امیرحسین
04-24-2011, 10:15 AM
انگیزهای برای درس خواندن ندارم
منبع: www.hawzah.net - بر گرفته از مجله پرسمان.
دست و دلم به درس خوندن نمی ره و هر چی می خوام خودم رو متقاعد کنم که باید درس بخونم، نمی تونم؛ همة امکانات هم برای درس خوندن فراهمه، چه کنم؟
هر رفتاری که انسان انجام می دهد، ناشی از تعامل سه عنصر هدف، انگیزه و نیاز است. چرا وقتی ما تشنه می شویم، سراسیمه به هر طرفی می رویم، تا آب به دست آوریم و رفع عطش کنیم؟ زیرا نیاز به آب داریم و کمبود آب در بدن ما، موجب انگیختگی فیزیولوژیکی ما می شود و ایجاد انگیزه می کند و در نتیجه، برای رسیدن به هدف، یعنی آب، همة سعی و تلاش خود را به کار می گیریم. اگر شما می خواهید انگیزة مطالعه کردن بیشتری پیدا کنید، در مرحلة اول باید هدف خود را مشخص کنید. وقتی مشخص شد که شما چه هدفی دارید، طبعا برای رسیدن به آن هدف، احساس می کنید که نیازمند چیزهایی هستید که از طریق مطالعه و درس خواندن به دست می آیند و در نتیجه، برای دستیابی به آن چیزها، برنامهریزی می کنید؛ سپس بر اساس آن برنامه، عمل می کنید.
بدون تردید، شما به خاطر هدفی در کنکور سراسری شرکت کردید؛ تا به دانشگاه راه پیدا کنید. حال که وارد دانشگاه شدید، باید توجه داشته باشید که هدف شما چه بود؛ زیرا بعضی از دانشجویان، یا هدف نهایی خود را گم می کنند و یا اهداف واسطهای را به عنوان هدف نهایى، تلقی می کنند که در هر دو صورت، دچار نوعی سردرگمی می شوند و انگیزهای برای مطالعه ندارند؛ حال آن که وارد دانشگاه شدن، در واقع، آغاز راه است و برای طی کردن این راه، باید شبانهروز تلاش کرد و از همة امکانات، بهره جست؛ تا به هدف رسید. موفقیت در تحصیل، برآیند عوامل زیر است:
1. میزان تلاش و کوشش، به گونه ای که بر اساس برنامه ای منظم صورت گیرد و نتیجة چنین تلاشى، باید متناسب با میزان صرف وقت باشد. به طور مسلم کوشش های منظم و پیگیر برای تسلط بر موضوع درس، نقش مؤثری ایفا می کنند.
2. انگیزه و علاقه که عاملی درونی است و به روشن شدن هدف درس، بستگی و ارتباط مستقیم دارد.
3. تجربیات قبلی که مفهوم دقیق آن، برخورداری از پیشمطالعه در زمینة درس جدید می باشد.
4. تمرکز و دقت، به گونه ای که ذهن با تمام توانایی و قدرت جذب اطلاعات علمى، در حوزه درس مورد نظر، فعال باشد.
5. برقراری ارتباط منطقی و معنادار بین بخش های مختلف درس مورد نظر، به گونه ای که «اصل پیوستگی» به عنوان یکی از اصول مهم یادگیرى، حفظ شود. اگر مطالب درسی را به صورتی مرتبط با یکدیگر در نظر بگیرد و تأثیر حذف یا اضافة مطلبی را در آنها بررسی کنید، یادگیری پایدار و پابرجایی را احراز کرده اید.
6. بهره گیری از تلقین مثبت؛ اگر تحت تأثیر افکار منفی قرار میگیرید و در مقطعی از دوران تحصیل، تصور میکنید که فردی ناموفق و بیهوده هستید، عملاً رفتار و کردار شما متأثر از چنین وضعی خواهد شد و نتیجة مطلوبی به بار نخواهد آمد؛ امّا با تلقین جنبه های مثبت و سازنده، به افکار امیدبخش و متعالی دست خواهید یافت و تداوم چنین افکار و حالاتى، در نتیجة کارتان، چشمگیر خواهد بود.
7. توکل به خدای متعال را در هیچ لحظه ای از دست ندهید؛ بلکه در مواقع حساس و دشواری که برایتان پیش می آید، بیشتر از همیشه، به نیروی ایمان به خدا، تکیه کنید و او را در همه حال، ناظر بر خود و پشتیبان واقعی تان بدانید که در چنین صورتى، به یاری حق، موفقیت در انتظار شما خواهد بود.
