توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوره عاديات [100]
امیرحسین
09-22-2011, 08:09 PM
سوره عاديات [100]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 11 آيه است.
محتوا و فضيلت سوره:
در آغاز سوره سوگندهاى بيدار كنندهاى را ذكر مىكند، و بعد از آن سخن از پارهاى از ضعفهاى نوع انسان همچون كفر و بخل و دنيا پرستى به ميان مىآورد، و سر انجام با اشاره كوتاه و گويائى به مسأله معاد، و احاطه علمى خداوند به بندگان، سوره را پايان مىدهد.
در فضيلت تلاوت اين سوره از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آمده است: «هر كس آن را تلاوت كند به عدد هر يك از حاجيانى كه (شب عيد قربان) در «مزدلفه» توقف مىكنند و در آنجا حضور دارند ده حسنه به او داده مىشود.
در حديث ديگرى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «هر كس سوره «و العاديات» را بخواند، و بر آن مداومت كند، خداوند روز قيامت او را با امير مؤمنان على عليه السّلام مبعوث مىكند و در جمع او و ميان دوستان او خواهد بود».
ناگفته پيداست كه اين همه فضيلت براى آنهاست كه آن را برنامه زندگى خويش قرار دهند و به تمام محتواى آن ايمان دارند و عمل مىكنند.
امیرحسین
09-22-2011, 08:10 PM
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
شأن نزول:
در حديثى آمده است كه: اين سوره بعد از جنگ «ذات السلاسل» نازل شد و ماجرا چنين بود:
در سال هشتم هجرت به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله خبر دادند كه دوازده هزار سوار در سرزمين «يابس» جمع شده، و با يكديگر عهد كردهاند كه تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و على عليه السّلام را به قتل نرسانند و جماعت مسلمين را متلاشى نكنند از پاى ننشينند! پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله جمع كثيرى از ياران خود را به سر كردگى بعضى از صحابه به سراغ آنها فرستاد، ولى بعد از گفتگوهائى بدون نتيجه بازگشتند، سر انجام پيامبر، على عليه السّلام را با گروه كثيرى از مهاجر و انصار به نبرد آنها اعزام داشت، آنها بسرعت به سوى منطقه دشمن حركت كردند و شبانه راه مىرفتند، و صبحگاهان دشمن را در حلقه محاصره گرفتند، نخست اسلام را بر آنها عرضه داشتند چون نپذيرفتند هنوز هوا تاريك بود كه به آنها حمله كردند و آنان را در هم شكستند، عدهاى را كشتند، و زنان و فرزندانشان را اسير كردند، و اموال فراوانى به غنيمت گرفتند.
سوره عاديات نازل شد در حالى كه هنوز سربازان اسلام به مدينه بازنگشته بودند، پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله آن روز براى نماز صبح آمد، و اين سوره را در نماز تلاوت فرمود.
بعد از پايان نماز اصحاب عرض كردند: اين سورهاى است كه ما تا به حال نشنيده بوديم! فرمود: آرى، على عليه السّلام بر دشمنان پيروز شد، و جبرئيل ديشب با آوردن اين سوره به من بشارت داد- چند روز بعد على عليه السّلام با غنائم و اسيران به مدينه وارد شد.
امیرحسین
09-22-2011, 08:10 PM
(آيه 1)- سوگند به جهادگران بيدار! گفتيم اين سوره با سوگندهاى بيدارگرى آغاز شده، نخست مىفرمايد: «سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالى كه نفس زنان پيش مىرفتند» (و العاديات ضبحا).
يا به شتران حاجيان كه از سرزمين «عرفات» به «مشعر الحرام» و از «مشعر» نفس زنان به سوى «منى» حركت مىكنند سوگند.
و اين تفسير از جهاتى مناسبتر به نظر مىرسد، و در روايات اهل بيت عليهم السّلام نيز وارد شده.
(آيه 2)- سپس مىافزايد: «و سوگند به افروزندگان جرقه آتش» در برخورد سمهايشان با سنگهاى بيابان (فالموريات قدحا).
اسبان مجاهدانى كه چنان با سرعت به سوى ميدان نبرد حركت مىكنند كه از اثر برخورد سمّ آنها به سنگهاى بيابان جرقهها مىپرد، يا شترانى كه بسرعت به مواقف حج مىدوند و سنگها و ريگها از زير پاى آنها پريده و بر اثر برخورد به سنگهاى ديگر توليد جرقه مىكند.
(آيه 3)- سپس در سومين سوگند، مىفرمايد: «و سوگند به هجوم آوران سپيده دم» (فالمغيرات صبحا).
