محمدابراهیم نامدار
08-23-2013, 06:13 PM
الف: درباره اين جريان علاوه بر آن که بيشتر دانشمندان شيعه آن را در کتاب هاي خويش آورده و تأييد کرده اند[1] بسياري از کتب معتبر اهل سنت نيز آن را به طرق خويش روايت نموده و مورد قبول قرار داده اند[2] حتي برخي از دانشمندان اهل سنت درباره تأييد اين جريان و رد اشکال هايي که به سند يا متن روايت شده کتابي مستقل تأليف کرده اند.[3]
ب: امام علي ـ عليه السّلام ـ حداقل دوبار اين اعجاز را به عنوان يکي از فضيلت ها و افتخارات خويش به مخالفان گوش زد نموده و آنان نيز آن را تأييد نمودند يکي در احتجاج با ابوبکر پس از جريان سقيفه[4] و ديگري در روز شورا خطاب به اصحاب شورا[5].
ج: جريان ردالشمس به عنوان يکي از موضوع هاي مسلم تاريخي در شعر بسياري از شعراي قرن اول و دوم آمده است[6] از جمله سيد حميري اشعار معروفي در اين زمينه دارد[7].
امّا شرح و توضيح اين جريان: همانطور که اشاره کرديم اين معجزه دوبار اتفاق افتاده است در اين قسمت هر دو واقعه را بطور خلاصه از کتاب ارشاد شيخ مفيد نقل مي کنيم.[8]
1. ردشمس در وهله اول به طوري که اسماء، ام سلمه، جابر انصاري، ابوسعيدي خدري و گروهي ديگر روايت کرده اند چنين است که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در منزل خود بود و علي ـ عليه السّلام ـ هم حضور داشت هماندم جبرئيل آمده وحي الهي آورده رسول خدا سر مبارک خود را روي پاي علي ـ عليه السّلام ـ گذارد و سر برنداشت تا هنگامي که آفتاب غروب نمود علي ـ عليه السّلام ـ که نماز عصر را بجا نياورده بود ناچار شد نمازش را در حالت نشسته و رکوع و سجود را با اشاره به جاي آورد. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ پس از آن که به خود آمد به علي ـ عليه السّلام ـ فرمود نماز عصرت قضا شد عرض کرد نمي توانستم نماز را به حالت عادي بخوانم به خاطر حالت وحي که بر شما عارض شده بود و بر من تکيه داده بوديد. در اين هنگام خود پيامبر و يا علي ـ عليه السّلام ـ به فرمان پيامبر از خداي متعال مي خواهد که خورشيد را براي علي ـ عليه السّلام ـ که براي احترام به پيامبر نمازش را به حالت عادي نخوانده ـ برگرداند و چنين مي شود دربارة مکاني که جريان اول رخ داد اگرچه در روايت شيخ مفيد چنان که گذشت منزل پيامبر گفته شده امّا برخي ديگر آن را «ضهياء» يا «صهباء»[9] و برخي آن را در «کراع الغميم»[10] و برخي ديگر آن را مسجد فضيخ ـ در حوالي مدينه ـ دانسته اند.[11]
2. مرتبه دوم که پس از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ براي ايشان اتفاق افتاد هنگامي بود که امام ـ عليه السّلام ـ و ياران او قصد عبور از رودخانه فرات در منطقه بابل را داشتند و هنگامي که سپاهيان مشغول عبور دادن مرکب ها و توشه ها از رودخانه بودند از نماز عصر غافل شدند امّا امام و برخي از ياران نماز را به جاي آوردند. در اين هنگام خورشيد غروب نمود در حالي که عدّه زيادي نماز عصر را نخوانده بودند آنان در اين باره با امام ـ عليه السّلام ـ به گفتگو پرداختند. وقتي امام ياران خويش را اين گونه نگران ديد از خداي متعال درخواست نمود تا خورشيد را برگرداند که سپاهيان نماز عصر را به جاي آورند و چنين شد...)[12] ازنظر شرعغŒ چون اطاعت از رسول خدا عين اطاعت از خداست لذا هيچ ايراد بر امام نيست.
ب: امام علي ـ عليه السّلام ـ حداقل دوبار اين اعجاز را به عنوان يکي از فضيلت ها و افتخارات خويش به مخالفان گوش زد نموده و آنان نيز آن را تأييد نمودند يکي در احتجاج با ابوبکر پس از جريان سقيفه[4] و ديگري در روز شورا خطاب به اصحاب شورا[5].
ج: جريان ردالشمس به عنوان يکي از موضوع هاي مسلم تاريخي در شعر بسياري از شعراي قرن اول و دوم آمده است[6] از جمله سيد حميري اشعار معروفي در اين زمينه دارد[7].
امّا شرح و توضيح اين جريان: همانطور که اشاره کرديم اين معجزه دوبار اتفاق افتاده است در اين قسمت هر دو واقعه را بطور خلاصه از کتاب ارشاد شيخ مفيد نقل مي کنيم.[8]
1. ردشمس در وهله اول به طوري که اسماء، ام سلمه، جابر انصاري، ابوسعيدي خدري و گروهي ديگر روايت کرده اند چنين است که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در منزل خود بود و علي ـ عليه السّلام ـ هم حضور داشت هماندم جبرئيل آمده وحي الهي آورده رسول خدا سر مبارک خود را روي پاي علي ـ عليه السّلام ـ گذارد و سر برنداشت تا هنگامي که آفتاب غروب نمود علي ـ عليه السّلام ـ که نماز عصر را بجا نياورده بود ناچار شد نمازش را در حالت نشسته و رکوع و سجود را با اشاره به جاي آورد. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ پس از آن که به خود آمد به علي ـ عليه السّلام ـ فرمود نماز عصرت قضا شد عرض کرد نمي توانستم نماز را به حالت عادي بخوانم به خاطر حالت وحي که بر شما عارض شده بود و بر من تکيه داده بوديد. در اين هنگام خود پيامبر و يا علي ـ عليه السّلام ـ به فرمان پيامبر از خداي متعال مي خواهد که خورشيد را براي علي ـ عليه السّلام ـ که براي احترام به پيامبر نمازش را به حالت عادي نخوانده ـ برگرداند و چنين مي شود دربارة مکاني که جريان اول رخ داد اگرچه در روايت شيخ مفيد چنان که گذشت منزل پيامبر گفته شده امّا برخي ديگر آن را «ضهياء» يا «صهباء»[9] و برخي آن را در «کراع الغميم»[10] و برخي ديگر آن را مسجد فضيخ ـ در حوالي مدينه ـ دانسته اند.[11]
2. مرتبه دوم که پس از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ براي ايشان اتفاق افتاد هنگامي بود که امام ـ عليه السّلام ـ و ياران او قصد عبور از رودخانه فرات در منطقه بابل را داشتند و هنگامي که سپاهيان مشغول عبور دادن مرکب ها و توشه ها از رودخانه بودند از نماز عصر غافل شدند امّا امام و برخي از ياران نماز را به جاي آوردند. در اين هنگام خورشيد غروب نمود در حالي که عدّه زيادي نماز عصر را نخوانده بودند آنان در اين باره با امام ـ عليه السّلام ـ به گفتگو پرداختند. وقتي امام ياران خويش را اين گونه نگران ديد از خداي متعال درخواست نمود تا خورشيد را برگرداند که سپاهيان نماز عصر را به جاي آورند و چنين شد...)[12] ازنظر شرعغŒ چون اطاعت از رسول خدا عين اطاعت از خداست لذا هيچ ايراد بر امام نيست.