زهرا
06-18-2012, 06:30 PM
روزي شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود و مجنون بدون اين که متوجه شود از بين او سجاده اش عبور کرد؛ مرد نمازش را قطع کرد و داد زد: هي چرا بين من و خدايم فاصله انداختي؟ مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق ليلي هستم تورا نديدم، تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي؟