images.jpg
تانک سرش را با گلوله مستقیم زد...
بدنش که بی سر می دوید رو یکی از بچه ها فیلمبرداری کرد
وقتی مادرش فهمید،اصرار کرد که میخوام فیلمو ببینم
یه جا دوربین زوم کرده بود روی رگ های بریده پسرش
مادر پاشد از روی صفحه تلویزیون رگ های پسرش رو بوسید و گفت:
حالا حضرت زینب رو درک می کنم...