غریبه
07-26-2012, 12:22 PM
اِلهی اَلْبَسَتْنیِ اَلْخَطایا ثَوْبَ مَذَلٌتِی وَ جَلٌلَنِی اَلتٌباعُدَ مِنْكَ لِباسَ مَسْكَنَتِی وَ اَمَاتَ قَلْبِی عَظِیمُ جِنایتَیِ فَاَحْیِه بِتوْبَةٍ مِنْكَ یا اَمَلِی وَ بُغْیَتِی وَ یا سُؤْلِی وَِ مُنْیَتِی ...
خدای من !
گناهانم لباس خو اری بر تنم كر ده است و دوری از تو درماندگی را آرایشم شده است. افزونی لجن گناهانم ماهی دلم را میرانده است.ای نهایت آرزویم! ای زیباترین مطلوبم! ای تنها پاسخگویم! و ای محبوب دلم!ماهی دلم را با جریان زلال تو به پذیرت زنده گردان.
خدایا!
مر گناهانم را سایه روشن رحمتت بیار و مر عیو بم را ابر پر بار رحمتت ببار ...
فَوَ عِزٌتِكَ ما اَجِدُ لِذُنُوْبِی سِواكَ غافِراٍ ًوَ لا اَری لِكَسْرِی غَیْرَكَ جابِراً وَ قَدْ خَضَعْتُ بِاْلِانابَةِ اِلَیْكَ وَعَنَوْتُ بُالْاِسْتِكانَةِ لَدَیْكَ...
به عزتت سوگند كه جز تو مر گناهان خویش را بخشنده ای نمییابم و شكستگی خویش را جز تو پیوندی نمیبینم.من اینك با بالهای تواضع به بارگاه تو باز گشته ام و پیشانی خشوع و خواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام .اگر از در رحمت خویش برانیم به كدامین در پناهنده شوم و اگر از قلّه رافتت فرو افكنیم به كدامین دامنه بگریزم؟... كه صد افسوس از خجلت و رسوائیم و... هزار افغان از توشه راهم.
فَوَااَسَفاهُ مِنْ خَجْلَتِی وَ افْتِضاحِی وَ و الَهَفاهُ مِنْ سُوءُِ عَمَلِی وَ اجْتِراحِی اَسْاَلكَ یا غَافِرَ الَذٌَنْبِ اَلْكَبِیر وَ یا جَابِرَ اَلْعَظْمِ اَلْكَسِیرِ اَنْ تَهََبَ لِی مُوْبِقاتِ اَلْجَرائِر وَ تَسْتُرَ عَلَیٌَ فاَضِحاتِ اَلسٌَرائِرِ ...
ای بزرگ بخشاینده گناهان بزرگ و ای به هم آورنده و پیوند زننده استخوانهای شكسته!از عظیم گناهانم هلاك كننده هایش را ببخشواز قبیح رازهایم رسوا كننده ها یش را بپوش
و مرا در گرمای حضور قیامتت از خنك گوارای عفوت بنوش.
خداوندا!
بلند پرده زیبای گذشتت را بر چشمان گنهكار خسته ام دریغ مكن.خدایا! مر گناهانم را سایه روشن رحمتت بیار و مر عیو بم را ابر پر بار رحمتت ببار ...
خدای من !
گناهانم لباس خو اری بر تنم كر ده است و دوری از تو درماندگی را آرایشم شده است. افزونی لجن گناهانم ماهی دلم را میرانده است.ای نهایت آرزویم! ای زیباترین مطلوبم! ای تنها پاسخگویم! و ای محبوب دلم!ماهی دلم را با جریان زلال تو به پذیرت زنده گردان.
خدایا!
مر گناهانم را سایه روشن رحمتت بیار و مر عیو بم را ابر پر بار رحمتت ببار ...
فَوَ عِزٌتِكَ ما اَجِدُ لِذُنُوْبِی سِواكَ غافِراٍ ًوَ لا اَری لِكَسْرِی غَیْرَكَ جابِراً وَ قَدْ خَضَعْتُ بِاْلِانابَةِ اِلَیْكَ وَعَنَوْتُ بُالْاِسْتِكانَةِ لَدَیْكَ...
به عزتت سوگند كه جز تو مر گناهان خویش را بخشنده ای نمییابم و شكستگی خویش را جز تو پیوندی نمیبینم.من اینك با بالهای تواضع به بارگاه تو باز گشته ام و پیشانی خشوع و خواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام .اگر از در رحمت خویش برانیم به كدامین در پناهنده شوم و اگر از قلّه رافتت فرو افكنیم به كدامین دامنه بگریزم؟... كه صد افسوس از خجلت و رسوائیم و... هزار افغان از توشه راهم.
فَوَااَسَفاهُ مِنْ خَجْلَتِی وَ افْتِضاحِی وَ و الَهَفاهُ مِنْ سُوءُِ عَمَلِی وَ اجْتِراحِی اَسْاَلكَ یا غَافِرَ الَذٌَنْبِ اَلْكَبِیر وَ یا جَابِرَ اَلْعَظْمِ اَلْكَسِیرِ اَنْ تَهََبَ لِی مُوْبِقاتِ اَلْجَرائِر وَ تَسْتُرَ عَلَیٌَ فاَضِحاتِ اَلسٌَرائِرِ ...
ای بزرگ بخشاینده گناهان بزرگ و ای به هم آورنده و پیوند زننده استخوانهای شكسته!از عظیم گناهانم هلاك كننده هایش را ببخشواز قبیح رازهایم رسوا كننده ها یش را بپوش
و مرا در گرمای حضور قیامتت از خنك گوارای عفوت بنوش.
خداوندا!
بلند پرده زیبای گذشتت را بر چشمان گنهكار خسته ام دریغ مكن.خدایا! مر گناهانم را سایه روشن رحمتت بیار و مر عیو بم را ابر پر بار رحمتت ببار ...