توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوره انفطار [82]
امیرحسین
09-11-2011, 09:11 AM
سوره انفطار [82]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 19 آيه است.
محتواى سوره:
اين سوره مانند بسيارى از سورههاى ديگر جزء آخر قرآن بر محور مسائل مربوط به قيامت دور مىزند، و روى هم رفته در آيات نوزدهگانه آن به پنج موضوع در اين رابطه اشاره شده:
1- اشراط السّاعه: يعنى حوادث عظيمى كه در پايان جهان و در آستانه قيامت رخ مىدهد.
2- توجه انسان به نعمتهاى خداوند كه سراسر وجود او را فرا گرفته.
3- اشاره به فرشتگانى كه مأمور ثبت اعمال انسانها هستند.
4- سرنوشت نيكان و بدان در قيامت.
5- گوشهاى از سختيهاى آن روز بزرگ.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «هر كس اين دو سوره: سوره انفطار و سوره انشقاق را تلاوت كند، و آن دو را در نماز فريضه و نافله برابر چشم خود قرار دهد هيچ حجابى او را از خدا محجوب نمىدارد، و چيزى ميان او و خداوند حائل نمىشود، پيوسته (با چشم دل) به خدا مىنگرد و خدا (با لطفش) به او نگاه مىكند، تا از حساب مردم فارغ شود».
مسلما نعمت بزرگ حضور در پيشگاه خدا، و از ميان رفتن حجابها ميان او و پروردگار، براى كسى است كه اين دو سوره را در عمق جانش جاى دهد و خود را براساس آن بسازد، نه اين كه به لقلقه زبان اكتفا كند.
امیرحسین
09-11-2011, 09:12 AM
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)- آن زمان كه نظام جهان در هم ريزد! باز در آغاز اين سوره به قسمتى از حوادث وحشت انگيزى كه در آستانه رستاخيز سرتاسر اين جهان را فرا مىگيرد برخورد مىكنيم.
نخست مىفرمايد: «در آن زمان كه آسمان [- كرات آسمانى] از هم شكافته شود» (اذا السماء انفطرت).
(آيه 2)- «و آن زمان كه ستارگان پراكنده شوند و فرو ريزند» (و اذا الكواكب انتثرت).
نظام جهان بالا در هم مىريزد، و انفجارهاى عظيمى سراسر كرات آسمانى را فرا مىگيرد، منظومهها نظام خويش را از دست مىدهند، و ستارگان از مدار خود بيرون مىروند، و بر اثر تصادم شديد به يكديگر متلاشى مىشوند، عمر اين جهان به پايان مىرسد، و همه چيز ويران مىشود، تا بر ويرانههايش عالم نوين آخرت برپا گردد.
هدف اعلام اين مطلب است جايى كه اين كرات عظيم آسمانى به چنين سرنوشتى دچار شوند تكليف انسان ضعيف در اين ميان معلوم است.
(آيه 3)- سپس از آسمان به زمين مىآيد، مىفرمايد: «و آن زمان كه درياها به هم پيوسته شود» (و اذا البحار فجرت).
گرچه امروز نيز تمام درياهاى روى زمين (غير از درياچهها) به هم ارتباط دارند، ولى به نظر مىرسد كه در آستانه قيامت بر اثر زلزلههاى شديد، يا متلاشى شدن كوهها و ريختن آنها در درياها چنان درياها پر مىشوند كه آب سراسر خشكيها را فرا مىگيرد، و درياها به صورت يك اقيانوس گسترده و فراگير در مىآيند، همانگونه كه يكى از تفسيرهاى آيه 6 سوره تكوير «و اذا البحار سجرت» نيز همين است «1».
__________________________________________________
(1) احتمال ديگرى در تفسير اين آيه داده شده كه در ذيل آيه 6 سوره تكوير ذكر گرديد.
امیرحسین
09-11-2011, 09:12 AM
(آيه 4)- سپس در باره مرحله دوم رستاخيز و تجديد حيات جهان و تجديد حيات مردگان مىفرمايد: «و آن زمان كه قبرها زير و رو گردد» (و اذا القبور بعثرت). و مردگان بيرون آيند و براى حساب آماده شوند.
(آيه 5)- و بعد از ذكر اين نشانهها كه قبل از رستاخيز و بعد از آن صورت مىگيرد، سخن نهائى را چنين بيان مىكند: در آن زمان «هر كس مىداند آنچه را كه از پيش فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است» (علمت نفس ما قدمت و اخرت).
