توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا دین یهودی کنونی، دین الهی نیست ؟
امیرحسین
10-12-2014, 01:55 PM
تاريخ يهود يكي از عجيب ترين و پرحادثه ترين تواريخ جهان به شمار مي رود. يهود خود را ملت برگزيده خداوند و بقيه را حيوانات انسان نما مي دانند و از ارتكاب هيچ جرم و عمل ناشايست و خطرناكي مضايقه نمي كنند. اين ملت نسبتاً كوچك آن قدر نيرنگ و توطئه از خود نشان داده كه از حد و حصر خارج است و از اين رو در طول تاريخ قوم يهود منفور ملت ها بوده و هستند .
گوستا و لوون فرانسوي مي گويد:
قوم يهود واقعاً حرثومه فساد و مظهر لجاجت است اين قوم مكارو خدعه گر در همان روزهاي پيدايش خودآن قدر با حضرت موسي (ع) كج روي و بدرفتاري كردندن كه چندين مرتبه برايشان عذاب نازل شد(1).
سخن را با شواهد موجود بر تحريف تورات آغاز مي كنيم
1. تناقضات تورات
یکی از مسلمات تورات و کتاب مقدس این است که حضرت موسی از رود اردن عبور نکرد و در همین سوی رود در گذشت(2)
حال آنكه در تورات متنی از سخنان موسی در آن طرف رود اردن موجود مي باشد (3)
2. خطاب به موسي با ضمیر سوم شخص:
"و موسي اين تورات را نوشته، آن را به بنيلاوي كَهَنه كه تابوت عهد خداوند را بر ميداشتند و به جميع مشايخ اسرائيل سپرد."(4)
مشابه این نوع سخن گفتن در بخشهای دیگر تورات: خروج ۹:۳۳، خروج ۱۱:۳۳، اعداد ۳:۱۲، اعداد ۱۴:۳۱، تثنیه ۱:۳۳، تثنیه ۶:۳۴، لاویان ۱:۱۲ و خروج ۹:۱۱
امیرحسین
10-12-2014, 01:55 PM
3. خلط بين سخنان موسي وسخنان تاريخ نگاران:
"و موسي چون وفات يافت، صد و بيست سال داشت، و نه چشمش تار، و نه قوتش كم شده بود و بنياسرائيل براي موسي در عربات موآب سي روز ماتم گرفتند. پس روزهاي ماتم و نوحهگري براي موسي سپري گشت. و يوشع بننون از روح حكمت مملو بود، چونكه موسي دستهاي خود را بر او نهاده بود. و بنياسرائيل او را اطاعت نمودند، و برحسب آنچه خداوند به موسي امر فرموده بود، عمل كردند."(5)
خدا در نظر يهود:
خداوند، در كتاب مقدّس يهود، شكل عجيب و غريبى به خود گرفته است. مثلاً مانند انسان است(6)، گيسو و لباس دارد(7)دوپا دارد(8)، مانند انسان راه مىرود(9)، از آسمان به زمين فرود آمده به هر كجا كه بخواهد مىرود و جائى را براى سكونت و زندگى خويش مسكن قرار مىدهد(10)، آن قدر نادان است كه بدون نشانه نمىتواند خانه مـؤمنان را از خانه كـفّار تشخيـص دهد. (11) و از خيلى چيزها بىخبر است(12)، پيمان خود را مىشكند(13)، از كرده خويش پشيمان مىشود(14)، گاهى غصه مىخورد و بر كارى كه كرده است اندوهگين مىشود(15)، با انسان كشتى مىگيرد(16)
اين است، صفات خداوند در نظر يهود! ولى خداوند جهان از همه اين خرافات منزّه و مبرّا است، نه جسم است و نه عوارض جسمى بر او عارض مىشود، هميشه راست مىگويد و هيچ وقت پيمان خود را نمىشكند، تمام اعمالش از روى خِرد و حكمت است، ابدا اندوهگين و محزون نمىشود، يكى است و شريك ندارد و هميشه خواهان خير مردم است.
