PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ایام فاطمیه (س)



امیرحسین
04-17-2011, 11:31 AM
ایام فاطمیه (س)

قسمت اول-

بسم الله الرحمن الرحیم .


http://qurangloss.ir/images/fatemiye.jpg

وقتي گفته مي‏شود ايام فاطميه(س)، ‌بلافاصله اين را برداشت کنيم؛ که ايام جلوه بيشتر فاطمه(س) در عمق، بصورت زمينه ‏سازي ظهورفاطمي زندگي کردن يعني چه؟ يعني بسازيم، آماده کنيم، بگذاريم و برويم، مولايمان استفاده کنند همان طور که مادر مهربان امت فاطمه زهرا (س) چنين رفتار کرد.

شما احادیث حضرت رسول الله ص را که نگاه کنید ، مثلاً در کتاب نهج الفصاحه چندین جا عبارت"بهترین چیز" را در موضوعات مختلف می یابید؛ شاید در بیش از صد موضوع عبارت "بهترین چیز" را می یابید. شاید اولین بار بخوانید که مثلاً اولین چیز سیب است. تعجب می کنید، می گویید: در عالم توحید وجود دارد، ولایت وجود دارد، امامت وجود دارد، معاد وجود دارد، اهل بیت (ع) وجود دارند، اینهمه خوبی ها، رسول الله(ص) فرمودند ، بهترین چیز سیب است، خب این یعنی چه؟ یک مقدار جلوتر می آییم. بعضی جاها می فرمایند ، بهترین چیز مسواک است. عجب! بالاخره بهترین چیز سیب است یا مسواک است؟ در بین اینهمه مقولات بهترین چیز چیست؟

منظورشان این نیست که در بین کلّ مقولات. بلکه در یک محدوده ای دارند صحبت می کنند، در آن محدوده بهترین چیز همان است که دارند می فرمایند. این موضوع که بهترین زنان کسی است که نه مردی او را ببیند و نه او مردی را ببیند، در یک چارچوب خاصی دارند صحبت میکنند. اینکه ما این حدیث را بیاوریم در کلّ مقولات، ما این را از جایگاهش خارج کرده ایم.

خود فاطمه معصومه(س) از هر کسی بهتر سیره حضرت زهرا(س) را فهمیده بود و عمل می کرد. خود زینب(س) بهتر از هر کسی فهمیده بود و عمل میکرد. زینب(س) داخل اجتماع بود.

اینکه ما میگوییم زینب(س) به خاطر اینکه امام سجاد(ع) لو نروند، یا شأن آشکار نشود، به میدان می آمدند. شاید این دو سه روز اول معنا داشته باشد و جایگاه داشته باشد. بعداز آن دیگر جایگاه ندارد؛ اینکه می گوییم در شام هم ایشان خودشان را جلو می انداختند تا حضرت امام سجاد(ع) مخفی بمانند، این اصلاً جایگاه ندارد.

یا شما نگاه کنید، برای چه خانم فاطمه معصومه(س) بلند شده آمده سمت امام رضا(ع)؟ امام رضا(ع) که در مدینه با همه ایشان خداحافظی کردند؟ ماجرای شان هم معروف است، همه فامیل را جمع می کنند و می فرمایند: گریه کنید، بله این آخرین سفر من است، خب ایشان که خداحافظی کردند؛ یعنی چه؟
یعنی امتحان شما تازه شروع شد، ببینم در این امتحان چکار می کنید؟ فاطمه معصومه(س) و دیگر خواهران و برادران امام رضا(ع) درس هایی را که از امام(ع) یاد گرفته بودند نشان دادند.

یکی از ایشان که فاطمه معصومه(س) بود، مقوله قم را راه انداخت. ببینید این مقوله در خلال هزار و دویست سال چقدر خیرات و برکات داشت! ایشان حرکت بزرگی را شروع کرد و با فوت ایشان در قم ماجرای شان خاتمه پیدا نکرد، بلکه شاید بشود گفت که شدیدتر ادامه پیدا کرد. یکی از برکاتش حوزه های علمیه است و خود انقلاب اسلامی ایران و اینطور چیزها. وقتی آدم از این بُعد نگاه کند جالب است.
منبع: http://bidarie.blogfa.com

امیرحسین
04-21-2011, 01:59 PM
قسمت دوم-

بسم الله الرحمن الرحیم .