آرى! آن روز حجابها كنار مىرود، پردههاى غرور و غفلت دريده مىشود، و حقايق جهان عريان و آشكار مىگردد، آنجاست كه انسان تمامى اعمال خود را مىبيند و از نيك و بد آن آگاه مىشود، چه اعمالى را كه از قبل فرستاده، و چه كارهائى كه آثارش بعد از او در دنيا باقى مانده مانند خيرات و صدقات جاريه، و بناها و آثارى كه براى مقاصد رحمانى يا شيطانى ساخته، و از خود به جا نهاده است، و يا كتابها و آثار علمى و غير علمى كه براى مقاصد نيك و بد تحرير يافته، و بعد از او مورد بهرهبردارى ديگران قرار گرفته است، همچنين سنتهاى نيك و بد كه اقوامى را به دنبال خود كشانيده.
اينها نمونههائى است از كارهائى كه نتايجش بعد از انسان به او مىرسد و مصداق «اخّرت» در آيه فوق است.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «بعد از مرگ انسان، پرونده اعمال او بسته مىشود، و اجر و پاداشى به او نمىرسد مگر از سه طريق (و در روايت ديگرى اين امور شش چيز شمرده شده:) بناها و اشياء مفيدى كه براى استفاده مردم از خود به يادگار گذارده، فرزند صالح، قرآنى كه آن را تلاوت مىكند، چاهى كه حفر كرده، درختى كه غرس نموده، تهيه آب، و سنّت حسنهاى كه بعد از او باقى مىماند و مورد توجه قرار مىگيرد.»
امیرحسین
09-11-2011, 09:14 AM
(آيه 6)- اى انسان! چه چيز تو را مغرور ساخته؟ در تعقيب آيات گذشته كه پيرامون معاد سخن مىگفت، در اينجا براى بيدار كردن انسان از خواب غفلت، و توجه او به مسؤوليتهايش در برابر خداوند، نخست او را مخاطب ساخته، و با يك استفهام توبيخى شديد و در عين حال توأم با نوعى لطف و محبت مىفرمايد: «اى انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته»؟ (يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم).
به مقتضاى ربوبيتش پيوسته او را در كنف حمايت خود قرار داده، و تربيت و تكامل را بر عهده گرفته، و به مقتضاى كرمش او را بر سر خوان نعمت خود نشانده، و از تمام مواهب مادى و معنوى برخوردار ساخته است.
در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آمده است كه هنگام تلاوت اين آيه فرمود: «غرّه جهله جهل و نادانيش او را مغرور و غافل ساخته است»! و از اينجا روشن مىشود هدف اين است كه با تكيه بر مسأله ربوبيت و كرم خداوند غرور و غفلت و جهل انسان را در هم بشكند.
(آيه 7)- سپس براى بيدار ساختن اين انسان غافل به گوشهاى از كرم و الطافش به او در چهار مرحله اشاره كرده، مىفرمايد: «همان خدائى كه تو را آفريد، و سامان داد و منظم ساخت» (الذى خلقك فسواك فعدلك).
(آيه 8)- «و در هر صورتى كه مىخواست تو را تركيب نمود» (فى اى صورة ما شاء ركبك).
در اين آيات و بسيارى ديگر از آيات قرآن خداوند اين انسان فراموشكار و مغرور را وادار به عرفان خويشتن مىكند از آغاز آفرينش در رحم مادر، تا لحظه تولد، و از آنگاه تا نمو و رشد كامل، وجود خويش را مورد بررسى دقيق قرار دهد، و ببيند در هر گام، و در هر لحظه، نعمت تازهاى از سوى آن منعم بزرگ به سراغش آمده، تا خود را سراپا غرق احسان او بيند و از مركب غرور و غفلت پايين آيد و طوق بندگى حق را بر گردن نهد.
(آيه 9)- سپس به منشأ غرور و غفلت آنها اشاره كرده، مىفرمايد: «آن گونه كه شما مىپنداريد نيست بلكه شما روز جزا را منكريد» (كلا بل تكذبون بالدين).
نه مسأله كرم خداوند مايه غرور شماست، و نه لطف و نعمتهاى او، بلكه ريشه اصلى را در عدم ايمان به روز رستاخيز بايد بيابيد.
امیرحسین
09-11-2011, 09:14 AM
(آيه 10)- سپس براى از ميان بردن عوامل غرور و غفلت و تقويت ايمان به معاد مىافزايد: «و بىشك نگاهبانانى بر شما گمارده شده ...» (و ان عليكم لحافظين).
(آيه 11)- نگاهبانانى كه در نزد پروردگار «والا مقام و نويسنده» اعمال نيك و بد شما هستند (كراما كاتبين).
(آيه 12)- «كه مىدانند شما چه مىكنيد» (يعلمون ما تفعلون). حتى از اراده و تصميم باطنى شما به هنگام گناه يا كار نيك با خبرند.
