توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوره اعلى [87]
امیرحسین
09-21-2011, 10:39 AM
سوره اعلى [87]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 19 آيه است.
محتواى سوره:
اين سوره در حقيقت از دو بخش تشكيل يافته، بخشى كه در آن روى سخن به شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و آله است و دستوراتى را در زمينه تسبيح پروردگار، و اداى رسالت، به او مىدهد، و اوصاف هفتگانهاى از خداوند بزرگ در اين رابطه مىشمرد.
و بخش ديگرى كه از مؤمنان خاشع، و كافران شقى، سخن به ميان مىآورد، و عوامل سعادت و شقاوت اين دو گروه را بطور فشرده در اين بخش بيان مىكند.
و در پايان سوره اعلام مىدارد كه اين مطالب تنها در قرآن مجيد نيامده است، بلكه حقايقى است كه در كتب و صحف پيشين، صحف ابراهيم و موسى، نيز بر آن تأكيد شده است.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «هر كس سوره اعلى را بخواند خداوند به عدد هر حرفى كه بر ابراهيم (ع) و موسى (ع) و محمد صلّى اللّه عليه و آله نازل كرده ده حسنه به او عطا مىفرمايد».
و در حديث ديگرى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «كسى كه سوره اعلى را در فرائض يا نوافل خود بخواند، روز قيامت به او گفته مىشود: از هر يك از درهاى بهشت مىخواهى وارد شو ان شاء اللّه».
از مجموعه رواياتى كه در اين زمينه رسيده استفاده مىشود كه اين سوره از اهميت خاصى برخوردار است، تا آنجا كه در حديثى از على عليه السّلام مىخوانيم:
«اين سوره محبوب پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بود.»
امیرحسین
09-21-2011, 10:40 AM
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)- خداوند بزرگ را تسبيح گوى! اين سوره كه در حقيقت عصاره مكتب انبيا و دعوت پيامبران است از تسبيح و تقديس پروردگار شروع مىشود و در آغاز روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مىفرمايد: «منزه شمار نام پروردگار بلند مرتبهات را» (سبح اسم ربك الاعلى).
يعنى نام خداوند در رديف نام بتها قرار داده نشود، و ذات پاك او را از هرگونه عيب و نقص، و صفات مخلوقها و عوارض جسم و جسمانيت، و هرگونه محدوديت و نقصان منزه بشماريم.
تعبير به «اعلى» بيانگر اين حقيقت است كه او از هر كس و هر چيز و هر چه تصور كنيم، و هر خيال و قياس و گمان و وهم، و هرگونه شرك جلى و خفى برتر و بالاتر است.
(آيه 2)- و بعد از اين دو توصيف (ربّ، اعلى) در توضيح آن پنج وصف ديگر را بيان مىكند كه همگى شرح ربوبيت اعلاى پروردگار است، مىفرمايد:
«همان خداوندى كه آفريد و منظم كرد» (الذى خلق فسوى).
نظام عالم آفرينش- كه از بزرگترين منظومههاى آسمانى را شامل مىشود تا موضوعات سادهاى همچون خطوط سر انگشتهاى انسان كه در آيه 4 سوره قيامت به آن اشاره شده (بلى قادرين على ان نسوى بنانه)- شاهد گويايى بر ربوبيت او، و اثبات وجود پروردگار است.
(آيه 3)- بعد از مسأله آفرينش و نظم بندى خلقت، به موضوع برنامه ريزى براى حركت تكاملى، و هدايت موجودات در اين مسير پرداخته، مىافزايد: «و همان كه اندازهگيرى كرد و هدايت نمود» (و الذى قدر فهدى).
منظور از «تقدير» همان اندازهگيرى و تعيين برنامههاى حركت به سوى اهدافى است كه موجودات به خاطر آن آفريده شدهاند.
و منظور از «هدايت» همان هدايت تكوينى است كه به صورت انگيزهها و قوانينى بر هر موجودى حاكم ساخته- اعم از انگيزههاى درونى و برونى.
فى المثل از يكسو پستان مادر و شير آن را براى تغذيه طفل آفريده و به مادر عاطفه شديد مادرى داده و از سوى ديگر در طفل انگيزهاى آفريده كه او را به سوى پستان مادر مىكشاند، و اين آمادگى و جاذبه دو جانبه در مسير هدف، در همه موجودات ديده مىشود.
البته در مورد انسان غير از برنامه هدايت تكوينى، هدايت ديگرى وجود دارد كه از طريق وحى و ارسال انبياء صورت مىگيرد، و هدايت تشريعى نام دارد، و جالب اين كه هدايت تشريعى انسان نيز در تمام زمينهها مكمل هدايت تكوينى اوست.
امیرحسین
09-21-2011, 10:40 AM
(آيه 4)- در مرحله بعد اشاره به گياهان و مخصوصا مواد غذائى چهارپايان كرده، مىافزايد: «و آن كسى كه چراگاه را به وجود آورد» و از دل زمين بيرون فرستاد (و الذى اخرج المرعى).
