نگاهي به فيلم «قلاده هاي طلا»
يك قيام سينمايي عليه اتاق فكر فتنه!/حسين كارگر
«قلاده هاي طلا» نشان مي دهد كه يك فيلم مي تواند با بهره بردن از دستمايه ها و مضامين سياسي، بي آنكه اسير ابتذال شود، جذاب باشد. انتخاب ژانر معمايي براي تعريف داستاني درباره فتنه سال 88 يك انتخاب هوشمندانه و مناسب است، چون اين ژانر، قابليت بهتري براي بيان روايت هاي سياسي و جاسوسي و همچنين ايجاد تعليق و هيجان سينمايي دارد.
اختصاصی بصیرت :ساخت فيلم سياسي در سينماي ايران اگرچه مسبوق به سابقه است، اما هيچ گاه به عنوان يك جريان مشخص و هويتمند و آگاهانه نبوده است. يعني طي ده ها سالي كه هنر هفتم در ايران حيات يافته - به خصوص بعد از انقلاب- آثاري به شكل پراكنده با موضوع هاي سياسي ساخته شده، اما اين فيلم ها سوژه هاي متفاوتي داشته و هيچ گاه به يك جريان تبديل نشده اند.
يكي از تبعات فرهنگي فتنه سال 88 تولد يك جريان جديد سينمايي است كه مي توان به صراحت آن را سينماي سياسي دانست. اين فيلم ها كه حول وقايع پيش و پس از انتخابات اخير رياست جمهوري ساخته شده اند داراي هويت و مقصد و مقصود مشخصي هستند. سال گذشته فيلم هايي چون «پايان نامه»، «اخراجي ها3»، «گزارش يك جشن» و «خيابان هاي آرام» با دستمايه قرار دادن اين بخش از تاريخ معاصر كشورمان ساخته شدند، اما هر يك از آنها به نوعي، هم از ناحيه ساختار و هم محتوا رنج مي بردند. آثاري كه گرچه در برخي موارد جلوه هايي از احساس مسئوليت در قبال آگاه سازي جامعه و تعهد در قبال انقلاب را متبلور ساختند و نويد پا گرفتن جنبش ساخت فيلم سياسي را دادند، اما به شدت نابالغ و كال بودند. اين روند در سي امين دوره جشنواره فيلم فجر هم با نمايش چند فيلم سياسي و شبه سياسي ادامه يافت كه همه آنها به غير از يك اثر، حرف تازه اي براي گفتن نداشتند. آن استثنا هم فيلمي نبود جز «قلاده هاي طلا»؛ يك قيام سينمايي عليه اتاق فكر فتنه!