فریاد
03-20-2012, 11:50 PM
44
ايران در منظر معصومين (علیهم السلام)
ايران اسلامي، داراي دو پيشينه تاريخي تلخ و شيرين است: پيشينه تلخ آن مربوط به دوران سخت و تاريك حكومت دو هزار و پانصد ساله پادشاهان ظالم و مستبد ميباشد و پيشينه شيرين آن مربوط به دوران ظهور اسلام است كه ايرانيان با پذيرش دين الهي، جايگاه و ارزش فطري، عقلاني و الهي خود را يافتند و به پاس اين افتخار از همان سالهاي آغازين ظهور اسلام، خدمات فرهنگي، سياسي، اجتماعي ارزندهاي به جامعه اسلامي ارائه كرده و در همه زمينهها، حماسه آفريدند، به گونهاي كه بالاترين تشويقها و مقامها را از سوي قرآن و عترت به خود اختصاص دادند. كه در اين مجال به نمونههايي از آنها اشاره ميشود.
ايرانيان در منظر قرآن:
طبق استناد به احاديثي كه وارد شده در قرآن آياتي وجود دارد كه اشاره به قوم ايران و ايرانيان دارد كه به بعضي از آنها اشاره ميشود. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ به هنگام تلاوت قرآن به اين آيه رسيدند كه خداوند ميفرمايد: « ... وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ»[1] يعني « و اگر روي برگردانيد (خداوند) جاي شما را به مردمي غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.» از آن حضرت پرسيدند: كساني كه اگر ما روي برگردانيم خداوند آنها را به جاي ما قرار ميدهد چه كساني هستند؟ رسول خدا در حالي كه بردوش سلمان فارسي ميزد فرمود: «اين مرد و قوم او هستند.»[2]
در حديثي ديگر ابوهريره ميگويد: خدمت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ نشسته بوديم كه سوره جمعه نازل شد. آن را براي ما تلاوت كرد و وقتي به آيه « و آخرينَ منهم لمّا يلحقوا بِهم»[3] رسيد، مردي پرسيد يا رسول الله آن گروه چه كسانياند؟ آن حضرت ضمن اشاره به سلمان فرمودند: «قسم به جان كسي كه جانم در دست او است «لو كان الايمان معلقاً بالثريا لتناوله رجل من العجم و اسعدهم به الفارس؛ اگر ايمان به ستاره ثريا بسته باشد و در آسمان قرار گيرد افرادي از عجم آن را به دست ميآورند و سعادتمندترين آنها مردم فارس (ايران) هستند.»[4]
آيه ديگري در قرآن است كه طبق حديث نبوي از ايرانيان به عنوان پاسداران و نگهبانان دين ياد شده است. آيه ميفرمايد: «اگر اين قوم نسبت به آن (هدايت الهي) كفر ورزند (مهم نيست) زيرا كساني را نگاهبان آن ساختيم كه نسبت به آن كافر نيستند.»[5] شخصي از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ پرسيد: اي رسول خدا منظور از آن گروه نگهبان دين در اين آيه چه كساني هستند؟ حضرت فرمودند: سوگند به خدا، اين گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.»[6]
قرآن از اسلام آوردن ايرانيان،كوششها، خدمات و تلاشهاي پر ثمر آنان براي پيشرفت اسلام، در زمينههاي مختلف پيشگويي ميكند كه نشانگر جايگاه بلند ايرانيان است كه به اسلام ناب محمدي ـ صلي الله عليه و آله ـ ايمان آورده و با عشق و معرفت از قرآن و عترت پاسداري ميكنند.