(آيه 5)- و بعد مىافزايد: «سپس آن را خشك و تيره قرار داد» (فجعله غثاء احوى).
«غثاء احوى» (گياهان خشكيده تيره رنگ) هم بازگو كننده فناى دنياست و هم منافع زيادى در بر دارد هم غذاى مناسبى است براى زمستان حيوانات، و هم وسيلهاى است براى سوخت و سوز انسان، و هم كود مناسبى براى زمينها.
(آيه 6)- در آيات گذشته سخن از ربوبيت و «توحيد» پروردگار بود و به دنبال آن در اينجا سخن از قرآن و «نبوت» پيامبر صلّى اللّه عليه و آله است، در آيات گذشته سخن از «هدايت عمومى» موجودات بود، و در اينجا سخن از «هدايت نوع انسان» است، و بالاخره در آيات گذشته تسبيح پروردگار «على اعلى» آمده بود، و در اينجا از قرآن كه بيانگر اين تسبيح است سخن به ميان مىآورد.
مىفرمايد: «ما به زودى (قرآن را) بر تو مىخوانيم و هرگز فراموش نخواهى كرد» (سنقرئك فلا تنسى).
بنابر اين هنگام نزول وحى عجله مكن، و هرگز نگران فراموش كردن آيات الهى مباش، آن كس كه اين آيات بزرگ را براى هدايت انسانها بر تو فرستاده، هم او حافظ و نگاهبان آنهاست.
در جاى ديگر مىفرمايد: «براى خواندن قرآن پيش از آنكه وحى آن بر تو تمام شود عجله مكن، و بگو: پروردگارا! علم مرا افزون كن» (طه/ 114).
(آيه 7)- سپس براى اثبات قدرت خداوند و اين كه هر خير و بركتى است از ناحيه اوست، مىافزايد: تو چيزى از آيات الهى را فراموش نمىكنى «مگر آنچه را خدا بخواهد كه او آشكار و پنهان را مىداند» (الا ما شاء الله انه يعلم الجهر و ما يخفى).
مفهوم اين تعبير آن نيست كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله چيزى از آيات الهى از فراموش مىكند بلكه هدف بيان اين حقيقت است كه موهبت حفظ آيات الهى از سوى خداست، و لذا هر لحظه بخواهد مىتواند آن را از پيامبرش بگيرد.
و اين يكى از معجزات پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله است كه آيات و سورههاى طولانى را با يكبار تلاوت جبرئيل به خاطر مىسپرد، و هميشه به خاطر داشت، و چيزى را فراموش نمىكرد.
امیرحسین
09-21-2011, 10:41 AM
(آيه 8)- سپس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را دلدارى داده، مىافزايد: «و ما تو را براى هر كار خير آماده مىكنيم» (و نيسرك لليسرى).
و به تعبير ديگر هدف بيان اين حقيقت است كه در راهى كه تو در پيش دارى مشكلات و سختيها فراوان است، هم در راه گرفتن وحى و حفظ آن، و هم در تبليغ رسالت و اداى آن، و هم در انجام كارهاى خير و عمل به آن ما در تمام اين امور (دريافت وحى و ابلاغ و نشر و تعليم و عمل كردن به آن) به تو يارى مىدهيم و مشكلات را بر تو آسان مىسازيم.
(آيه 9)- بعد از بيان موهبت وحى آسمانى به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله، و وعده توفيق و تسهيل امور براى او، به ذكر مهمترين وظيفه او پرداخته، مىفرمايد: «پس تذكّر ده اگر تذكر مفيد باشد» (فذكر ان نفعت الذكرى).
منظور اين است كه تذكر به هر حال سودمند است، و افرادى كه به هيچ وجه از آن منتفع نشوند كمند، به علاوه حد اقل موجب اتمام حجت بر منكران مىشود كه اين خود منفعت بزرگى است.
و لذا پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله براى تبليغات و تذكرات خود هيچ قيد و شرطى قائل نبود و همگان را وعظ مىكرد و انذار مىنمود.
(آيه 10)- سپس به عكس العمل مردم در برابر تذكر، وعظ و انذار پرداخته، و آنها را به دو گروه تقسيم مىكند، مىفرمايد: «و به زودى كسى كه از خدا مىترسد (و احساس مسؤوليت مىكند) متذكر مىشود» (سيذكر من يخشى).
آرى! تا روح «خشيت» و ترس و يا به تعبير ديگر روح «حق طلبى» و «حق جوئى» كه مرتبهاى از تقواست در انسان وجود نداشته باشد از مواعظ الهى و تذكرات پيامبران نفعى نمىبرد، لذا در آغاز سوره بقره قرآن را مايه هدايت براى پرهيزگاران شمرده مىگويد: (هدى للمتقين).
(آيه 11)- و در اين آيه به گروه دوم پرداخته، مىافزايد: «اما بدبختترين افراد از آن دورى مىگزيند» يتجنبها الاشقى).