(آيه 4)- سپس به يكى ديگر از ويژگيهاى اين مجاهدان و مركبهاى آنها اشاره كرده، مىافزايد: آن چنان بر دشمن هجوم سريع مىبرند «كه گرد و غبار به هر سو پراكندند» (فاثرن به نقعا).
يا اين كه بر اثر هجوم شتران حاجيان از مشعر الحرام به سوى منى، گرد و غبار از هر سو پراكنده مىشود.
(آيه 5)- و در آخرين ويژگى از ويژگيهاى آنها مىفرمايد: «و (ناگهان) در ميان دشمن ظاهر شدند» (فوسطن به جمعا).
چنان هجوم آنها غافلگيرانه و برق آسا بود كه در چند لحظه صفوف دشمن را از هم شكافته و به قلب آنها هجوم بردند، و جمعيت آنها را از هم متلاشى كردند، و اين نتيجه همان سرعت عمل و بيدارى و آمادگى و شهامت و شجاعت است.
و يا اشاره به ورود حاجيان از «مشعر» به قلب «منى» است.
از اينجا روشن مىشود كه جهاد آن چنان عظمتى دارد كه حتى نفسهاى اسبهاى مجاهدان شايسته سوگند است، و همچنين جرقههاى ناشى از برخورد سمشان به سنگها، و همچنين گرد و غبارى كه در فضا پخش مىكنند، آرى گرد و غبار صحنه جهاد هم پر ارزش و با عظمت است.
امیرحسین
09-22-2011, 08:10 PM
(آيه 6)- بعد از اين سوگندهاى عظيم به پاسخ قسم، يعنى چيزى كه سوگندها به خاطر آن ياد شده است پرداخته، مىفرمايد: «مسلما انسان در برابر نعمتهاى پروردگارش بسيار ناسپاس و بخيل است» (ان الانسان لربه لكنود).
همان انسان تربيت نايافته، همان انسانى كه انوار معارف الهى و تعليمات انبيا بر قلبش نتافته، و بالاخره همان انسانى كه خود را تسليم غرائز و شهوات سركش نموده است او مسلما «ناسپاس» و «بخيل» است.
تعبير «انسان» در اين گونه موارد به معنى انسانهاى شرور هوى پرست سركش و طغيانگر است.
(آيه 7)- سپس مىافزايد: «و او خود (نيز) بر اين معنى گواه است» (و انه على ذلك لشهيد). چرا كه انسان نسبت به نفس خويش بصيرت دارد، و اگر صفات درونى خود را از هر كس بتواند پنهان كند از خدا و وجدان خويش نمىتواند مخفى دارد، خواه به حقيقت اعتراف كند يا نه!
امیرحسین
09-22-2011, 08:11 PM
(آيه 8)- در اين آيه مىافزايد: «و او علاقه شديد به مال دارد» (و انه لحب الخير لشديد). و همين علاقه شديد و افراطى او به مال و ثروت سبب بخل و ناسپاسى و كفران او مىشود.
اطلاق «خير» بر «مال» به خاطر آن است كه در حد ذات خود چيز خوبى است، و مىتواند وسيله انواع خيرات گردد، ولى انسان ناسپاس و بخيل آن را از هدف اصليش بازداشته، و در مسير خود خواهى و خود كامگى به كار مىگيرد.
(آيه 9)- سپس به صورت يك استفهام انكارى توأم با تهديد، مىفرمايد:
«آيا (اين انسان ناسپاس و بخيل و دنياپرست) نمىداند در آن روز تمام كسانى كه در قبرها هستند برانگيخته مىشوند» (ا فلا يعلم اذا بعثر ما فى القبور).
(آيه 10)- «و آنچه در درون سينهها (از كفر و ايمان، اخلاص و ريا، كبر و تواضع، نيات خير و سوء) است آشكار مىگردد» (و حصل ما فى الصدور).
(آيه 11)- «در آن روز پروردگارشان از آنها (و اعمال و نياتشان) كاملا باخبر است» و بر طبق آن به آنها كيفر مىدهد (ان ربهم بهم يؤمئذ لخبير).
آرى! خداوند هميشه و در همه حال از اسرار درون و برون بطور كامل آگاه است ولى اثر اين آگاهى در قيامت و به هنگام پاداش و كيفر ظاهرتر و آشكارتر مىگردد. و اين هشدارى است به همه انسانها كه اگر به راستى به آن ايمان داشته باشند سدّ نيرومندى در ميان آنان و گناهان ايجاد مىكند.
«پايان سوره عاديات»
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.