ايران و ايرانيان از زبان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السلام ـ :
رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ غير از احاديثي كه در تفسير آيات در مورد ايرانيان آورديم، بارها در مورد ايران و ايرانيان سخن گفته و از آنها به نيكي ياد كرده است كه به چند مورد اشاره ميشود. پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايند «ايرانيان خويشاوندان ما اهل بيتاند ... »[7] و در جاي ديگر ميفرمايند: «اعظم الناس نصيباً في الاسلام اهل الفارس؛ در بين مردم، مردم فارس بيشترين سهم را از اسلام دارند.»[8] و در جايي ديگر از ايرانيان به عنوان خوشبختترين مردم ياد كرده و ميفرمايند: «اسعد العجم بالاسلام اهل الفارس؛ خوشبختترين ملت غير عرب به واسطه اسلام مردم ايرانند.»[9] و در مقالي ديگر ايرانيان را اهل بهشت مينامد و آنها را جزء شفاعت شدگان در قيامت به حساب ميآورد و ميگويند: «اول كساني كه در روز قيامت برايشان شفاعت ميكنم از ميان امتم، اهل بيتم هستند سپس نزديكترين نزديكانم از قريش ... سپس از عجمها»[10]
علي ـ عليه السلام ـ هم كه حكومتش حكومت عدل و داد بود و ملاك برتري انسانها را به يكديگر تقوا و ايمان آنها ميدانست احترام خاصي به ايران و ايرانيان داشت و هيچ تبعيضي ميان اعراب و آنها قائل نميشد و هميشه از آنها به نيكي ياد ميكرد روزي اشعث نزد امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ آمد و از ميان صفوف جماعت گذشت تا خود را به نزديكي حضرت رساند و گفت: «اي امير مؤمنان اين سرخ رويان (ايرانيان) كه اطراف شما را گرفته و نزد شما نشستهاند بر ما چيره شدهاند.» حضرت از اين سخن اشعث ناراحت شد و سرش را به زير افكند، بعد فرمودند: « آيا امر ميكنيد كه آنان (ايرانيان) را طرد كنم؟ هرگز طرد نخواهم كرد چون در اين صورت از زمره جاهلان خواهم بود. اما سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و بندگانش را آفريد، حتماً شما را براي برگشت مجدد به آيينتان سركوب ميكنند، همانگونه كه شما آنان (ايرانيان) را در آغاز براي پذيرش اين آيين سركوب نموديد.»[11]
علي ـ عليه السلام ـ هميشه در بزرگداشت ايرانيان ميكوشيد و به آن تأكيد ميكردند، هنگامي كه عمر از راه ايران به طرف مدينه ميرفت، قصد كرد زنان ايراني را بفروشد و مردان آنها را عبد عرب قرار دهد تا افراد ضعيف را حمل كنند و پيران را بر پشت خود طواف دهند. امام علي ـ عليه السلام ـ به او فرمود: پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: «بزرگان قوم را احترام كنيد، هرچند مخالفت شما كردند و اين ايرانيان حكيم و با احتراماند آنها به ما سلام ميكنند و رغبت به اسلام دارند ... » عمر گفت علي بن ابيطالب از من پيشي گرفت و عزم مرا درباره عجمها نقض كرد.»[12]
وقتي ايرانيان از تبعيض اعراب نسبت به خود شكايت كردند علي ـ عليه السلام ـ به پيش اعراب رفت و در اين زمينه با آنها صحبت كرد و مفيد واقع نشد آن حضرت ميان موالي آمد و گفت: «با كمال تأسف اينان حاضر نيستند با شما روش مساوات در پيش گيرند و مانند يك مسلمان متساوي الحقوق رفتار كنند. من به شما توصيه ميكنم كه بازرگاني پيشه كنيد، خداوند به شما بركت خواهد داد.»[13]
ائمه ديگر هم در مناسبتي و رويدادهاي مختلف از ايران و ايرانيان و آداب و رسوم آنها تعريف و تمجيد كردند همواره سعي داشتند ذهنيت برتري اعراب بر ايرانيان را از بين ببرند مخصوصاً همانطور كه از روايات و شواهد بر ميآيد امام زمان ـ عج الله تعالي فرجه الشريف ـ به ايران عنايت خاصي دارند آن حضرت خطاب به ميرزاي قمي ميفرمايند: «اين جا (ايران) خانه شيعيان ما است. ميشكند، خم ميشود، خطر هست ولي ما نميگذاريم سقوط كند، ما نگهاش ميداريم.»[14]
روايات و احاديث در مورد شهرهاي ايران مخصوصاً قم و خراسان هم بسيار چشمگير ميباشد و در اين روايات از شهر قم بسيار تعريف و تمجيد شده است كه به طور اختصار به بعضي اشاره ميشود.