منبع: www.hawzah.net - بر گرفته از مجله پرسمان.
دست و دلم به درس خوندن نمی ره و هر چی می خوام خودم رو متقاعد کنم که باید درس بخونم، نمی تونم؛ همة امکانات هم برای درس خوندن فراهمه، چه کنم؟
هر رفتاری که انسان انجام می دهد، ناشی از تعامل سه عنصر هدف، انگیزه و نیاز است. چرا وقتی ما تشنه می شویم، سراسیمه به هر طرفی می رویم، تا آب به دست آوریم و رفع عطش کنیم؟ زیرا نیاز به آب داریم و کمبود آب در بدن ما، موجب انگیختگی فیزیولوژیکی ما می شود و ایجاد انگیزه می کند و در نتیجه، برای رسیدن به هدف، یعنی آب، همة سعی و تلاش خود را به کار می گیریم. اگر شما می خواهید انگیزة مطالعه کردن بیشتری پیدا کنید، در مرحلة اول باید هدف خود را مشخص کنید. وقتی مشخص شد که شما چه هدفی دارید، طبعا برای رسیدن به آن هدف، احساس می کنید که نیازمند چیزهایی هستید که از طریق مطالعه و درس خواندن به دست می آیند و در نتیجه، برای دستیابی به آن چیزها، برنامهریزی می کنید؛ سپس بر اساس آن برنامه، عمل می کنید.
بدون تردید، شما به خاطر هدفی در کنکور سراسری شرکت کردید؛ تا به دانشگاه راه پیدا کنید. حال که وارد دانشگاه شدید، باید توجه داشته باشید که هدف شما چه بود؛ زیرا بعضی از دانشجویان، یا هدف نهایی خود را گم می کنند و یا اهداف واسطهای را به عنوان هدف نهایى، تلقی می کنند که در هر دو صورت، دچار نوعی سردرگمی می شوند و انگیزهای برای مطالعه ندارند؛ حال آن که وارد دانشگاه شدن، در واقع، آغاز راه است و برای طی کردن این راه، باید شبانهروز تلاش کرد و از همة امکانات، بهره جست؛ تا به هدف رسید. موفقیت در تحصیل، برآیند عوامل زیر است:
1. میزان تلاش و کوشش، به گونه ای که بر اساس برنامه ای منظم صورت گیرد و نتیجة چنین تلاشى، باید متناسب با میزان صرف وقت باشد. به طور مسلم کوشش های منظم و پیگیر برای تسلط بر موضوع درس، نقش مؤثری ایفا می کنند.
2. انگیزه و علاقه که عاملی درونی است و به روشن شدن هدف درس، بستگی و ارتباط مستقیم دارد.
3. تجربیات قبلی که مفهوم دقیق آن، برخورداری از پیشمطالعه در زمینة درس جدید می باشد.
4. تمرکز و دقت، به گونه ای که ذهن با تمام توانایی و قدرت جذب اطلاعات علمى، در حوزه درس مورد نظر، فعال باشد.
5. برقراری ارتباط منطقی و معنادار بین بخش های مختلف درس مورد نظر، به گونه ای که «اصل پیوستگی» به عنوان یکی از اصول مهم یادگیرى، حفظ شود. اگر مطالب درسی را به صورتی مرتبط با یکدیگر در نظر بگیرد و تأثیر حذف یا اضافة مطلبی را در آنها بررسی کنید، یادگیری پایدار و پابرجایی را احراز کرده اید.
6. بهره گیری از تلقین مثبت؛ اگر تحت تأثیر افکار منفی قرار میگیرید و در مقطعی از دوران تحصیل، تصور میکنید که فردی ناموفق و بیهوده هستید، عملاً رفتار و کردار شما متأثر از چنین وضعی خواهد شد و نتیجة مطلوبی به بار نخواهد آمد؛ امّا با تلقین جنبه های مثبت و سازنده، به افکار امیدبخش و متعالی دست خواهید یافت و تداوم چنین افکار و حالاتى، در نتیجة کارتان، چشمگیر خواهد بود.
7. توکل به خدای متعال را در هیچ لحظه ای از دست ندهید؛ بلکه در مواقع حساس و دشواری که برایتان پیش می آید، بیشتر از همیشه، به نیروی ایمان به خدا، تکیه کنید و او را در همه حال، ناظر بر خود و پشتیبان واقعی تان بدانید که در چنین صورتى، به یاری حق، موفقیت در انتظار شما خواهد بود.