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها( ، ايشان کيست؟ چرا من نام و نشاني داشته باشم و ايشان نام و نشان ندارد؟ چرا من زنده باشم و ايشان زنده نباشد؟‌ چرا من دنبال زندگي خودم هستم و ايشان دنبال فدا کردن خودش؟ ‌..... اگر بخواهم فاطمي باشم، يعني بايد چگونه باشم؟ من طالب زندگي هستم، ايشان خودش را فدا کرد. من طالب بقا هستم، ايشان خودش را فنا کرد.

من مي گويم: امام عليه السلام کي ظهور مي کنند که من به نوايي برسم، ايشان خودش را فداي امامش کرد! مي گويند: دختر پيغمبر است، ..... اين موضوع براي من قيمتي ندارد، خيلي ها دختر پيغمبر بودند. مي گويند: همسر علي ابن ابي طالب هست، ..... اين موضوع هم براي من قيمت ندارد، خيلي ها همسر اهل بيت بودند. مي گويند: مادر اهل بيت هست، ..... اين هم براي من قيمت ندارد، خيلي ها مادر اهل بيت بودند. من مي خواهم فاطمي باشم، يک نيرويي از درون من را مي کشاند به اين سو که من بايد فاطمي باشم. از چه راهي مي توانم فاطمي بشوم؟ فاطمي شدن اصلا يعني چه؟ چه کسي مي تواند جوابش را به من بدهد؟

شهيد مطهري(ره) درباره تفقّه مي‌گويد: "تفقّه در دين که مورد عنايت اسلام است، شامل همة شئون اسلامي است، اعم از آنچه مربوط است به اصول اعتقادات اسلامي و جهان بيني اسلامي و يا اخلاقيات و تربيت اسلامي و يا اجتماعيات اسلامي و يا عبادات اسلامي و يا مقررات مدني اسلامي و يا آداب خاص اسلامي در زندگي فردي و يا اجتماعي و غيره. ولي آن چيز که در ميان مسلمين از قرن دوم به بعد در مورد کلمه فقه مصطلح شد قسم خاص است که مي‌توان آن را فقه الاحکام يا فقه الاستنباط خواند و آن عبارت است از فهم دقيق استنباط عميق مقررات عملي اسلامي از منابع و مدارک مربوطه/ آشنائي با علوم اسلامي، قسمت اصول فقه، مقدمه کتاب

شهيد مطهري درباره اصول دين نظرات زير را دارد: اسلام درباره اصول عقايد که وظيفه هر فرد، تحصيل عقيده صحيح در باره آنهاست، تقليد و تعبد را کافي نمي داند، بلکه لازم مي داند که هر فردي مستقلا و آزادانه صحت آن عقايد را به دست آورد / مجموعه آثار شهيد مطهري ج 2 ص 64 اصول عقايد، يعني چيز هايي که وظيفه هر فرد کوشش درباره تحصيل عقيده درباره آنهاست. کاري که در اين زمينه بر عهده انسان از نوع کار تحقيقي و علمي است./ مجموعه آثار شهيد مطهري ج 2 ص63
منبع: http://bidarie.blogfa.com

امیرحسین
04-28-2011, 10:04 AM
قسمت سوم-

بسم الله الرحمن الرحیم .

شهيد مطهري: علماي شيعه نيز‌ـ نه ائمة شيعه‌ـ از قديم‌الايام پنج اصل را به عنوان اصول خمسه تشيع معرفي کرده‌اند و آنها عبارت است از‌: توحيد، عدل، نبوت، امامت، معاد. معمولا گفته مي‌شود که اين پنج اصل از اصول دينند و باقي همه از فروع دين.