در فضيلت شهر قم و اهل آن روايات بيشماري وجود دارد كه در آنها از قم با عناوين و القاب مختلف و ستايشهاي گوناگوني ياد شده مثل سرزمين نجيبان، حجت بلاد، معدن علم و فضل، استراحتگاه مؤمنان، مأواي فاطميان، محل باز شدن در بهشت، سرزمين مقدس، حرم اهل بيت، شهر پر بركت، كوفه كوچك و ... كه به بعضي اشاره ميشود. امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «اهل خراسان اعلامنا و اهل قم انصارنا و اهل كوفه اوتادنا[15]؛ مردم خراسان بزرگان ما و مردم قم ياران ما و مردم كوفه حاميان استوار ما هستند.» در جاي ديگر امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايند: «بر مردم قم فرشتهاي بالهايش را گشوده است كه هيچ جباري نميتواند اراده بد كند مگر اين كه خداوند او را ذوب ميكند، مانند نمك در آب. سپس به عيسي بن عبدالله اشاره كرد و فرمود: سلام خدا بر اهل قم كه شهرهاي آنان را از آب باران سيراب ميكند و بركاتش را بر آنها نازل ميكند و بديهايشان را به خوبي بدل ميكند. آنها اهل ركوع، سجود، قيام و قعود هستند. آنها فقها و علما و فهميده ها هستند. آنها اهل درايت و روايت و حسن عبادت هستند.»[16] و يا در مورد شهر طالقان امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «خداي متعال را گنجهايي است در طالقان كه نه طلاست و نه نقره و درفشي كه از آغاز تا كنون باز نشده و به اهتزاز در نيامده است. اين خطه داراي مرداني است كه نسبت به ذات مقدس خداوند ترديدي در آن قلبها ايجاد نميشود ... آنان زاهدان شب و شيران روزند. در اطاعت از امام و رهبرشان مطيعتر از كنيزكان نسبت به مولاي خويشاند ... شعار آنان خونخواهي سالار شهيدان امام حسين ـ عليه السلام ـ است ... به واسطه اين رادمردان خداوند امام بر حق مهدي ـ عليه السلام ـ را پيروز ميگرداند.»[17]
پی نوشت ها:
[1] . سوره محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ ، آيه 38.
[2] . ميزان الحكمه، ريشهري، ج 10، ص 70.
[3] . جمعه، آيه 3.
[4] . الدرالمنثور، ص 152.
[5] . انعام، 89.
[6] . نفس الرحمن، ص 48.
[7] . كنزالاعمال،ج 2، ص 303.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . همان، ص 94.
[11] . ابن ابيالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 284.
[12] . بحارالانوار، ج54 ، ص330.
[13] . بحارالانوار، ج 9، ص124.
[14] . عنايات ولي عصر به علماء و مراجع، ص 109.
[15] . بحارالانوار، ج 57، ص217.
[16] . همان، ج 60، ص 216.
[17] . همان، ج 53، ص 307.
ايران در منظر معصومين (علیهم السلام)
ايران اسلامي، داراي دو پيشينه تاريخي تلخ و شيرين است: پيشينه تلخ آن مربوط به دوران سخت و تاريك حكومت دو هزار و پانصد ساله پادشاهان ظالم و مستبد ميباشد و پيشينه شيرين آن مربوط به دوران ظهور اسلام است كه ايرانيان با پذيرش دين الهي، جايگاه و ارزش فطري، عقلاني و الهي خود را يافتند و به پاس اين افتخار از همان سالهاي آغازين ظهور اسلام، خدمات فرهنگي، سياسي، اجتماعي ارزندهاي به جامعه اسلامي ارائه كرده و در همه زمينهها، حماسه آفريدند، به گونهاي كه بالاترين تشويقها و مقامها را از سوي قرآن و عترت به خود اختصاص دادند. كه در اين مجال به نمونههايي از آنها اشاره ميشود.
ايرانيان در منظر قرآن:
طبق استناد به احاديثي كه وارد شده در قرآن آياتي وجود دارد كه اشاره به قوم ايران و ايرانيان دارد كه به بعضي از آنها اشاره ميشود. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ به هنگام تلاوت قرآن به اين آيه رسيدند كه خداوند ميفرمايد: « ... وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ»[1] يعني « و اگر روي برگردانيد (خداوند) جاي شما را به مردمي غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.» از آن حضرت پرسيدند: كساني كه اگر ما روي برگردانيم خداوند آنها را به جاي ما قرار ميدهد چه كساني هستند؟ رسول خدا در حالي كه بردوش سلمان فارسي ميزد فرمود: «اين مرد و قوم او هستند.»[2]
در حديثي ديگر ابوهريره ميگويد: خدمت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ نشسته بوديم كه سوره جمعه نازل شد. آن را براي ما تلاوت كرد و وقتي به آيه « و آخرينَ منهم لمّا يلحقوا بِهم»[3] رسيد، مردي پرسيد يا رسول الله آن گروه چه كسانياند؟ آن حضرت ضمن اشاره به سلمان فرمودند: «قسم به جان كسي كه جانم در دست او است «لو كان الايمان معلقاً بالثريا لتناوله رجل من العجم و اسعدهم به الفارس؛ اگر ايمان به ستاره ثريا بسته باشد و در آسمان قرار گيرد افرادي از عجم آن را به دست ميآورند و سعادتمندترين آنها مردم فارس (ايران) هستند.»[4]
آيه ديگري در قرآن است كه طبق حديث نبوي از ايرانيان به عنوان پاسداران و نگهبانان دين ياد شده است. آيه ميفرمايد: «اگر اين قوم نسبت به آن (هدايت الهي) كفر ورزند (مهم نيست) زيرا كساني را نگاهبان آن ساختيم كه نسبت به آن كافر نيستند.»[5] شخصي از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ پرسيد: اي رسول خدا منظور از آن گروه نگهبان دين در اين آيه چه كساني هستند؟ حضرت فرمودند: سوگند به خدا، اين گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.»[6]
قرآن از اسلام آوردن ايرانيان،كوششها، خدمات و تلاشهاي پر ثمر آنان براي پيشرفت اسلام، در زمينههاي مختلف پيشگويي ميكند كه نشانگر جايگاه بلند ايرانيان است كه به اسلام ناب محمدي ـ صلي الله عليه و آله ـ ايمان آورده و با عشق و معرفت از قرآن و عترت پاسداري ميكنند.