منظور از «حافظين» در اينجا فرشتگانى هستند كه مأمور حفظ و نگهدارى اعمال انسانها اعم از نيك و بد هستند كه در آيه 17 سوره ق از آنها تعبير به «رقيب و عتيد» شده است: «انسان هيچ سخنى را تلفظ نمىكند مگر اين كه نزد او فرشتهاى است مراقب و آماده براى انجام مأموريت».
و در همان سوره ق آيه 16 مىفرمايد: «به خاطر بياوريد هنگامى را كه دو فرشته از راست و چپ كه ملازم شما هستند اعمال شما را تلقى و ثبت مىكنند».
(آيه 13)- به دنبال بحثى كه در آيات گذشته پيرامون ثبت و ضبط اعمال انسانها به وسيله فرشتگان آمد، در اينجا به نتيجه اين حسابرسى، و مسير نهائى نيكان و بدان اشاره كرده، مىفرمايد: «به يقين نيكان در نعمتى فراوانند» (ان الابرار لفى نعيم).
(آيه 14)- «و بدكاران در دوزخند»! (و ان الفجار لفى جحيم).
اين كه مىفرمايد: «نيكوكاران در بهشت، و بدكاران در دوزخند» ممكن است به اين معنى باشد كه آنها هم اكنون نيز در بهشت و دوزخ وارد شدهاند، و در همين دنيا نيز نعمتهاى بهشتى و عذابهاى دوزخى آنها را فرا گرفته، همان گونه كه در آيه 54 سوره عنكبوت مىخوانيم: «دوزخ كافران را احاطه كرده است».
و نيز جمعى گفتهاند كه اين گونه تعبيرها اشاره به آينده حتمى است- ولى معنى اول با ظاهر آيه سازگارتر است.
امیرحسین
09-11-2011, 09:14 AM
(آيه 15)- در اين آيه توضيح بيشترى در باره سرنوشت فاجران داده، مىافزايد: «روز جزا وارد آن مىشوند و مىسوزند» (يصلونها يوم الدين).
هرگاه معنى آيه گذشته چنين باشد كه آنها هم اكنون داخل دوزخند اين آيه نشان مىدهد كه در روز قيامت ورود بيشتر و عميقترى در اين آتش سوزان مىيابند و اثر آتش را به خوبى احساس مىكنند.
(آيه 16)- و باز براى تأكيد بيشتر مىفرمايد: «و آنان هرگز از آن غايب و دور نيستند» (و ما هم عنها بغائبين).
بسيارى از مفسران اين جمله را دليلى بر خلود و جاودانگى عذاب «فجار» گرفتهاند، و چنين نتيجهگيرى كردهاند كه منظور از «فجّار» در اين آيات كفّارند. چرا كه «خلود» و جاودانگى جز در مورد آنها وجود ندارد بنابر اين فجّار كسانى هستند كه پردههاى تقوا و عفاف را به خاطر عدم ايمان و تكذيب روز جزا دريدهاند. نه به خاطر غلبه هواى نفس در عين داشتن ايمان.
ضمنا آيه فوق اين حقيقت را نيز بازگو مىكند كه عذاب دوزخيان هيچ گونه فترتى ندارد، و حتى براى ساعت و يا لحظهاى از آن دور نمىشوند.
امیرحسین
09-11-2011, 09:15 AM
(آيه 17)- بعد براى بازگو كردن اهميت آن روز بزرگ مىافزايد: «تو چه مىدانى روز جزا چيست»؟ (و ما ادراك ما يوم الدين).
(آيه 18)- «باز چه مىدانى روز جزا چيست»؟ (ثم ما ادراك ما يوم الدين).
جائى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله با آن آگاهى وسيع از قيامت و علم فوق العاده او نسبت به مبدأ و معاد، حوادث آن روز بزرگ و اضطراب و وحشت عظيمى را كه بر آن حاكم است به خوبى نداند تكليف بقيه روشن است.
(آيه 19)- سپس در يك جمله كوتاه و پر معنى يكى ديگر از ويژگيهاى آن روز را كه در حقيقت همه چيز در آن نهفته است مطرح كرده، مىفرمايد: «روزى است كه هيچ كس قادر بر انجام كارى به سود ديگرى نيست، و همه امور در آن روز از آن خداست» (يوم لا تملك نفس لنفس شيئا و الامر يومئذ لله). البته در اين جهان نيز همه كارها به دست قدرت اوست، و همگان به او نيازمندند، ولى در آن روز اين مالكيت و حاكميت صورى و مجازى انسانها نيز برچيده مىشود و حاكميت مطلقه خداوند و مالكيت او بر هر چيز از هر زمان آشكارتر است.
«پايان سوره انفطار»
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.