قهرا اينجا اين پرسش پيش مي‌آيد که اگر مقصود از اصول دين، اصولي است که ايمان و اعتقاد به آنها شرط مسلمان بودن است پس دو اصل بيشتر نيست يعني توحيد و نبوت.

مفاد شهادتين همين دوتاست و بس. تازه شهادت دوم مربوط است به نبوت خاصه، يعني نبوت حضرت خاتم‌النبيين.
نبوت عامه يعني نبوت ساير انبياء، از محتواي شهادتين خارج است. و حال آنکه آنچه جزء اصول دين است و ايمان به آن لازم است، نبوت همة انبياء است. اگر مقصود از اصول دين اصولي است که از نظر اسلام جزء امور ايماني و اعتقادي است نه امور عملي، برخي امور ديگر نيز درخور امور ايماني است مانند ملائکه که در قرآن تصريح شده که به وجود ملائکه بايد ايمان داشت.

به علاوه صفت عدل چه خصوصيتي دارد که تنها اين صفت حق در حوزه امور ايماني قرار گرفته است و ساير صفات حق از قبيل علم، حيات، قدرت، سميعيّت، بصيريّت، در خارج از حوزه ايمان قرار گرفته است؟

رسول الله ص:...خداوند فرمود:‌به عزت و جلالم سوگند که هر آينه ثواب تسبيح و تقديس شما(ملائک را) تا روز قيامت را براي محبين اين زن(فاطمه زهرا س) و محبين پدرش و همسرش و فرزندانش قرار مي دهم...

اگر ايمان به صفات خدا لازم است، به همه صفات بايد ايمان آورد، و اگر لازم نيست به هيچ صفت نبايد ايمان داشت. حقيقت اين است که اصول پنجگانه فوق از آن جهت به اين صورت انتخاب شده که از طرفي معين اصولي باشد که از نظر اسلام بايد به آنها ايمان و اعتقاد داشت، و از طرف ديگر معرّف و مشخص مکتب باشد.

اصل توحيد و اصل نبوت و اصل نبوت و اصل معاد سه اصلي است که از نظر اسلام است که هر فرد به آنها ايمان داشته باشد، يعني ايمان داشته باشد، يعني ايمان به آنها جزء اهداف اسلام است، و اصل عدل معرف مکتب خاص تشيع است. اصل عدل اگر چه جزء هدفهاي ايماني اسلام نيست، يعني با اصل علم و حيات و قدرت حق تفاوتي ندارد، ولي جزء اصولي است که ديده خاص تشيع را نسبت به اسلام نشان مي‌دهد.

چرا شيعه نبايد با کوثر سرو کار داشته باشد؟ چرا شيعه نبايد با مصحف سرو کار داشته باشد؟ چرا شيعه نبايد با قبر مطهر فاطمه زهرا(س) سر وکار داشته باشد؟

اصل امامت از نظر شيعه داراي هر دو جنبه است يعني هم داخل حوزه ايمانيات است و هم معرف و مشخص مکتب است. اينکه گفته شد که ايمان به ملائکه نيز به نصّ قرآن لازم و ضروري است پس چرا به عنوان اصل ششم از آن ياد نشده است؟
پاسخ اين است که اصول ايماني فوق جزء هدف هاي اسلام است، يعني پيامبر اکرم مردم را به ايمان به آنها دعوت کرده است، يعني رسالت پيامبر مقدمه‌اي است براي اين ايمانها. اما ايمان به ملائکه و همچنين ايمان و اعتقاد به همه ضروريات دين از قبيل نماز و روزه جزء هدف رسالت نيست، بلکه لازمه رسالت است، به عبارت ديگر از لوازم ايمان به نبوت است نه از اهداف نبوت.

مسأله امامت را اگر از وجهه‌هاي اجتماعي و سياسي، يعني از وجهه حکومت و رهبري در نظر بگيريم، نظير عدل است، يعني در داخل حوزه امور ايماني نيست؛ و اما اگر از جنبه معنوی بنگريم، يعني از آن نظر که امام‌ـ به اصطلاح احاديث‌ـ "حجّت خدا" و "خليفةالله" است و رابطه‌اي معنوي ميان هر فرد مسلمان و انسان کامل هر زمان ضروري است، جزء مسائل ايماني است./ کتاب آشنائي با علوم اسلامي ، ج 2 ( کلام و عرفان) ص 70
منبع: http://bidarie.blogfa.com

امیرحسین
05-04-2011, 01:30 PM
قسمت چهارم-

بسم الله الرحمن الرحیم.

