آيا در واقعه عاشورا كسی به سپاه دشمن پيوست؟
اين موضوع در منابع معتبر تاريخي ذكر نشده است؛ بلكه هيچيك از ياران بخصوص در شب عاشورا، پيشنهاد امام(ع) را درباره رفتن و بازگشتن نپذيرفتند. برخي از ياران امام با ذكر جملاتي چون: هفتاد بار اگر كشته شويم و باز زنده شويم، دست از شما بر نميداريم، وفادار ماندند. به نظر می رسد در شب عاشورا كسي از ياران امام در خصوص ياري امام حسين(ع) مردد نبود.
آنچه مسلم است، اينكه پس از رسيدن خبر شهادت مسلم بن عقيل به امام در منزل «زباله»، ايشان به ساير افراد فرمودند: «خبر بس تأثرانگيزي به ما رسيده است و آن كشتهشدن مسلم بن عقيل و هاني بن عروه` و عبدا... بن يقطر است. شيعيان ما دست از ياري ما برداشتند و اينك هر يك از شما كه بخواهد برگردد، آزاد است و از سوي ما حقي بر گردنش نيست. در اينجا عدهاي كه در بين راه به آن حضرت ملحق شده بودند، برگشتند و حضرت با همان ياران خاص و اهل بيتش به راه ادامه دادند.
شهيد مطهري(ره) در اين زمينه ميفرمايند: امام حسين(ع) در شب و روز عاشورا دو تا دلخوشي دارد؛ دلخوشي بزرگش به اهل بيتش است كه ميبيند قدم به قدمش دارند ميآيند، از آن طفل كوچكش گرفته تا فرد بزرگش. دلخوشي ديگرش بر اصحاب باوفايش است كه ميبيند كوچكترين نقطه ضعفي ندارند. فردا كه روز عاشورا ميشود يك نفر از اينها فرار نكرد، يك نفر از اينها به دشمن ملحق نشد، ولي از دشمن افرادي را به خود جذب كردند. هم در شب عاشورا افرادي به آنها ملحق شدند و هم در روز عاشورا دشمن را مجذوب خودشان كردند كه حرّ بن يزيد رياحي يكي از آنهاست. 30 نفر در شب عاشورا آمدند ملحق شدند. آنها مايههاي دلخوشي اباعبدا...(ع) بودند. (حماسه حسيني، ج 1، ص 245)
منبع: بر ساحل عاشورا، ص 201-200