(آيه 12)- در اين آيه سرنوشت گروه اخير را چنين بيان مىكند «همان كسى كه در آتش بزرگ وارد مىشود» (الذى يصلى النار الكبرى).
امیرحسین
09-21-2011, 10:41 AM
(آيه 13)- «سپس در آن آتش (براى هميشه مىماند) نه مىميرد، و نه زنده مىشود»! (ثم لا يموت فيها و لا يحيى).
يعنى نه مىميرد كه آسوده گردد، و نه حالتى را كه در آن است مىتوان زندگى نام نهاد، بلكه دائما در ميان مرگ و زندگى دست و پا مىزند، و اين بدترين بلا و مصيبت براى آنهاست.
توصيف آتش جهنّم به «كبرى» در مقابل آتش «صغرى» يعنى آتشهاى اين دنيا مىباشد، همانگونه كه در حديثى آمده كه امام صادق عليه السّلام فرمود: «اين آتش شما جزئى از هفتاد جزء از آتش دوزخ است، كه هفتاد مرتبه با آب خاموش شده، باز شعلهور گرديده و اگر چنين نبود هيچ انسانى قدرت تحمل آن را نداشت و نمىتوانست در كنار آن قرار گيرد.
(آيه 14)- در آيات قبل اشارهاى به مجازات سخت كفار معاند، و دشمنان حق شده بود، و در اينجا به نجات اهل ايمان و عوامل اين نجات اشاره كرده، مىفرمايد: «به يقين كسى كه پاكى جست (و خود را تزكيه كرد)، رستگار شد» (قد افلح من تزكى).
(آيه 15)- «و (آن كه) نام پروردگارش را ياد كرد سپس نماز خواند» (و ذكر اسم ربه فصلى).
به اين ترتيب عامل فلاح و رستگارى و پيروزى و نجات را سه چيز مىشمرد، «تزكيه» و «ذكر نام خداوند» و سپس «به جا آوردن نماز».
«تزكيه» معنى وسيعى دارد كه هم پاكسازى روح از آلودگى شرك، و هم پاكسازى نفس از اخلاق رذيله، و هم پاكسازى عمل از محرمات و هرگونه ريا، و هم پاكسازى مال و جان به وسيله دادن زكات در راه خدا را شامل مىشود.
(آيه 16)- سپس به عامل اصلى انحراف از اين برنامه فلاح و رستگارى اشاره كرده، مىافزايد: «ولى شما زندگى دنيا را مقدم مىداريد» (بل تؤثرون الحياة الدنيا).
امیرحسین
09-21-2011, 10:42 AM
(آيه 17)- «در حالى كه آخرت بهتر و پايدارتر است» (و الآخرة خير و ابقى).
و اين در حقيقت همان مطلبى است كه در احاديث نيز آمده: «محبت دنيا سر چشمه هر گناهى است».
بنابر اين براى قطع ريشههاى گناه راهى جز اين نيست كه حب و عشق دنيا را از دل بيرون كنيم و به دنيا همچون وسيله و يا مزرعهاى بنگريم.
(آيه 18)- و سر انجام در پايان سوره مىفرمايد: «اين دستورها (كه گفته شد منحصر به اين كتاب آسمانى نيست، بلكه) در كتب آسمانى پيشين (نيز) آمده است» (ان هذا لفى الصحف الاولى).
امیرحسین
09-21-2011, 10:42 AM
(آيه 19)- «در كتب ابراهيم و موسى» (صحف ابراهيم و موسى).
تعبير به «صحف اولى» در مورد كتابهاى ابراهيم و موسى در برابر صحف اخير است كه بر حضرت مسيح و پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نازل شده است.
آيات فوق نشان مىدهد كه حضرت ابراهيم و موسى عليهما السّلام نيز داراى كتابهاى آسمانى بودهاند.
در روايتى از أبو ذر مىخوانيم كه مىگويد:
به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله عرض كردم: انبيا چند نفر بودند؟
فرمود: 124 هزار نفر.
گفتم: رسولان آنها چند نفر بودند؟
فرمود: 313 نفر، و بقيه فقط «نبى» بودند.
عرض كردم: آدم «نبى» بود؟
فرمود: بله، خداوند با او سخن گفت و او را با دست خود آفريد.
سپس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله افزود: اى أبو ذر! چهار نفر از انبياء عرب بودند: هود و صالح و شعيب و پيامبر تو.
گفتم: اى رسول خدا! خداوند چند كتاب نازل فرمود؟
فرمود: 104 كتاب، ده كتاب بر «آدم» پنجاه كتاب بر «شيث» و بر «اخنوخ» كه ادريس است سى كتاب، و او نخستين كسى است كه با قلم نوشت و بر «ابراهيم» ده كتاب و نيز تورات و انجيل و زبور و فرقان را (بر موسى و مسيح و داود و پيامبر اسلام نازل كرد.)
«پايان سوره اعلى»
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.