توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : احساس منیّت در مقابل ولی؟!
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 09:42 AM
احساس منیّت در مقابل ولی؟!درس اخلاق آیت الله قرهی
http://img.tebyan.net/big/1390/02/231821321181771412331002371351231442095625267.jpg
آنچه میخوانید گزیدهای از درس اخلاق آیت الله قرهی، پیرامون گناهان کبیره و صغیره ایراد شده است.
علت اینکه وقتی ذوالجلال و الاکرام، به عقل امر فرمود: بیا! آمد. برو! رفت.1 تبیین کردند؛ یعنی این عقل در بستر اخلاق، در ظرف اخلاق، مطیع خدا شد. لذا عندالاولیاء آنچه که عقل را معنا میکند، اخلاق است آنچه که روح قدسی «نَفَختُ فیه مِن روحی» را معنا میکند، اخلاق است. و اگر اخلاق نبود، بشر و حقیقتی که راجع به انسان الهی است شناخته نمیشد.
یک نکتهی بسیار عالی را، حضرت سلطان العارفین، آیت الله العظمی سلطان آبادی بزرگ (اعلی اللّه مقامه الشّریف) دارند که بسیار عالی است. ایشان میفرمایند: معنای حقیقی«لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ فی اَحسَن تَقویم »2 فقط در ظرف اخلاق معنا پیدا میکند و اگر هر چیز عیاری دارد، عیار انسانیّت به اخلاق است و هر چه خلق و خوی الهی در انسان بیشتر شد، انسان ناب میشود. بعد حضرت سلطان آبادی میفرمایند: گر چه مثَل خوبی نیست، امّا مثَلش مثل طلاست، که میگویند: طلای ناب چنین است، عیارش این است، میفرماید: عیار انسانّیت به اخلاق است. هرچه خلق و خوی الهی در انسان بیشتر؛ یعنی ناب بودن انسانیّت.
عارف بزرگوار و عظیمالشأن، ملّا محسن فیض کاشانی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) میفرماید: همهی ابواب فقه، احکام و همه ابواب اجراییات اسلام، موقعی معنا دارد که در بستر اخلاق، ظرف اخلاق، تبلور پیدا کند و بجّد همین است.
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 09:46 AM
http://img.tebyan.net/big/1389/10/2431551547716117013164234135512411311872212.jpg
تنها راه زمینه ساز ظهورآیت الله مولوی قندهاری، آن کنز خفّی الهی میفرمود: مرجع عظیمالشأن و یکّهتاز، آیت الله العظمی سیّد ابوالحسن اصفهانی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) میفرمود: اگر مردم میدانستند وقتی وجود مقدّس خاتم الاوصیاء حضرت بقیةالله الاعظم، مهدی موعود، ظهور میفرماید ،همهی مبانی حکومتش بر مبنای اخلاق است، طوری که دنیا گلستان میشود و همه، مراعات اخلاق الهی را میکنند، خودشان را برای ظهور، متخلّق به اخلاق الله میکردند. به تعبیر دیگر، اینطور میشود بیان کرد: اگر میخواهیم زمینهی ظهور را آماده کنیم، فقط راه، اخلاق است. انسان متخلّق به خلق و خوی الهی بشود، آنوقت دنیا گلستان میشود، آنوقت دیگر در دنیا جنگ نیست. دنیا، دنیای خوبیهاست. دنیای نیکیهاست، دنیای زیباییهاست. (این را من اوّل تصوّر میکردم تمثیل است بعد فهمیدم حقیقت است.)
آیت الله العظمی بهاءالدینی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمودند: طوری میشود که بوی گلها، با بوی گلهای این زمان هم متفاوت است، فرمودند: همان گل است، همان گل یاس است، همان گل رز است، همان گل محمّدی (صلی اللّه علیه و آله وسلّم) است، امّا بویش هم متفاوت است. بالجِّد همین است.