امیرحسین
10-12-2014, 01:56 PM
پيامبران در نظر يهود:
پيامبرانِ (كتاب مقدس!) دست كم از خدايان آن ندارند مثلاً بعضى آنها:
1ـ با زنان نامحرم زنا مىكنند، چنانچه به حضرت داود(ع) نسبت دادهاند(17).
2ـ با دختران خود زنا مىكنند و به حضرت لوط(ع) نسبت مىدهند(18).
3 ـ مردم را فريب مىدهند و آنها را مىكشند و زنهايشان را به همسرى در مىآورند. اين عمل را هم به حضرت داود(ع) نسبت مىدهند(19).
4 ـ با خداوند كشتى مىگيرند، چنانچه به حضرت يعقوب(ع) چنين نسبت مىدهند(20).
5 ـ كارهائى را كه خداوند نهى كرده انجام مىدهند، چنانچه به حضرت سليمان(ع) نسبت دادهاند(21).
6 ـ قلبهايشان به جانب بُت متمايل مىشود، چنانچه به حضرت سليمان(ع) نسبت مىدهند(22).
7 ـ براى پرستش بُتها خانه مىسازند و اين مطلب را نيز به حضرت سليمان(ع) نسبت دادهاند(23).
8 ـ خداوند مىخواهد آنها را بكشد، چنانچه به حضرت موسى(ع) نسبت مىدهند(24).
9 ـ ستمكار هستند و به كشتار كودكان و افتادگان وگاوان و گوسفندان فرمان مىدهند(25).
10ـ با خداوند درشتى و خشونت مىكنند، چنانچه اين موارد را هم به حضرت موسى(ع) نسبت دادهاند(26).
11 ـ سالهاى متمادى بين مردم لخت و پا برهنه راه مىروند، چنانچه به اشياى پيامبر نسبت دادهاند(27).
12 ـ به گردنهاى خويش بند و يوغ مىگذارند و اين را هم به ارمياى پيامبر نسبت مىدهند(28).
13ـ خداوند فرمانشان مىدهد تا نان آلوده به نجاسات انسانى بخورند.
امیرحسین
10-12-2014, 01:56 PM
14ـ خداوند به آنها دستور مىدهد كه سر و صورت خود را بتراشند و اين دو مورد را هم به حزقيال نسبت دادهاند(29).
15 ـ خداوند امرشان مىكند تا زن زنا زاده را به همسرى در آورند و گفتهاند كه يوشع(ع) چنين كرده است(30).
16 ـ مردم را به پرستش بُت ترغيب كرده و خود بُت مىسازند، و مىگويند كه اين عمل را هم هارون(ع) انجام داده(31).
17 ـ از راه زنا متولّد شدهاند، چنانچه به يفتاح پيامبر(ع) نسبت مىدهند(32).
18 ـ شراب مىنوشند و مستى مىكنند و به حضرت نوح(ع) نسبت دادهاند(33).
19 ـ دروغگو هستند، چنانچه به پيامبر سالخورده حضرت نوح(ع) نسبت مىدهند(34).
20 ـ و يكى از صفات حضرت يعقوب(ع) را گفتهاند كه نبوّت را به زور از خداوند گرفته است(35). اين است صفات پيامبران و سفراى الهى در نظر عهد عتيق!
آرى يهود، اين صفات زشت را به پيامبران(عليهمالسلام) نسبت داده تا ميدان گناه براى آنها باز باشد و دامن خود را از هرگونه آلودگى و معصيتى پاك بنمايند، تا اينكه اگر زنا كردند، و يا شراب نوشيدند، دروغ گفتند، عهد و پيمان شكستند كس نتواند به آنها اعتراض كرده و آنها را سرزنش كند و براى گناه و معصيت آزاد بوده و تمام نسبتهاى زشت را به فرستادگان خدا يعنى پيغمبران روا دارند كه اگر كسى متعرّض آنها شد، بگويند: مگر پيامبران خدا چنين نمىكردند؟! ما هم اين اعمال را از آنها آموخته و انجام مىدهيم! ولى انبياء اولى العزم(عليهم السلام) از نظر عقل و منطق از همه دروغها و افسانهها مبرّا و منزّه مىباشند، زيرا آنها معصوم بوده و هيچ عمل زشتى را انجام نمىدهند.
