PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تفاوت ابلیس با شیطان / چگونه تاریکخانه شیطان‌ پرستی شکل گرفت ؟



امیرحسین
04-22-2013, 10:56 AM
نقد عرفان‌های نوظهور توسط حجت‌الاسلام عابدی؛
تفاوت ابلیس با شیطان / چگونه تاریکخانه شیطان‌پرستی شکل گرفت؟


رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم گفت: ابلیس همان موجودی است که آدم را سجده نکرد، اما شیطان لازم نیست موجود خاصی باشد؛ زنی که در خیابان می‌خواهد بدحجابی را ترویج کند، ابلیس نیست، شیطان است.


http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/2/2/309963_633.jpg


به گزارش مشرق؛ حجت‌الاسلام و‌المسلمین احمد عابدی، استاد درس خارج حوزه علمیه و رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در سلسله جلسات سخنرانی به نقد و بررسی عرفان‌های نوظهور پرداخته است که بخش داوزدهم آن در ادامه می‌آید:

*سابقه تاریخی شیطان پرستی نوظهور 80 سال است

یکی دیگر از این عرفان‌های نوظهور، شیطان پرستی است. که تقریباً شاید هفتاد، هشتاد سال از عمرش می گذرد و در این چند دهه اخیر خیلی باب شده است، اصل شیطان پرستی سابقه قدیمی زیادی دارد، قبل از زرتشت را نمی‌دانم که اعتقاد به ثنویت بوده است یا نبوده، ولی زرتشتی‌ها وقتی قائل به یزدان و اهریمن شدند، چیزهایی را گفتند کار خدا است و چیزهایی کار اهریمن است، مثلاً خشکسالی، زلزله و مریضی کار شیطان است و شیطان موجودی است که کارهای زشت و پلید را انجام می‌دهد.

در قدیم یک عده‌ای پیدا شدند و گفتند: اگر می‌خواهید دیگر خشکسالی نباشد باید شیطان را خوشحال کرد، یعنی خشکسالی کار شیطان است و برای بر طرف کردن خشکسالی شیطان را خوشحال کنیم، بنابراین کارهای بد را که شیطان خوشش می‌آید انجام دهند.

این سابقه قدیم شیطان پرستی است و این تفکر در طول تاریخ بوده است، یک گروهی نیز مثلاً در غرب کشور خودمان نیز وجود دارند که به آن‌ها نیز شیطان پرست می‌گویند، اینهایی که در غرب کشور شیطان پرست هستند، در واقع شیطان پرست نیستند، بلکه ابلیس پرست هستند و آنکه الان در دنیا به عنوان یک عرفان مطرح می‌شود شیطان پرستی است و نه ابلیس پرستی، (غیر از چیزی که در غرب کشور وجود دارد که ابلیس پرستی است که به آن شیطان پرستی می‌گویند).

امیرحسین
04-22-2013, 10:57 AM
ابلیس یک موجود خارجی است، همان موجودی که آدم را سجده نکرد، اما مسئله‌ای که الان در دنیا مطرح است، شیطان پرستی است که لازم نیست که موجود خاص باشد، زنی که در خیابان می‌خواهد بدحجابی را ترویج کند، ابلیس نیست، شیطان است و می‌خواهیم شیطان پرستی را بررسی کنیم.یک موجود داریم که آدم را سجده نکرده و الان نیز هست که ابلیس می‌شود، ولی بعضی از این فیلم‌ها شیطان‌اند، بعضی از این کتاب‌ها، بعضی از عکس‌ها، بعضی از زن‌ها و بچه‌ها و... اینها شیطان می‌شود، موش یا الاغی که اذیت می‌کند را نیز شیطان می‌گویند.
http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/2/2/309985_190.jpg
در «المیزان» علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه بحثی در خصوص شیطان و ابلیس دارد، آنجا که می‌گوید شارح تورات، فیلون یهودی می‌گوید شش اشکال است، درباره شیطان و ابلیس که اگر جن و انس جمع شوند هیچ کس نمی‌تواند جواب دهد، فخر رازی هم همین بحث را دارد، علامه طباطبایی می‌فرماید، من یک نفری جواب می‌دهم و نیازی نیست که جن و انس هم جمع بشوند، آنجا 6 اشکال مطرح کرده‌اند، ولی الان اشکالات به بیش از 116 اشکال رسیده است.

امیرحسین
04-22-2013, 10:57 AM
در تورات بحث‌هایی درباره شیطان و ابلیس است که این شیطان پرستی الان، ناظر بر همین بحث‌ها است، نارسایی بعضی از مفاهیم مسیحیت و کلیسا و اینکه نتوانستند درست معنا کنند که شیطان و ابلیس یعنی چه و خدا برای چه اینها را آفریده است، از طرفی هم بعضی مسایل اجتماعی که با جنگ‌های جهانی پدید آمد، باعث شد که شیطان پرستی در دنیا شکل بگیرد.

