پرواز
08-20-2012, 10:02 AM
پناه می برم به خدا از شر شیطان رانده شده/به نام خداوند بخشنده ی مهربان
نجم
(آيه 38)- آيا با خبر نشده است كه در تمام اين كتب آسمانى اين حكم نازل شده
«كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمىگيرد»؟! (أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى).
(آيه 39)- سپس براى توضيح بيشتر مىافزايد: آيا خبر ندارد در اين كتب آسمانى آمده است
«كه براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست»؟! (وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى).
(آيه 40)- و آيا خبر ندارد
«كه تلاش او به زودى ديده مىشود»؟! (وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى).
نه تنها نتيجههاى اين سعى و تلاش- چه در مسير خير باشد يا شر- بلكه خود اعمال او، در آن روز در برابرش آشكار مىشود، همان گونه كه در آيه 30 سوره آل عمران مىفرمايد:
«روزى كه هر كس اعمال نيكى را كه انجام داده حاضر مىبيند».
(آيه 41)-
«سپس (در برابر عملش) به او جزاى كافى داده خواهد شد» (ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى).
منظور از «جزاء اوفى» جزائى است كه درست به اندازه عمل باشد، البته اين منافات با تفضّل الهى در مورد اعمال نيك به ده برابر، يا صدها، و هزاران برابر ندارد.
در آيات فوق اشاره به سه اصل از اصول مسلم اسلامى شده، كه در كتب آسمانى پيشين نيز به عنوان اصول مسلمى شناخته شده است:
الف- هر كس مسؤول گناهان خويش است.
ب- بهره هر كس در آخرت همان سعى و كوشش اوست.
ج- خداوند به هركس در برابر عملش جزاى كامل مىدهد.
و به اين وسيله قرآن خط بطلان بر بسيارى از اوهام و خرافات كه عوام مردم دارند، و يا احيانا در بعضى از مذاهب به صورت يك عقيده درآمده است مىكشد.
نجم
(آيه 38)- آيا با خبر نشده است كه در تمام اين كتب آسمانى اين حكم نازل شده
«كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمىگيرد»؟! (أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى).
(آيه 39)- سپس براى توضيح بيشتر مىافزايد: آيا خبر ندارد در اين كتب آسمانى آمده است
«كه براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست»؟! (وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى).
(آيه 40)- و آيا خبر ندارد
«كه تلاش او به زودى ديده مىشود»؟! (وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى).
نه تنها نتيجههاى اين سعى و تلاش- چه در مسير خير باشد يا شر- بلكه خود اعمال او، در آن روز در برابرش آشكار مىشود، همان گونه كه در آيه 30 سوره آل عمران مىفرمايد:
«روزى كه هر كس اعمال نيكى را كه انجام داده حاضر مىبيند».
(آيه 41)-
«سپس (در برابر عملش) به او جزاى كافى داده خواهد شد» (ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى).
منظور از «جزاء اوفى» جزائى است كه درست به اندازه عمل باشد، البته اين منافات با تفضّل الهى در مورد اعمال نيك به ده برابر، يا صدها، و هزاران برابر ندارد.
در آيات فوق اشاره به سه اصل از اصول مسلم اسلامى شده، كه در كتب آسمانى پيشين نيز به عنوان اصول مسلمى شناخته شده است:
الف- هر كس مسؤول گناهان خويش است.
ب- بهره هر كس در آخرت همان سعى و كوشش اوست.
ج- خداوند به هركس در برابر عملش جزاى كامل مىدهد.
و به اين وسيله قرآن خط بطلان بر بسيارى از اوهام و خرافات كه عوام مردم دارند، و يا احيانا در بعضى از مذاهب به صورت يك عقيده درآمده است مىكشد.