PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چند سؤال



طاهره وحیدیان
12-01-2011, 08:33 PM
http://www.upsara.com/images/41gwwoir9057ds6t8bc8.jpg




سلام

ایشالا که خوب باشید

ایام سوگواری آقا و ارباب مون رو بهتون تسلیت میگم

اول از همه و بدون مقدمه یه سوال فنی می پرسم

این راسته که پیامبر(ص) به شهادت رسیدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این سوال رو توی کانون نذاشتم گفتم شاید درست نباشه



حالا می رم سراغ یه سوال فنی ترتر

شما چه جوری انقدر می دونید؟(فکر کنم اینم بی مقدمه شد :khande:) بذارید بیشتر توضیح بدم

الان که داشتم تو کانونتون می چرخیدم دیدم شما هم سوال های فنی رو جواب میدید هم راجع به وایتکس و آلزایمر می دونید :tajob:

هم از مضرات آلوچه و لواشک میگید هم شعرهای سهراب رو میارید

چه جوری میشه آدما انقدر بدونن؟ چه جوری میشه آدما انقدر به روز شن؟:chs:

شما در طول روز فقط اطلاعات کسب می کنید؟

به نظر من 24 ساعت شبانه روز کمه

من توی هفته وقت کم هم دارم چه برسه به این که بخوام کارهای فوق العاده انجام بدم:khande:

سه روز در هفته که از 4 صبح تا 9 شب به دانشگاه میگذره

روز های دیگه هم که ساعت نه یا ده از خواب پا میشم

یا صبحی دیگرِشبکه آموزش و می بینم می رم اینترنت و از این کارا تا ظهر

بعد از نماز یواش یواش شروع می کنم به انجام تکالیفِ زیادم(تاکید میکنم تکالیف زیاد، توی معماری فقط از آدم کار می خوان، فکر کنم تهش جونمون رو هم بخوان) یه کم بعدش هم ناهار میخورم هم سمت خدا رو می بینیم،(من و مامانم) ظرف ها رو می شورم (ناهار نوبت منه شام نوبت خواهرم) میرم سر درس و مشقم بعد از ظهر اگه خسته نباشم اگه یه چرتکی زده باشم یه کیکی چیزی درست می کنم

بعدش اذان مغرب ونماز و اومدن بابام بعضی وقت ها هم داییم (که مجرد و بیشتر وقتش رو بعد از کارش با ما می گذرونه)

یه میوه ایی می خوریم یه شامی می خوریم میگیم، می خندیم ،دعوا میکنیم، در کل میگذره تا همه میرن میخوابن

من اگه خسته باشم می خوابم اگه نباشم مشق ام و می نویسم بعدش یه چند ساعتی می رم اینترنت اونم اکثرا راجع به رشته خودم جست و جومیکنم

خب حالا من چه جوری وقت میکنم حافظ بخونم؟ برم کلاس خط؟ کار کنم؟ نه اصلا چه جوری وقت می کنم راجع به وایتکس و لواشک وآلزایمر بدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟:khande:

ولی در کل خیلی خیلی بهتون تبریک میگم وهم بهتون حسودیم میشه؛ نه بهتره بگم به حال تون غبطه می خورم:afarin:

توی کانون یه جمله خوندم،

جوری زندگی کن که توی پیری دیالوگ معروفتون "ای کاش" نباشه

آرزوی من همچین زندگییه (البته شاید یه کم بزرگ تر)

برای شما هم بهترین ها رو آرزو میکنم

طاهره وحیدیان
12-01-2011, 08:38 PM
سلام عزیزم. خوشحالم که توجه ودقت داری .بله عزیزم درسته که پیامیر اکرم به شهادت رسیدند.زن یهودیه ای گوشتی را مسموم کرده بود وبه حضرت میده
وحضرت مسموم میشن وبعداز مدتی شهید میشن.حتی روایت داریم از اهل بیت عصمت وطهارت «علیهم السّلام» که:

.
از امام صادق ـ عليه السّلام ـ و امام رضا ـ عليه السّلام ـ نيز روايت شده است كه «مامنا الامسموم او مقتول»1 هيچ يك از ما نيست مگر اينكه مسموم و يا مقتول مي باشد
بحا ر الانوار، ج 27، ص 217.
حتي مرحوم علامه مجلسي در بحارالانوار با اين عنوان بابي را گشوده است كه «انهم ـ عليهم السّلام ـ لا يموتون الا بالشهاده»[2]؛ اين بزرگواران نمي ميرند مگر با شهادت

. . بحار الانوار، ج 27، ص 213.

