توکل مفهوم بسیار ظریف و دقیقى دارد که در عین توجه با عالم اسباب انسان را از غرق شدن در آن، و دل بستن به غیر خدا و آلودگى به شرک بازمىدارد.
مرز توکل آن است که بدانی آنچه نعمت و کمال است از ناحیه خدای متعال است که بر بندگان نازل می شود و به اراده حق است و آنچه تو باید انجام دهی زمینه سازی و ایجاد صلاحیت و شایستگی در خود و اعتماد راسخ به قدرت و عنایت او است تا مشمول رحمت الهی قرار بگیری.
به عبارت دیگر نتیجه و سودمندی اعمال به خدا واگذار می شود، زیرا نتایج تنها به دست او است، و انسان تنها با تلاش و کوشش، خود را برای دریافت رحمت الهی و نزولات حق آماده می سازد.
انسان باید با کمال قدرت و قوت از هر گونه وسیله مادى براى پیروز شدن بر مشکلات بهره گیرد و موانع را از سر راه خود بردارد، و با این حال متکى به لطف پروردگار و قدرت بى پایان او باشد و نتیجه و پیروزى را از او بداند نه غیر او.
در حدیثى از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مىخوانیم از جبرئیل سۆال فرمود: «ما التوکل على الله عز و جل توکل بر خداوند بزرگ چیست؟» عرض کرد: «العلم بان المخلوق لایضر و لاینفع و لایعطى و لایمنع و استعمال الیاس من الخلق؛ حقیقت توکل علم و آگاهى به این است که مخلوق نمىتواند زیانى برساند و نه سودى، و نه چیزى ببخشد، و نه از او بازدارد، و(دیگر) به کار بستن یاس از خلق است(یعنى همه چیز را از سوى خدا و به اذن و فرمان او بداند)».
سپس فرمود: «فاذا کان العبد کذلک لم یعمل لاحد سوى الله و لم یرج و لمیخف سوى الله، و لم یطمع فى احد سوى الله، فهذا هو التوکل; هنگامى که بنده خدا چنین باشد، جز براى خدا عملى انجام نمىدهد و امید و ترسى جز به خدا ندارد، و به هیچ کس جز خدا دل نمىبندد، این است حقیقت توکل»!