ايران و ايرانيان از زبان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السلام ـ :
رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ غير از احاديثي كه در تفسير آيات در مورد ايرانيان آورديم، بارها در مورد ايران و ايرانيان سخن گفته و از آنها به نيكي ياد كرده است كه به چند مورد اشاره ميشود. پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايند «ايرانيان خويشاوندان ما اهل بيتاند ... »[7] و در جاي ديگر ميفرمايند: «اعظم الناس نصيباً في الاسلام اهل الفارس؛ در بين مردم، مردم فارس بيشترين سهم را از اسلام دارند.»[8] و در جايي ديگر از ايرانيان به عنوان خوشبختترين مردم ياد كرده و ميفرمايند: «اسعد العجم بالاسلام اهل الفارس؛ خوشبختترين ملت غير عرب به واسطه اسلام مردم ايرانند.»[9] و در مقالي ديگر ايرانيان را اهل بهشت مينامد و آنها را جزء شفاعت شدگان در قيامت به حساب ميآورد و ميگويند: «اول كساني كه در روز قيامت برايشان شفاعت ميكنم از ميان امتم، اهل بيتم هستند سپس نزديكترين نزديكانم از قريش ... سپس از عجمها»[10]
علي ـ عليه السلام ـ هم كه حكومتش حكومت عدل و داد بود و ملاك برتري انسانها را به يكديگر تقوا و ايمان آنها ميدانست احترام خاصي به ايران و ايرانيان داشت و هيچ تبعيضي ميان اعراب و آنها قائل نميشد و هميشه از آنها به نيكي ياد ميكرد روزي اشعث نزد امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ آمد و از ميان صفوف جماعت گذشت تا خود را به نزديكي حضرت رساند و گفت: «اي امير مؤمنان اين سرخ رويان (ايرانيان) كه اطراف شما را گرفته و نزد شما نشستهاند بر ما چيره شدهاند.» حضرت از اين سخن اشعث ناراحت شد و سرش را به زير افكند، بعد فرمودند: « آيا امر ميكنيد كه آنان (ايرانيان) را طرد كنم؟ هرگز طرد نخواهم كرد چون در اين صورت از زمره جاهلان خواهم بود. اما سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و بندگانش را آفريد، حتماً شما را براي برگشت مجدد به آيينتان سركوب ميكنند، همانگونه كه شما آنان (ايرانيان) را در آغاز براي پذيرش اين آيين سركوب نموديد.»[11]
علي ـ عليه السلام ـ هميشه در بزرگداشت ايرانيان ميكوشيد و به آن تأكيد ميكردند، هنگامي كه عمر از راه ايران به طرف مدينه ميرفت، قصد كرد زنان ايراني را بفروشد و مردان آنها را عبد عرب قرار دهد تا افراد ضعيف را حمل كنند و پيران را بر پشت خود طواف دهند. امام علي ـ عليه السلام ـ به او فرمود: پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: «بزرگان قوم را احترام كنيد، هرچند مخالفت شما كردند و اين ايرانيان حكيم و با احتراماند آنها به ما سلام ميكنند و رغبت به اسلام دارند ... » عمر گفت علي بن ابيطالب از من پيشي گرفت و عزم مرا درباره عجمها نقض كرد.»[12]
وقتي ايرانيان از تبعيض اعراب نسبت به خود شكايت كردند علي ـ عليه السلام ـ به پيش اعراب رفت و در اين زمينه با آنها صحبت كرد و مفيد واقع نشد آن حضرت ميان موالي آمد و گفت: «با كمال تأسف اينان حاضر نيستند با شما روش مساوات در پيش گيرند و مانند يك مسلمان متساوي الحقوق رفتار كنند. من به شما توصيه ميكنم كه بازرگاني پيشه كنيد، خداوند به شما بركت خواهد داد.»[13]