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 10:11 AM
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/50552403267757097934.jpg
وقتی از گلهای الهی آن زمان، عندالاولیاء رسیده، بویی عجیب دارد، عطرش مست کننده است. وقتی صفا شد، حتّی گل معمولی هم بویش عوض میشود. که این در بستر اخلاق است. چون بشر، انسان الهی شده، ظرف وجودیاش اخلاق شده، دیگر سیاستش اخلاق میشود، دیگر نظامیگریش اخلاق میشود، دیگر علمش اخلاق میشود.دیگر عقلش اخلاق میشود. عقل الهی، سیاست الهی، همه چیز الهی، معلوم است عالم گلستان میشود....
آیت الله العظمی ادیب، آن مرد عظیمالشأن، به زیدی فرمودند (که این را آیت الله مولوی قندهاری آن کنز خفیه الهی هم فرمود) یک زمانی میرسد که امر است مباحث اخلاق را زیاد بگویید، مطالب را بیان کنید. بعد یک نکته فرمودند اینکه آن زمان آنچه که شیطان از او به شدّت ناراحت است این است که مردم به خلق و خوی الهی دعوت شوند. چون شیطان میداند اگر موفقیّتی دارد در این است که مردم از مقام انسانیّتشان؛ یعنی خلق و خوی الهی دور شوند. شیطان از این وحشت دارد. لذا ایشان فرمودند :مباحث و مطالب زیادی پیش میآید امّا عمده و مهم را اخلاق بدانیم. فرمودند: اگر اخلاق درست شد سیاسیون اخلاقی، الهی میشوند. نظامیون اخلاقی، الهی میشوند. آن وقت دیگر زمینه ظهور آماده شده است.....
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 10:15 AM
....راه را اشتباه نرویم عزیزان. راه گسترش اخلاق است. شاید به گوش دیگران هم برسد آنها هم این کار را انجام بدهند. در هر جایی هستیم بحث اخلاق را بیشتر گسترش دهیم. که اگر این جور شد زمینه ظهور آماده شده است. چون اخلاق الهی همه چیز است. برای همین شیطان از این وحشت دارد. شیطان چه کارهایی میکند که انسان همیشه به خلق و خوی الهی و آن خلق انسانی که همان خلق و خوی الهی است، نباشد؟ او را مبتلا به گناه میکند و گناه هم عند العقلا، عقلای اخلاقی، عند العرفا، عند الابرار، کوچک و بزرگ ندارد، گفتم دقّت کنیم شیطان ملعون، آن ابلیس با سپاه بیرونیاش به تعبیر قرآن کریم و مجید الهی «مِنَ الجِّنَةِ وَ النّاس»، با نفس امّاره ،آن اعداء عدوّ ک( که عجیب است. بالجدّ این جمله را ما باید همیشه مد نظر بگیریم: «اَعداء عَدُوِّ ک نَفسَکَ اَّلتی بَینَ جَنبَیکَ» دشمنترین دشمنان تو ای انسان کیست؟ آن نفسی است که بین سینه توست. همان نفس امّاره.) این دو با هم میسازند تا انسان را به واسطه گناه از مقام انسانیّت دور کنند و گناه اصلی هم همین است (این را به عنوان کد در ذهن خود بسپارید. این را که خلّص آن چیزی است که عرفا بیان فرمودند، خلّص آن چیزی است که اولیاء بیان فرمودند امشب تقدیمتان کنم. من نوار نفهمیدم امّا شاید شما بفهمید.) تمام مطالب در این نهفته شده و آن این است که بارها اشاره شده،
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 10:18 AM
انسان ولو به لحظهای در مقابل امر مولا احساس منیّت کند و احساس کند کسی شده است؛ شیطان از همین استفاده میکند که به انسان بگوید تو کسی شدهای. منیّت، انانیّت، این بحث من بودن. که جالب این است گاهی انسان در مباحث علمی به جایی برسد احساس کند من هستم. گاهی در مباحث خدمت رسانی کاری کند و فکر کند من هستم. خدمت به خلق خدا میکند، بیش از همه خدمت میکند امّا احساس کند من هستم اگر من نبودم نمیشد. همین منیّت پدر انسان را در میآورد و شیطان از او استفاده میکند.
