محمد حسین
06-13-2012, 08:58 AM
http://noorportal.net/news/Pic_News/8708416b-a2cd-467c-b033-a0fb4374d659.jpg
یکی از منازل هولناک آخرت، قیامت است که هولش عظیم، بلکه از هر هول اعظم و فزعش فزع اکبر است و خداوند در وصف آن میفرماید: «ثَقُلَت فِی السَّماوَاتِ وَالاَرضِ لاَ تَأتِیکُم إِلاّ بَغتَهً»؛(1) سنگین و گران و عظیم است قیامت از حیث شدائد و هولهای آن، در آسمانها و زمین یعنی بر اهل آنها از ملائکه و جن و انس، نیاید شما را مگر ناگهان.
قطب راوندی از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت کرده که حضرت عیسی(علیهالسلام) از جبرئیل پرسید: «کی قیامت برپا خواهد شد؟»جبرئیل چون اسم قیامت شنید به لرزه افتاد و غش کرد؛ پس چون به حال آمد گفت: «یا روح الله، مسئول به امر قیامت اعلم از سائل نیست.» سپس آیه شریفه را که ذکر شد خواند. (2)
و شیخ جلیل علی بن ابراهیم قمی (ره) از حضرت امام محمد باقر(علیهالسلام) روایت کرده که: «وقتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) نشسته بود و جبرئیل نزد آن حضرت بود که ناگاه نظر جبرئیل به جانب آسمان افتاد و از ترس، رنگش مانند زعفران زرد شد؛ پس خود را به رسول خدا چسباند و به حضرت پناه برد. پس حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) به آنجا که جبرئیل نظرش افتاده بود، نظر افکند ملکی را دید که مشرق و مغرب را پر کرده بود. پس آن ملک رو به پیغمبر کرد و گفت یا محمد! من فرستاده خدایم تا تو را خبر دهم که یا پادشاهی را اختیار کنی یا پیامبری را؟ پس حضرت به سوی جبرئیل توجه کرد، دید رنگش به حال اول برگشته و به حال آمده.»
یکی از منازل هولناک آخرت، قیامت است که هولش عظیم، بلکه از هر هول اعظم و فزعش فزع اکبر است و خداوند در وصف آن میفرماید: «ثَقُلَت فِی السَّماوَاتِ وَالاَرضِ لاَ تَأتِیکُم إِلاّ بَغتَهً»؛(1) سنگین و گران و عظیم است قیامت از حیث شدائد و هولهای آن، در آسمانها و زمین یعنی بر اهل آنها از ملائکه و جن و انس، نیاید شما را مگر ناگهان.
قطب راوندی از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت کرده که حضرت عیسی(علیهالسلام) از جبرئیل پرسید: «کی قیامت برپا خواهد شد؟»جبرئیل چون اسم قیامت شنید به لرزه افتاد و غش کرد؛ پس چون به حال آمد گفت: «یا روح الله، مسئول به امر قیامت اعلم از سائل نیست.» سپس آیه شریفه را که ذکر شد خواند. (2)
و شیخ جلیل علی بن ابراهیم قمی (ره) از حضرت امام محمد باقر(علیهالسلام) روایت کرده که: «وقتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) نشسته بود و جبرئیل نزد آن حضرت بود که ناگاه نظر جبرئیل به جانب آسمان افتاد و از ترس، رنگش مانند زعفران زرد شد؛ پس خود را به رسول خدا چسباند و به حضرت پناه برد. پس حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) به آنجا که جبرئیل نظرش افتاده بود، نظر افکند ملکی را دید که مشرق و مغرب را پر کرده بود. پس آن ملک رو به پیغمبر کرد و گفت یا محمد! من فرستاده خدایم تا تو را خبر دهم که یا پادشاهی را اختیار کنی یا پیامبری را؟ پس حضرت به سوی جبرئیل توجه کرد، دید رنگش به حال اول برگشته و به حال آمده.»