ائمه ديگر هم در مناسبتي و رويدادهاي مختلف از ايران و ايرانيان و آداب و رسوم آنها تعريف و تمجيد كردند همواره سعي داشتند ذهنيت برتري اعراب بر ايرانيان را از بين ببرند مخصوصاً همانطور كه از روايات و شواهد بر ميآيد امام زمان ـ عج الله تعالي فرجه الشريف ـ به ايران عنايت خاصي دارند آن حضرت خطاب به ميرزاي قمي ميفرمايند: «اين جا (ايران) خانه شيعيان ما است. ميشكند، خم ميشود، خطر هست ولي ما نميگذاريم سقوط كند، ما نگهاش ميداريم.»[14]
روايات و احاديث در مورد شهرهاي ايران مخصوصاً قم و خراسان هم بسيار چشمگير ميباشد و در اين روايات از شهر قم بسيار تعريف و تمجيد شده است كه به طور اختصار به بعضي اشاره ميشود.
در فضيلت شهر قم و اهل آن روايات بيشماري وجود دارد كه در آنها از قم با عناوين و القاب مختلف و ستايشهاي گوناگوني ياد شده مثل سرزمين نجيبان، حجت بلاد، معدن علم و فضل، استراحتگاه مؤمنان، مأواي فاطميان، محل باز شدن در بهشت، سرزمين مقدس، حرم اهل بيت، شهر پر بركت، كوفه كوچك و ... كه به بعضي اشاره ميشود. امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «اهل خراسان اعلامنا و اهل قم انصارنا و اهل كوفه اوتادنا[15]؛ مردم خراسان بزرگان ما و مردم قم ياران ما و مردم كوفه حاميان استوار ما هستند.» در جاي ديگر امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايند: «بر مردم قم فرشتهاي بالهايش را گشوده است كه هيچ جباري نميتواند اراده بد كند مگر اين كه خداوند او را ذوب ميكند، مانند نمك در آب. سپس به عيسي بن عبدالله اشاره كرد و فرمود: سلام خدا بر اهل قم كه شهرهاي آنان را از آب باران سيراب ميكند و بركاتش را بر آنها نازل ميكند و بديهايشان را به خوبي بدل ميكند. آنها اهل ركوع، سجود، قيام و قعود هستند. آنها فقها و علما و فهميده ها هستند. آنها اهل درايت و روايت و حسن عبادت هستند.»[16] و يا در مورد شهر طالقان امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «خداي متعال را گنجهايي است در طالقان كه نه طلاست و نه نقره و درفشي كه از آغاز تا كنون باز نشده و به اهتزاز در نيامده است. اين خطه داراي مرداني است كه نسبت به ذات مقدس خداوند ترديدي در آن قلبها ايجاد نميشود ... آنان زاهدان شب و شيران روزند. در اطاعت از امام و رهبرشان مطيعتر از كنيزكان نسبت به مولاي خويشاند ... شعار آنان خونخواهي سالار شهيدان امام حسين ـ عليه السلام ـ است ... به واسطه اين رادمردان خداوند امام بر حق مهدي ـ عليه السلام ـ را پيروز ميگرداند.»[17]
پی نوشت ها:
[1] . سوره محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ ، آيه 38.
[2] . ميزان الحكمه، ريشهري، ج 10، ص 70.
[3] . جمعه، آيه 3.
[4] . الدرالمنثور، ص 152.
[5] . انعام، 89.
[6] . نفس الرحمن، ص 48.
[7] . كنزالاعمال،ج 2، ص 303.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . همان، ص 94.
[11] . ابن ابيالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 284.
[12] . بحارالانوار، ج54 ، ص330.
[13] . بحارالانوار، ج 9، ص124.
[14] . عنايات ولي عصر به علماء و مراجع، ص 109.
[15] . بحارالانوار، ج 57، ص217.
[16] . همان، ج 60، ص 216.
[17] . همان، ج 53، ص 307.