اَعداء عَدُوّ نفس است، نفس چیست؟ منیّت است. از این باید بترسیم، باید بترسیم که گناه بزرگ، همان نفس امّاره و من بودن است. لذا اولیای الهی (این را به عنوان کد در ذهن خود بسپارید) که به اوجهایی رسیدند که جز چهره ذوالجلال و الاکرام (وجه الله بودن که نمیفهمیم یعنی چه؟ چون خدا که نعوذٌ بالله نستجیرٌ بالله، جسم نیست.) ندیدند برای این بود که هیچگاه خود ندیدند، لذا به آن مقام رسیدند و موفّق در این مطلب بودند. از منیّت بریدند . هر که ولو به لحظهای احساس منیّت کرد تمام است. بیچاره میشود.
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 10:19 AM
یک نکتهای خیلی عجیب به نقل از آیت الله العظمی بهاءالدّینی بگویم. ایشان فرمودند: طلحه الخیر مقامش را اگر قبل از خراب کردن و دچار منیت شدن میدید، گرفتار نمیشد. طلحه الخیر کسی بود که باید بگویم کمتر از مقام انبیاء مکرم برای او نمیبود. منتهای امر چه شد؟ یک لحظه «من». زبیر، سیف الاسلام، یک لحظه «من» در مقابل حجّت خدا ایستاد. همین «من» انسان را بیچاره کرده است.
خلاصه کلام اخلاق این است: انسان از این منیّت بیرون بیاید و به خدا متّصل شود و دیگر خود نبیند و هرچه میبیند خدا ببیند، خدا. این نکته بسیار مهمی است.
احساس منیت در مقابل مولا؟!حاج آقای حلوایی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) به نقل از آیت الله العظمی ادیب فرمودند: در نجف اشرف بودیم یک آشیخ محمود مشکات نامی بود. ایشان یک روز محضر مولی الموالی آمده بود. عمامه را باز کرده بود و آن را به ضریح مطهر دخیل بسته بود. ظهر شد؛ بیرون نیامد، شب شد؛ بیرون نیامد. گفته بود یک چیزی بیاورید بخورم من دخیلم.
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 10:21 AM
http://img.tebyan.net/big/1389/02/12562401246025317870434938118164465335.jpg
دو روز در همین حال بود. وضع او طوری شد که به گوش آیت الله العظمی آقا سیّد ابوالحسن رسید که آقای مشکات این کار را کرده است. گفت: بگویید که سیّد میگوید بیا. همین که شنید، تحت الحنک را باز کرد، پیش آقا رفت ؛گریه کرد. آقا گفت چه شده؟ حالی درست کردی، حرم را بر هم زدی؟! برای امثال ما درست نیست. ما خلوت داریم، نه در عموم. آن وقت مباحثی پیش میآید. (مطالب عرفان را هم میدانید بالاخره زمان ایشان؛ یعنی آیت الله آسید علی آقای قاضی (اعلی اللّه مقامه)، آن مطالبی را که بعضیها نمیفهمیدند، شماتت میکردند. حتّی آیت الله آسیّد محمّد اصفهانی به مسقط تبعید شدند که معروف به آیت الله مسقطی شدند.) ایشان فرمودند: ما این حالها را نداشتیم. چرا این کار را کردی؟ گفت: آقا امر کردید دویدم –ادب را ببینید- امّا میدانید چرا این کار را کردم؟ من وضعم خراب شده. چرا چه شده؟
گفت: آقا یک لحظه تصوّر کردم که اگر امر دائر شود بین اینکه مطلبی را خودم فهمیدم و مطلبی را آیت الله العظمی آسید ابوالحسن فرمودند، کدام را باید بگیرم یک لحظه، فقط در ذهنم گذشت، گفتم.بالأخره تو هم دارای عقل هستی دیگر، برای همین که احساس کردم به منیّت رسیدهام رفتم خودم را تنبیه کنم و به مولیالموالی (صلوات اللّه و سلامه علیه) پناه بردم