امیرحسین
10-12-2014, 01:56 PM
لازم است به چند نكته از كتاب عهد عتيق كه در واقع معرّف خوبى براى يهود است توجّه فرمائيد:
الف ـ بى عفّتى يهود:
ابرام يعنى (ابراهيم خليل(ع)) به طرف جنوب كوچ كرد و در حالى كه قحطى در آن سرزمين بود، به مصر رسيد تا در آنجا زندگى كند. زيرا كه قحطى در مصر بسيار شدّت داشت و چون ابراهيم(ع) و همسرش سارا نزديك مصر رسيدند، باو فرمان داد كه در نزد اهالى مصر خود را خواهر من معرفى كن تا از اين بابت براى من پيشامد ناگوارى بوجود نيايد و در امنيت كامل بسر ببرم. چرا كه تو بسيار خوش منظر و زيبا مىباشى، به مجرّد ورود ابرام به مصر امراى فرعون و اهالى مصر، آن زن را ديدند كه بسيار خوش منظر است، آنها او را در حضور فرعون ستودند، پس وى را به خانه فرعون بردند و به ابرام احسان نمودند و به او هدايائى مانند ميش، گاو، گوسفند، كنيز و شتران بخشيدند، خداوند هم فرعون و اهل خانه او را به سبب سارا (زوجه ابرام) به بلاى سخت مبتلا ساخت.
فرعون ابرام را خواند گفت: اين چه عملى است كه نسبت به من روا داشتى؟ چرا مرا خبر ندادى كه او زوجه تو است؟ چرا گفتى او خواهر من است كه او را به زنا گرفتم؟ اينك زوجه خود را برداشته و برو. آن گاه فرعون فرمان داد كه ابراهيم(ع) با زوجه خود و تمام اموال و دارائى كه داشت حركت كند(36). وقتى انسان اين قصّه را مىخواند، به خوبى درك مىكند كه چرا دولت اسرائيل (زنا) را يك عمل قانونى و شرافتمندانه مىداند؟ شايد تصوّر كنيد كه پيامبر بزرگ آنها (ابرام) براى مال و ثروت دنيا چند رأس گاو و گوسفند همسر خود را بعنوان خواهر معرفى و تقديم فرعون كرده؟!
امیرحسین
10-12-2014, 01:57 PM
ب ـ طمع يهود:
يهوه خداى ما، مارا در حوريب خطاب كرده و گفت: توقف شما در اين كوه بس است، پس به فرمان او كوچ كرده وتوجّه آنها را به كوهستان اموريان و جميع حوالى آن از عربه، هامون، جنوب و كناره دريا يعنى زمين كنعانيان، لبنان، تا نهر بزرگ كه نهر فرات باشد جلب كرده و اجازه ورود داد، اينك زمين را پيش روى شما گذاشتيم، وظيفه شما بر اين است كه به اين سرزمين وارد شده و اين سرزمين همان زمينى است كه خداوند براى پدران شما (ابرام، اسحاق و يعقوب) و همچنين براى فرزندان شما و نسل آينده در نظر گرفته است(37).
ج ـ بىرحمى و قساوت يهود:
آن قوم صدا زدند و كرناها را نواختند و چون مردم آواز كرنا را شنيدند و به آواز بلند فرياد زدند حصارهاى شهر فرو ريخته و هركس توان داشت به شهر اريحا در آمد، مرد و زن، پير و جوان حتّى حيوانات همه را از دم شمشير گذراندند و شهر را به آتش كشيده و طلا و نقره و همه اسباب و اثاثيه و ظروف قيمتى را به خزانه خانه خدا بردند(38).
امیرحسین
10-12-2014, 01:57 PM
چون به نزديكترين شهر رسيدى، اوّل نداى صلح و صفا ده و اگر از طرف مردم جواب مثبت شنيدى و دروازهها را به روى تو و ياران تو گشودند و ماليات و جزيه پرداختند با آنها صلح و صفا برقرار كن ولى اگر با تو صلح و صفا برقرار نكرده و از دستورات تو سرپيچى كردند آن شهر را به فرمان خدايت (يهوه) محاصره كرده، زنان و مردان، اطفال را بكش و دارائى آنها را به تاراج ببر، يهوه خدايت اجازه مىدهد كه به تمام شهرهائى كه از تو دورند و از اين امتها نباشند چنين رفتار نمائى. و باز به دستور يهوه خدايت هرآنچه را كه به مالكيّت تو در آمده و از آن تو است و تا مىتوانى هيچ ذىنفس را زنده مگذار، بلكه ايشان را يعنى حتيان، اموريان، كنعانيان، فرزيان، حويان، و يئوسيان را چنانكه يهوه خدايت ترا امر فرموده است هلاك ساز(39).
