امیرحسین
07-10-2011, 06:29 AM
عکس/ بسیج کلیسای آبادان
چقدر جوان امروز آبادان نيازمند و تشنهء رمزگشايي اين عكس است ، تا بداند اين مردانِ روزهاي سخت ، چه كساني بودند و چه ميخواستند و چه كردند .
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، عکسی که می بینید ، «پايگاه بسيج -كليساي آبادان – 1360» نام دارد. آقای آرش آبخو ضمن انتشار این عکس در سایت خود ، در توضیح آن آورده است:
بنايي كه اين افراد در كنار آن «عكس يادگاري» گرفته اند يادمان کشته های ارامنه در ترکیه به سال 1915، و عكسي كه تو مي بيني يادمان قتل عام مردم بي دفاع آبادان توسط رژيم بعث عراق در سال ۱۳60 خورشيدي است . لباسهایی که از فرط گشادی به تنِ صاحبِ کم سالشان زار می زنند ، تكيه دادن كودك سمت چپ به بغلدستياش كه اوج نياز به حمايت در اين سن را نشان مي دهد، نوجوان وسطي كه دستش را مثل يك سردارِ فاتح در جيبش كرده و با انگشتانِ دستِ ديگر علامت پيروزي را نشان مي دهد، ديگري كه زبانش را به شوخي بيرون آورده و تمام هيمَنهء نظامي عكس را بهم ريخته و در آن شرايط بمباران و نبرد خانه به خانه ، مرگ و زندگي را به سُخره گرفته است ، مندرس بودن پوتين و كفشهاي گلي افراد ديگر ، همه نشان از «تحميل» شدن جنگ به مردمی بيدفاع دارند . مردمی که «جنگجو» نبودند و «جنگزده» شدند . مردمي كه مظلومانه از خاک و خانواده شان دفاع کردند و غریبانه در خون غلطیدند.
چقدر جوان امروز آبادان نيازمند و تشنهء رمزگشايي اين عكس است ، تا بداند اين مردانِ روزهاي سخت ، چه كساني بودند و چه ميخواستند و چه كردند . تا بداند ، از آباداني كه امروز در آن نفس ميكشد چگونه دفاع شده است . تا بداند ، وظيفه و تعهدش در قبالِ شهرش چيست . اين عكس را به خاطر بسپاريد.
چقدر جوان امروز آبادان نيازمند و تشنهء رمزگشايي اين عكس است ، تا بداند اين مردانِ روزهاي سخت ، چه كساني بودند و چه ميخواستند و چه كردند .
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، عکسی که می بینید ، «پايگاه بسيج -كليساي آبادان – 1360» نام دارد. آقای آرش آبخو ضمن انتشار این عکس در سایت خود ، در توضیح آن آورده است:
بنايي كه اين افراد در كنار آن «عكس يادگاري» گرفته اند يادمان کشته های ارامنه در ترکیه به سال 1915، و عكسي كه تو مي بيني يادمان قتل عام مردم بي دفاع آبادان توسط رژيم بعث عراق در سال ۱۳60 خورشيدي است . لباسهایی که از فرط گشادی به تنِ صاحبِ کم سالشان زار می زنند ، تكيه دادن كودك سمت چپ به بغلدستياش كه اوج نياز به حمايت در اين سن را نشان مي دهد، نوجوان وسطي كه دستش را مثل يك سردارِ فاتح در جيبش كرده و با انگشتانِ دستِ ديگر علامت پيروزي را نشان مي دهد، ديگري كه زبانش را به شوخي بيرون آورده و تمام هيمَنهء نظامي عكس را بهم ريخته و در آن شرايط بمباران و نبرد خانه به خانه ، مرگ و زندگي را به سُخره گرفته است ، مندرس بودن پوتين و كفشهاي گلي افراد ديگر ، همه نشان از «تحميل» شدن جنگ به مردمی بيدفاع دارند . مردمی که «جنگجو» نبودند و «جنگزده» شدند . مردمي كه مظلومانه از خاک و خانواده شان دفاع کردند و غریبانه در خون غلطیدند.
چقدر جوان امروز آبادان نيازمند و تشنهء رمزگشايي اين عكس است ، تا بداند اين مردانِ روزهاي سخت ، چه كساني بودند و چه ميخواستند و چه كردند . تا بداند ، از آباداني كه امروز در آن نفس ميكشد چگونه دفاع شده است . تا بداند ، وظيفه و تعهدش در قبالِ شهرش چيست . اين عكس را به خاطر بسپاريد.