طاهره وحیدیان
02-07-2012, 09:21 AM
http://www.upsara.com/images/25nqgmoa5euzydmvpwo.jpg
چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در غیبت هستند؟؟؟
علل و حكمت هاى غیبت امام زمان(عج)
در تمامى ادیان و مكاتب ـ الهى و غیر الهى ـ در زمینه ظهور مصلح و منجى جهان تا اندازه ای مطالبى به چشم مى خورد، ولى حقیقت ـ بر اساس دلیل هاى متقن و معیارهاى درست ـ این است كه كامل?ترین و قابل اعتمادترین اطلاعات در مورد شخصیت و ابعاد گوناگون زندگى موعود جهانى همچون: تولد، غیبت، ظهور، حكومت و ... در روایات اهل بیت علیهم السلام ارائه شده است. علل و حکمت های غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را نیز از میان سخنان اهل بیت علیهم السلام بهتر و عمیق تر می توان شناخت.
در امان ماندن از بیعت با ستمگران
امام على بن ابى طالب علیه السلام فرموده است: «زمانی كه قائم [حضرت مهدى علیه السلام]، قیام كند، بیعت كسى در گردن (ذمه) او نخواهد بود و به همین جهت است كه تولد او به صورت مخفى صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مباركشان غایب خواهد شد.»1
ستم و ظلم مردم به خودشان
امام على علیه السلام در سخن دیگری به مسئله غیبت حجت الهى و علت آن با این تعابیر اشاره کرده است: «اى مردم! بدانید كه زمین هرگز از حجت الهى خالى نمى ماند، امّا پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمى كه مرتكب مى شوند و همین طور به جهت زیاده روی هایى كه در حق خود انجام مى دهند، به زودى از دیدن حجت خودش [امام مهدى علیه السلام]، محروم خواهد ساخت.»2
ستم به فرزندان على علیه السلام
در سخن دیگری از امام على علیه السلام، به مناسبتى از وقایع غیبت و پیشامدهاى آن اشاره کرده و وقایع مربوط به آن دوران را به حوادثى كه براى قوم حضرت موسى علیه السلام رخ داده است، تشبیه و تصریح مى كنند كه سرگردانى و تحیر مسلمانان در زمان غیبت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف چندین برابر سخت تر و بیشتر از دوران سرگردانى و تحیر قوم حضرت موسى علیه السلام خواهد بود. آنگاه در اشاره به علت این پیشامد مى فرمایند: «شما به خاطر ظلم و ستم هایى كه بر فرزندان من خواهید كرد، به این مسئله و سختی هاى آن دچار خواهید شد.»3
امام على بن ابى طالب علیه السلام فرموده است: «زمانی كه قائم [حضرت مهدى علیه السلام]، قیام كند، بیعت كسى در گردن (ذمه) او نخواهد بود و به همین جهت است كه تولد او به صورت مخفى صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مباركشان غایب خواهد شد.»
\پی نوشت:
1.بحارالانوار، ج 51، ص 112.
2.همان، ص 113 و 112.
3.بشارة الاسلام، ص 63.
چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در غیبت هستند؟؟؟
علل و حكمت هاى غیبت امام زمان(عج)
در تمامى ادیان و مكاتب ـ الهى و غیر الهى ـ در زمینه ظهور مصلح و منجى جهان تا اندازه ای مطالبى به چشم مى خورد، ولى حقیقت ـ بر اساس دلیل هاى متقن و معیارهاى درست ـ این است كه كامل?ترین و قابل اعتمادترین اطلاعات در مورد شخصیت و ابعاد گوناگون زندگى موعود جهانى همچون: تولد، غیبت، ظهور، حكومت و ... در روایات اهل بیت علیهم السلام ارائه شده است. علل و حکمت های غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را نیز از میان سخنان اهل بیت علیهم السلام بهتر و عمیق تر می توان شناخت.
در امان ماندن از بیعت با ستمگران
امام على بن ابى طالب علیه السلام فرموده است: «زمانی كه قائم [حضرت مهدى علیه السلام]، قیام كند، بیعت كسى در گردن (ذمه) او نخواهد بود و به همین جهت است كه تولد او به صورت مخفى صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مباركشان غایب خواهد شد.»1
ستم و ظلم مردم به خودشان
امام على علیه السلام در سخن دیگری به مسئله غیبت حجت الهى و علت آن با این تعابیر اشاره کرده است: «اى مردم! بدانید كه زمین هرگز از حجت الهى خالى نمى ماند، امّا پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمى كه مرتكب مى شوند و همین طور به جهت زیاده روی هایى كه در حق خود انجام مى دهند، به زودى از دیدن حجت خودش [امام مهدى علیه السلام]، محروم خواهد ساخت.»2
ستم به فرزندان على علیه السلام
در سخن دیگری از امام على علیه السلام، به مناسبتى از وقایع غیبت و پیشامدهاى آن اشاره کرده و وقایع مربوط به آن دوران را به حوادثى كه براى قوم حضرت موسى علیه السلام رخ داده است، تشبیه و تصریح مى كنند كه سرگردانى و تحیر مسلمانان در زمان غیبت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف چندین برابر سخت تر و بیشتر از دوران سرگردانى و تحیر قوم حضرت موسى علیه السلام خواهد بود. آنگاه در اشاره به علت این پیشامد مى فرمایند: «شما به خاطر ظلم و ستم هایى كه بر فرزندان من خواهید كرد، به این مسئله و سختی هاى آن دچار خواهید شد.»3
امام على بن ابى طالب علیه السلام فرموده است: «زمانی كه قائم [حضرت مهدى علیه السلام]، قیام كند، بیعت كسى در گردن (ذمه) او نخواهد بود و به همین جهت است كه تولد او به صورت مخفى صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مباركشان غایب خواهد شد.»
\پی نوشت:
1.بحارالانوار، ج 51، ص 112.
2.همان، ص 113 و 112.
3.بشارة الاسلام، ص 63.