رسول گرامي اسلام (ص)در آغاز هجرت به و محض ورود به شهر مدينه طي عهد نامه اي با يهوديان مدينه پيمان حسن هم جواري و عدم تعرض و عدم مزاحمت بست , اما آنان به خوبي تبهكاري و مفسده جويي پيسوسته در پنهاني برخلاف مضمون عهدنامه به اذيت و آزار پيغمبر و مسلمانان مي پراختند تا اين كه در جنگ احزاب آشكارا به همكاري كفار قريش شتافته و عليه پيغمبر اسلام به نبردپراختند, ولي خداوند آنان را به خاك ذلت نشاند و پيامبر دستود داد تا تمام يهود را از جزيره العرب بيرون كنند(40).
رجوع كنید براي آگاهي بيشتر: دنيا بازيچه يهود ، شيرازي سيدمحمد ، سايت كتابخانه تبيان
امیرحسین
10-12-2014, 01:58 PM
پـي نوشت ها:
1. سيدمحمد شيرازي ، دنيا و يهود، ص 173. انتشارات امين.
2. سفر تثنیه ۲:۳۱و1 همچنین نگاه کنید به یوشع ۱ :۱ و ۲.
3. تثنیه ۱:۱.
4. سفر تثنیه 31 : 10.
5. سفر تثنیه 34: 9-7.
6 . سفر پيدايش، اصحاح اوّل آيه36.
7 . سفر دانيال، اصحاح هفتم.
8 . سفر خروج، اصحاح بيست و چهارم.
9 . سفر پيدايش، اصحاح سوم.
10 . سفر خروج، اصحاح19 و مزمور132 آيه13.
11 . سفر خروج، اصحاح دوازدهم، آيه12.
12 . سفر پيدايش، اصحاح سوم.
13 . سموئيل اول، اصحاح دوم، آيه30.
14 . سموئيل اول، اصحاح15 آيه10.
15 . سفر پيدايش، باب ششم.
16 . سفر پيدايش، باب34.
17 . سموئيل دوم، اصحاح11 آيات متفرقه.
18 . سفر پيدايش، اصحاح 29.
19 . سموئيل دوم، اصحاح11.
20 . سفر پيدايش، اصحاح29.
21 . اوّل پادشاهان، اصحاح11.
امیرحسین
10-12-2014, 01:58 PM
22 . اوّل پادشاهان، اصحاح11 آيه1.
23 . اوّل پادشاهان، باب11.
24 . سفر خروج، اصحاح چهارم، آيات متفرقه.
25 . اعداد اصحاح31 ، آيات متفرقه.
26 . سفر خروج اصحاح32 ، آيه31.
27 . سفر اشيا، باب،20 آيه 2، (اشيا نام يكى از پيامبران بنى اسرائيل است)..
28 . سفر ارميا، باب27 ، آيه1.
29 . سفر حزقيال، اصحاح 4 و 5 ، آيات12 و1.
30 . سفر يوشع، اصحاح اول.
31 . سفر خروج، باب32.
32 . سفر داوران، باب11 ، آيه1.
33 . سفر پيدايش، اصحاح9.
34 . اوّل پادشاهان، اصحاح13 آيه11.
35. سفر پيدايش، اصحاح32.
36 . سفر پيدايش، آيه9.
37 . سفر تثنيه، باب اوّل، آيه6.
38 . صحيفه يوشع، باب ششم، آيه20.
39 . سفر تثنيه، اصحاح بيستم، آيه1 .
40. همان و مصطفي حسيني دشتي، معارف و معاريف ، ماده يهود.
منبع: pasokhgoo.ir
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.