مسلمان
05-02-2013, 11:10 AM
هر انساني يک مراحلي براي تکامل (تکامل جسمي) دارد که در مسير رشدش از کودکي تا بزرگسالي همواره ناگزيراً در حال طي اين مسير ميباشد.
مراحل رشد و تکامل انسان به 3 دسته تقسيم ميشود:
1- مرحلهي تقليد طوطيوار. مثلاً صحبت کردن ما به زبان فارسي که ما در انتخابش نقشي نداشتيم.
2- مرحلهي تعبد. در اين مرحله که بعد رشد و نموي انسان شروع ميشود ما بر اساس درک و فهمي که داريم به اطرافيان خود اطمينان ميکنيم و بر اساس اعتمادمان به ديگران بدون چون و چرا از آنها حرف شنوي داريم اما دليل آن کارهايي که انجام ميدهيم را نميدانيم. مثلاً مدرسه رفتن که اينجور نبوده با فکر کردن خودمان به اين نتيجه رسيده باشيم که مدرسه رفتن خوب است و بعد برويم.
3- مرحلهي تعقل. در اين مرحله انسان به آن حد از رشد عقلي رسيده است که خودش بفهمد و سپس تصميم بگيرد. در اين مرحله انسان صحت و ابطال کارهايي را که در گذشته بر اساس تقليد طوطيوار و تعبد انجام ميداده با تفکر تشخيص ميدهد.
اگر کسي به مرز تعقل رسيد اما با جلسات و کساني که داراي عقل کاملتري هستند که او را آگاه کنه و عقل او را طوري رشد دهند که خودش بفهمد مواجه نشد در اين صورت اين شخص در همان مرحلهي تقليد طوطيوار و تعبد دوران کودکي باقي ميماند. اگر هم از اين دو مرحله خارج شود به دليل نداشتن مربي و راهنماي صحيح به بيراهه ميرود مثلاً ميگويد چرا نماز را فارسي نميخونيم و در نهايت حتي ممکن است نماز خواندن را کاري بيهوده بشمارد و آن را ترک کند.
هر انساني بايد در هر سه مرحله کار خود را بکند. مثلاً بچه در بچگي خوب بازي کند و ... .
مراحل رشد و تکامل انسان به 3 دسته تقسيم ميشود:
1- مرحلهي تقليد طوطيوار. مثلاً صحبت کردن ما به زبان فارسي که ما در انتخابش نقشي نداشتيم.
2- مرحلهي تعبد. در اين مرحله که بعد رشد و نموي انسان شروع ميشود ما بر اساس درک و فهمي که داريم به اطرافيان خود اطمينان ميکنيم و بر اساس اعتمادمان به ديگران بدون چون و چرا از آنها حرف شنوي داريم اما دليل آن کارهايي که انجام ميدهيم را نميدانيم. مثلاً مدرسه رفتن که اينجور نبوده با فکر کردن خودمان به اين نتيجه رسيده باشيم که مدرسه رفتن خوب است و بعد برويم.
3- مرحلهي تعقل. در اين مرحله انسان به آن حد از رشد عقلي رسيده است که خودش بفهمد و سپس تصميم بگيرد. در اين مرحله انسان صحت و ابطال کارهايي را که در گذشته بر اساس تقليد طوطيوار و تعبد انجام ميداده با تفکر تشخيص ميدهد.
اگر کسي به مرز تعقل رسيد اما با جلسات و کساني که داراي عقل کاملتري هستند که او را آگاه کنه و عقل او را طوري رشد دهند که خودش بفهمد مواجه نشد در اين صورت اين شخص در همان مرحلهي تقليد طوطيوار و تعبد دوران کودکي باقي ميماند. اگر هم از اين دو مرحله خارج شود به دليل نداشتن مربي و راهنماي صحيح به بيراهه ميرود مثلاً ميگويد چرا نماز را فارسي نميخونيم و در نهايت حتي ممکن است نماز خواندن را کاري بيهوده بشمارد و آن را ترک کند.
هر انساني بايد در هر سه مرحله کار خود را بکند. مثلاً بچه در بچگي خوب بازي کند و ... .