اي فاطميان! براي ظهور بسيار زحمت بکشيد، براي ظهور بسيار زمينه‏ سازي کنيد، ولي سعي کنيد حجابي نباشيد، با تمام وظيفه ‏اي که انجام مي ‏دهيد، به کناري برويد تا نور امامت مهدي(عج) به اشياء و اشخاص بتابد، شما حائل بين مهدي و مامومين مهدي نشويد.
امام مهدى ‏عليه السلام: إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ ‏اللَّهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ / الغيبه، طوسى، ص 286.
دختر رسول خدا (فاطمه) براى من سرمشقى نيكو است.

....خدا مي خواهد که من و شما را تربيت بکند ، چه کار کرد؟ منت سر ما گذاشت و صحنه جنگ را بپا کرد . چرا خدا جنگ را بپا کرد ؟ خدا اجازه داد که آنطور صحنه بپا شود . چرا خدا اجازه داد ؟ تا من و شما رشد بکنيم . لذا شما وقتي که قيافه جوانها را زمان فتح خرمشهر نگاه مي کني ، با قيافه جوانها [در] زمان انقلاب بسيار متفاوت است ولي خب متاسفانه هر چه بسوي انتهاي جنگ رفتيم ، قيافه ها ديگر از آن شدت و زيبايي افتاد و ديگر آن ارزشها در جوانها نبود .

آن ارزشهاي زمان فتح خرمشهر ديگر نيست . کاري ندارد ، تصاوير زمان فتح خرمشهر را با تصاوير اواخر جنگ کنار همديگر بگذاريد . قيافه هاي رزمنده ها را کنار همديگر بگذاريد . نور در چهره آنها هست ولي نه به آن شدت ، ارزشها در وجودشان هست ولي ديگر نه به آن شدت . چرا ؟ چون نتوانستيم از پس آن بر بياييم .

يک زماني امام (ره) به اين نتيجه رسيد که بايد جنگ تمام بشود و اگر بيشتر از اين بخواهد ادامه پيدا کند ، معلوم نيست که به کجا کشيده مي شود ! خودش هم داشت مي رفت ، قبل از رفتنش بايد صحنه جنگ را خاتمه مي داد ، چون فقط خود ايشان مي توانست جمع و جور کند ، لذا قبل از رفتنش اين در را بست . از اين جنبه نگاه کنيد . من و شما بايد وارد صحنه هاي شدائد بشويم ـ اين را دقت بکنيد ـ دير و زود دارد ولي سوخت و سوز ندارد.

شما نبايد دنبال واقعيت‌ها باشيد، شما بايد دنبال حقايق باشيد، يعني بايد دنبال "بايد‌ها" باشيد. دنبال اين باشيد که: "بايد چه شود"، نه اينکه "قرار است چه اتفاقي بيفتد".
کل دنيا تا حوالي ظهور امام زمان ‌را مي‌گوييم جلوه فاطمي(س) و‌ به استناد قرآن مي‌گوييم.

اصلاً‌ صحنه‌ها به اين سو است تا شيعه متوجه شود که نبايد با قواي دنيايي به ميدان برود. تا وقتي شما بخواهي با قواي دنيايي و دعا به ميدان بروي، فشارها بر شما افزايش خواهد يافت. آن زماني که بفهمي که بايد در قبال امام، سر تسليم فرود بياوري و براي برپايي ظهور امام زمان قد علم کني‌ و محتاج قواي امام هستي، در آن زمان شما با برنامه‌اي الهي مسلح خواهيد شد و در صحنه‌هايي که درون آن قرار خواهيد گرفت، سرافراز مي‌شويد.
منبع: http://bidarie.blogfa.com