خواهيد دانست» (ثم كلا سوف تعلمون).
در حديثى از امير مؤمنان على عليه السّلام آمده است كه فرمود: «گروهى از ما پيوسته در باره عذاب قبر در شك بودند تا اين كه سوره (الهاكم التكاثر) نازل شد، تا آنجا كه فرمود: (كلا سوف تعلمون منظور از آن عذاب قبر است، سپس مىفرمايد: (ثم كلا سوف تعلمون) منظور عذاب قيامت است».
(آيه 5)- سپس مىافزايد: «چنان نيست (كه شما خيال مىكنيد) اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشتيد» افزون طلبى شما را از خدا غافل نمىكرد (كلا لو تعلمون علم اليقين).
«يقين» نقطه مقابل «شكّ» است و طبق روايات به مرحله عالى ايمان «يقين» گفته مىشود و براى آن سه مرحله است.
1- علم اليقين و آن اين است كه انسان از دلائل مختلف به چيزى ايمان آورد مانند كسى كه با مشاهده دود، علم به وجود آتش پيدا مىكند.
2- عين اليقين و آن در جائى است كه انسان به مرحله مشاهده مىرسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده مىكند.
3- حق اليقين و آن همانند كسى است كه وارد آتش شود و سوزش آن را لمس كند، و به صفات آتش متصف گردد، و اين بالاترين مرحله يقين است، كه در حقيقت از دو علم تشكيل يافته: علم به معلوم و علم به اين كه خلاف آن علم محال است.
امیرحسین
09-23-2011, 09:16 AM
(آيه 6)- باز براى تأكيد و انذار بيشتر مىافزايد: «قطعا شما جهنم را خواهيد ديد» (لترون الجحيم).
(آيه 7)- «سپس (با ورود در آن) آن را به عين اليقين خواهيد ديد» (ثم لترونها عين اليقين).
(آيه 8)- «سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهائى كه داشتهايد بازپرسى خواهيد شد» (ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم).
بايد در آن روز روشن سازيد كه اين نعمتهاى خداداد را در چه راهى مصرف كردهايد؟ و از آنها براى اطاعت الهى يا معصيتش كمك گرفتهايد، يا نعمتها را ضايع ساخته هرگز حق آن را ادا ننمودهايد؟
«نعيم» يك معنى بسيار گسترده دارد كه همه مواهب الهى را اعم از «معنوى» مانند دين و ايمان و اسلام و قرآن و ولايت، و انواع نعمتهاى «مادى» را اعم از فردى و اجتماعى شامل مىشود، منتها نعمتهايى كه اهميت بيشترى دارند مانند نعمت «ايمان و ولايت» بيشتر از آنها سؤال مىشود كه آيا حق آنها ادا شده يا نه؟
«پايان سوره تكاثر»
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.