طاهره وحیدیان
12-01-2011, 08:43 PM
در برخی از متون آمده است: «گروهی، زنِ یکی از اشراف یهود را به نام زینب فریب دادند که پیامبر را از طریق غذا مسموم سازد. نقشة وی از این قرار بود که آن زن، کسی را خدمت یکی از یاران پیامبر فرستاد و از او پرسید که پیامبر اسلام کدام عضو از گوسفند را بیشتر دوست می دارد. او در پاسخ گفت: ذراع گوسفند مطبوع‌ترین عضو برای پیامبر است. زینب، گوسفندی را بریان کرد و آن را مسموم ساخت، و بیش از همه در ذراع آن سم داخل نمود و به عنوان هدیه خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر نخستین لقمه ای را که به دهان گذارد، احساس کرد مسموم است. فوراً آن را از دهان در آورد، ولی کسی که با ایشان غذا می خورد، یعنی «بشر بن براء معرور» که از روی غفلت چند لقمه خورده بود؛ پس از مدتی بر اثر سم در گذشت. پیامبر دستور داد زینب را احضار کردند و به او گفت: چرا چنین جفایی را بر من روا داشتی؟! وی در پاسخ گفت: تو اوضاع قبیلة ما را هم بر هم زدی، من با خود فکر کردم که اگر فرمانروا باشی، با خوردن این سم از بین خواهی رفت، و اگر پیامبر خدا باشی، قطعاً از آن اطلاع یافته و از خوردن آن خودداری خواهی نمود.
ابن اسحاق گزارش می دهد: «رسول خدا در معرض وفات خود به «امّ بشر» دختر «براء بن معرور» که برای عیادت وی آمده بود گفت: از همان خوراکی که با برادرت در «خیبر» خورده، اکنون رگ دلم قطع می شود. بدین جهت مسلمانان رسول خدا را علاوه بر افتخارات نبوّت دارای مقام شهادت هم می دانستند.
با توجه به مطالب مذکور باید گفت:
1) از برخی روایات و متون دینی استفاده می شود که پیامبر(صلّی اللّه علیه وآله) در جنگ خیبر مسموم شده و این مسمومیت در بیماری پیامبر مؤثر بوده است. برخی گفته اند: معروف این است که پیامبر در کسالت وفات خود می فرمود: این بیماری از آثار غذای مسمومی است که آن زن یهودی خورانده است .
شاید به خاطر همین روایات و متون تاریخی بوده که پیامبر(صلّی اللّه علیه وآله) را نیز دارای مقام شهادت می دانستند، همان گونه که ابن هشام تصریح نموده است.
در برخی روایات نیز اشاره شده که مسمومیت پیامبر در رحلت او تأثیر گذار بوده است، از این رو حضرت در هنگام رحلت با اشاره به مسمومیت خویش در خیبر می فرمود: «نیست پیامبر و وصی مگر این که شهید شود».

طاهره وحیدیان
12-01-2011, 08:48 PM
http://www.upsara.com/images/nvwpha1300pl17bzyn5k.jpg



اما راجع به تحقیقات ومطالعاتم نوشته بودی .کسی که اهل مطالعه باشد ومطالعه را دوست داشته باشد, فرقی نمی کند موضوعش چه باشد ؛ می خواهد معلوماتش را بالا ببرد.ومنهم از آن دسته اشخاصم که به مطالعه عشق می ورزم .وهر جا علمی باشد طالب آنم. شما هم میتونی با برنامه ریزی ومدیریت اوقاتت به همه خواسته هایت برسی .اما چون فعلا کار مهمتری داری (دانشجویی) همین یک بار را حمل کنی وبه مقصد برسانی کلی کار کردی .خوشحال شدم که به کانون ما سر زدی ومطالبش را می خونی .ممنون .همواره سبـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــزباشی