علماى اخلاق ، براى ورود انسان به گناه ، مراحلى را قائلند كه اگر آن ها در فردى مهيا شود، بـه
سـوى گـنـاه خواهد رفت . آن مراحل عبارتند از: تصور، تصديق ، شوق ضعيف ، عزم ، جزم ، تحرك
عضلات و انجام گناه .
بـه عـنـوان مـثـال ، درهـواى گـرم مـاه مبارك رمضان ، تشنگى بر روزه دار عارض مى شود. ابتدا
تصور مى كند كه آب بنوشد. پس از تصور، تصديق مى كند و مى پذيرد كه بايد آب بنوشد تـا رفـع
تـشـنـگـى نـمـايـد. پـس از تـصـديـق ، شـوق در او پـديـد مـى آيـد كـه بـه دنـبـال آب بـرود. بـا آمدن
شوق ، عزم و تصميم آشكار مى شود و با عزم و تصميم ، به جزم و قـطـع مـى رسـد. پس از آن ،
عضلات به حركت در مى آيد. دست به سوى ليوان مى رود و آب را مى نوشد.
ايـن مـراحـل ، در ورود انسان به گناه نقش بسزايى دارند. انسان در گام نخست ، گناه را تصور مـى
كـنـد، سـپـس تـصـديـق و در مـرحـله بـعـدى ، بـه شـوق تـبديل مى شود. بيرون رفتن از شوق گناه
، كار سنگين و دشوارى است و گاه شوق به عزم و تـصـمـيـم تـبـديـل مـى شـود و عـزم بـه جـزم
مـى رسـد. در ايـن مـرحـله ، چـشـم مـى بـيـنـد، دل مى خواهد و پا به حركت در مى آيد. بنابر اين ،
انسان در معرض سقوط و خطر (انجام گناه ) قرار مى گيرد.
امام على (علیه السلام ) مى فرمايد:
(مَنْ كَثُرَ فِكْرُهُ فِى الْمَعاصى دَعَتْهُ اِلَيْها)
كسى كه بسيار در فكر گناهان باشد، به آن گناه كشيده مى شود.
(خَوضُ النّاسِ فى الشَّى ء مُقدَّمَةُ الْكائِنِ)
اگر انسان در امرى بسيار فكر كند، مقدمات انجام آن كار در او پديد مى آيد.
اهـل مـعـنا، چون به مراحل و خطرهاى مذكور واقفند هيچ گاه فكر گناه را به سر راه نمى دهند تا
مبادا مرتكب آن شوند. حضرت امام خمينى (قدس سره ) به (تحلية الخواطر) اشاره فرمود كه :
(انسان در ذهن خود، خطورات گناه را پاك كند.)