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 10:22 AM
گفتم: نایبت آقا سیّد ابوالحسن (اعلی اللّه مقامه الشّریف) هست و من گفتم بالأخره من هم دارای عقلم! آیت الله العظمی ادیب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند: آیت اللهالعظمیآسید ابوالحسن (اعلی اللّه مقامه الشّریف) اشک ریخته بودند و فرموده بودند: چه اخلاصی داری مشکات؟! چه اخلاصی!این از لحاظ ظاهر عقلانیاش اشکال ندارد وقتی انسان در یک بحثی است میگوید این هم نظر من است، آقا هم این نظرش است، امّا میگوید من چرا پیش خودم گفتم بالأخره تو هم یک نظری داری، به کسی هم اظهار نکردم ولی باید مطیع امر مولا باشم، مطیع امر ولیام باشم. اگر مطیع امر ولی خودم شدم، میتوانم الهی باشم. این خلق و خوی الهی میشود.
حاج آقای حلوایی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) میفرمود: کمتر میدیدیم آقا وقتی مطلبی و جریانی را بیان کنند، خودشان هم زار زار گریه کنند؛ آقا وقتی این را میگفت، دیدم گریه میکنند و اشک روی محاسن سفیدشان میریخت و فرمودند:
آقا جان! امام زمان! ما هم میتوانیم در مقابل شما این طور باشیم؟ مطیع محض باشیم؟ آنهایی که در بستر اخلاق بزرگ شدهاند منیّت ندارند و میگویند هرچه مولا گفت.
طاهره وحیدیان
03-04-2012, 10:22 AM
آیت الله مولوی قندهاری (اعلی اللّه مقامه الشّریف) خودش را عبد ذلیل در مقابل رهبر میدانست. برای همین هفته گذشته عرض کردم که میدانید گناه کبیرهی قتل ،از کجا پیش میآید؟ آن جایی که امر مولا در زمان پیامبر به عنوان ارشادی و مولوی تعبیر شد، کم کم قتل ابیعبدالله (صلوات اللّه و سلامه علیه) هم به وجود آمد، ضربه زدن و لگد به خانه هم به وجود آمد. همهی اینها به خاطر این است، اشتباه نکنید، اگر نفس امّاره را اطاعت کردید، باختهاید. آن کنز خفی الهی ،آیت الله مولوی قندهاری (اعلی اللّه مقامه الشّریف) خودش را عبد ذلیل در مقابل رهبر میدانست ، من میدیدم؛ حاج آقای خسروی هست، سردار وفایی هست، سردار آقا خانی هست، دیگران هستند و میدانند. چرا؟ چون آن کنز خفی الهی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) خودش متخلّق به اخلاق الله بود.
هرکس ولو به لحظهای «من» گفت، یک موقعی بیچاره میشود، مراقب باشیم آقا، خراب نکنیم. الآن موقع حسّاسی است. کاش میفهمیدیم، کاش جلوتر راجع به اخلاق این قدر حرص و جوش خورده بودیم. کاش جامعه را به این سمت میبردیم؛ دیگر احساس نمیشد من که فلان؛ بنی صدرش گفت من فلان؛ یک موقع میبینی یک حزب اللّهی هم میگوید من فلان. ای داد بی داد، این «من» است که بیچاره کرده. بنی صدر را «من» بیچاره کرد. یک موقع میبینی زید و امر را هم "من" بیچاره میکند.
اخلاق به ما میگوید که «من» نباش، خدا باش، بترسید، بترسید. آن وقت گناهان کبیره به وجود میآید؛دیگر برای ما مهم نیست.
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.