*چرایی ورود اخلاق قدرت در غرب

یک اخلاقی در اروپا و آمریکا است که به آن اخلاق قدرت می‌گویند، کتاب هم خیلی در این باره نوشته شده است، مثلاً یکی از بهترین کتاب‌ها «اخلاق القوه و قوه الاخلاق» است، هیتلر طرفدار چنین اخلاقی بود، هیتلر همیشه می‌گفت، قلدری و چاقو کشی و آدم کشی خوب است و ترحم و مظلوم نمایی و گریه کردن و صدقه دادن نیز کار بدی است، اینکه چرا به اینجا رسیده‌اند، بحث مفصلی است که باید حرف‌های نیچه و .. را مطرح کرد.

همان طور که یک اخلاقی در دنیا درست شده است که می‌گوید، مسیحیت می‌گفت اگر کسی سیلی به صورتت زد، آن طرف را نیز بگیر تا بزند، اگر کسی عبایت را دزدید، قبایت را نیز به او بده، در کتاب بینوایان، دزد، شب خانه کشیش خوابید، بعد شمعدان را دزدید و داخل جیبش گذاشت، وقتی می‌خواست برود، کشیش می‌دانست که در خانه‌اش دزدی کرده و وقتی می‌خواست برود، شمعدان دیگر را به دزد هدیه داد، البته اینجا در مقام تعریف و تمجید است، ولی این تفکر مسیحیت است که می‌گوید اگر کسی عبایت را دزدید قبایت را نیز بده.

شیطان پرستی در مقابل این تفکر است، می‌خواهد بگوید مسیحیت می‌گفت اگر کسی این طرف صورتت زد، آن طرف را نیز بگیر تا بزند، ما می‌گوییم (شیطان پرست‌ها)، اگر کسی به صورتت نزده و می‌توانی به صورتش بزنی، شما به صورتش بزن؛ یعنی شیطان پرستی در مقابل این اخلاق درست شد.چطور در اخلاق می‌گفتند اشک ریختن و ترحم قلب خوب است، نیچه آمد گفت: قساوت قلب خوب است و نه ترحم! در شیطان پرستی نیز می‌گوید: چون در مسیحیت می‌گویند اگر کسی این طرف را زد، آن طرف صورتت را نیز بگیر تا بزند، ولی ما می‌گوییم نه، اگر کسی نزده، شما بزن.

امیرحسین
04-22-2013, 10:58 AM
*چگونه تاریکخانه شیطان‌پرستی شکل گرفت؟

شاید حدود شصت ـ هفتاد سال باشد که فکر شیطان شیطان‌پرستی شروع شد، این شیطان‌پرستی در مقابل فضائل و رذائل اخلاقی موضع گرفت، جای فضائل و رذائل را عوض کردند، در تورات و انجیل می‌گوید زنا بد است، می‌گویند خوب است، ادیان دیگر می‌گویند دزدی بد است، می‌گویند خیلی خوب است، یعنی هر چیزی که در دینی خوب است، بگوییم بد و هر چیز که بد است بگوییم خوب، این شیطان پرستی می‌شود! پس شیطان پرستی یعنی جابجایی فضائل و رذائل، حلال‌خوری را بگوییم حرام‌خوری و حرام‌خوری را بگوییم حلال‌خوری.

شروع شیطان‌پرستی این گونه بود که یعنی نوعی موضع‌گیری در برابر نارسایی تعالیم کلیسا، اولین کارشان این بود که گفتند انسان را نعوذ بالله جای خدا بگذاریم، مثل اومانیسم، هر چیزی که انسان را محدود کند بد است و هر چیزی که آزادی برای انسان بیاورد خوب است، اولین کار این بود که فحشا و بی‌بند و باری و مسایل شهوانی را ترویج دادند، تعداد زیادی بچه‌های حرام‌زاده متولد شدند، این بچه‌های حرام زاده که متولد شد، اتاقک تاریکی را درست کردند که هیچ نوری در آن نباشد، بچه‌های حرام‌زاده را به داخل تاریکخانه‌ها می‌بردند و سر می‌بریدند و می‌گفتند خون اینها هدیه و قربانی برای شیطان باشد.

مدتی پلیس در اروپا و آمریکا شروع به برخورد با اینها کرد تا جلوی اینکار را بگیرد و آن‌ها نیز شروع به مقابله با پلیس کردند و سرانجام پلیس در این کشورها به این نتیجه رسید که اگر کسی این کار را با فرزند خودش انجام دهد و مخفیانه باشد، با او برخورد نکند و اگر کسی بچه مردم را سر می‌برد با او برخورد کند.

و این شروع بی‌بند و باری و بی‌عفتی‌ها بود که گفتند هیچ محدودیتی در مسایل جنسی وجود ندارد و هر چیزی هم که برای انسان محدودیت ایجاد کند، خلاف خواسته شیطان است، چون شیطان موافق آزادی است و خدا و دین مخالف آزادی انسان هستند و انسان باید عبد باشد.

این آغاز شیطان پرستی بود، که در اعتقادات و عرفان حرف‌هایی دارند که إن‌شاء‌الله عرض خواهیم کرد.

-پایان-